بازدارندگي در عمل يا تبليغات؟
كشورهاي بزرگ، پروژههاي بزرگ و كاربردي را به صورتي اجرا ميكنند كه در ظاهر خيلي بزرگ به نظر نرسد، چرا كه كشورهاي اثرگذار به جنبههاي رسانهاي و تبليغاتي اقدامات اهميتي نميدهند و نتيجه نهايي براي آنها داراي اهميت بيشتري است. اين رويه در خصوص كشورهاي كوچك دقيقا برعكس است.
كشورهاي بزرگ، پروژههاي بزرگ و كاربردي را به صورتي اجرا ميكنند كه در ظاهر خيلي بزرگ به نظر نرسد، چرا كه كشورهاي اثرگذار به جنبههاي رسانهاي و تبليغاتي اقدامات اهميتي نميدهند و نتيجه نهايي براي آنها داراي اهميت بيشتري است. اين رويه در خصوص كشورهاي كوچك دقيقا برعكس است. كشورهايي كه قدرتهاي منطقهاي يا كشورهاي كوچك هستند متفاوت عمل كرده و به جنبههاي تبليغي پروژهها بيشتر از نتيجه واقعي علاقه نشان ميدهند. اين روند در واقع تقابل دو ديدگاهي است كه ميان كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه جريان دارد.يكي به دنبال سر و صداي زياد و تبليغات بيروني است و دومي به دنبال تحقق پروژهها و تامين منافع ملي خود است. در بحران اخير منطقهاي هم شاهد تقابل اين دو ديدگاه هستيم. بسياري از تحليلگران دلسوز نگرانند كه دشمنان، ايران را وارد دام تنازعات خطرناك كنند. بايد توجه داشت كه ايران نبايد به سمت جنبههاي تبليغي حركت كند و برايش مهم باشد كه ديگران آيا اعلام ميكنند يا نميكنند ايران يك قدرت منطقهاي است يا نه؟ كشوري فعال است يا فعال نيست و رسانهها دربارهاش چه ميگويند. براي ايران موضوع مهم بايد آن باشد كه بتواند منافع ملي خود را تامين كند. اساسا در بسياري از مواقع، غرب با استفاده از گزارههاي رسانهاي و تبليغاتي تلاش ميكنند تا كشورهاي ديگر را گرفتار مشكلات پايان ناپذير كنند. امريكا از منظري خاص به دنبال ايجاد بازدارندگي است اما اين گزاره را در كلام نمايان نميكند و در عمل اين بازدارندگي را شكل ميدهد. ايران هم بايد به سطحي از خردمندي و هوشياري برسد كه بازدارندگي مورد نظرش را در عمل و نه در سطح تبليغاتي و رسانهاي محقق كند. ايران بايد تلاش كند تنش را در پايينترين سطوح نگه دارد و اجازه ندهد، چهرههايي چون نتانياهو و... بتوانند مشكلتراشي كنند. فضا بايد قابل پيشبيني و قابل كنترل باشد. ايران در شرايط خاص اقتصادي، سياسي، امنيتي و نظامي قرار دارد. هرگونه تنشآفريني باعث افزايش مشكلات كشور ميشود. تعريف جنگ در ادبيات حقوق بينالملل تغيير كرده است و ديگر مانند قبل نيست كه كشوري نيروي نظامي خود را از قلمروي خود به ساير كشورها منتقل كند و عمليات نظامي ترتيب دهد. هر كشوري كه عليه قدرت نرم و سخت كشور ديگر اقدامي انجام ميدهد و فعاليتي ميكند در حال نبرد با كشور ياد شده است. از جنگ سايبري گرفته تا شكلدهي به پروپاگاندا و ايجاد نيروهاي نيابتي. بنابراين ايران و امريكا در مرحله رويارويي قرار دارند كه فعلا در مرحله كنترل شدهاي قرار دارد. ممكن است اسراييل تلاش كند اين رويارويي كنترل شده را به يك جنگ تمامعيار بدل كند و خواستههاي خود را محقق كند. هرگونه اشتباه در اين مرحله ممكن است منطقه را با بحرانهاي فراگير مواجه كند. البته نشانههايي كه تا به اكنون قابل رديابي است آن است كه دو طرف تلاش ميكنند با ترسيم خطوط قرمز هماهنگ، نوع خاصي از تعامل را با هم انجام دهند. مثلا امريكا به ايران اعلام ميكند كه قصد دارد فلان منطقه را در سوريه هدف قرار دهد. اين روند البته بر خلاف مطالبات اسراييل است و نتانياهو با توجه به مشكلاتي كه در درون با آن روبه روست، روياي ايجاد جنگي تمامعيار را در سر ميپروراند. اما بايدن حاضر نيست با طناب نتانياهو در چاه مشكلات منطقهاي بيشتر فرو رود. ايران در شرايط فعلي بايد تلاش كند در راستاي تحقق منافع خودش گام بردارد. مهمترين خواسته ايران در شرايط فعلي پايان دادن به مشكلات اقتصادي است. براي اين منظور لازم است كه مذاكرات با طرف امريكايي تداوم يابد و زمينههايي براي احياي برجام و پايان دادن به تحريمها فراهم شود. البته انتخابات امريكا نزديك است و تا زمان پايان انتخابات نميتوان توقع گشايشهاي جدي را داشت. پس از اين مرحله و با مشخص شدن شمايل رييسجمهوري آتي امريكاست كه ميتوان در خصوص دورنماي مذاكرات و روابط احتمالي نظر داد.