رونق نمادهاي كوچك در بازار سهام
تابلوي بازار سهام حكايت از اين دارد كه در بازار بخشي از رويدادها و تحولات فشار فروش در نمادهاي بزرگ ايجاد كرده، به همين دليل حركت در نمادهاي كوچك بازار بيشتر شده است. در معاملات هفته گذشته حجم به پايينترين نقاط خود رسيده و انگيزهها براي رشد شاخص كور شده است.
تابلوي بازار سهام حكايت از اين دارد كه در بازار بخشي از رويدادها و تحولات فشار فروش در نمادهاي بزرگ ايجاد كرده، به همين دليل حركت در نمادهاي كوچك بازار بيشتر شده است. در معاملات هفته گذشته حجم به پايينترين نقاط خود رسيده و انگيزهها براي رشد شاخص كور شده است. از اين رو بازار به يك خبر خاص و خوب احتياج دارد تا اين غم تلخ اجراي نرخ ۳۰ درصدي گواهي سپرده و فشاري كه به بازار آورده از بين ببرد، زيرا اين اتفاق به خروج پول صندوقها منجر شده و فشار آن روي سر بازار احساس ميشود.
اگرچه گواهي سپرده ۳۰ درصدي براي جذب پول از سطح جامعه طراحي شده بود، اما مقصد سپردهگذاران و صاحبان شبه پول شد. در واقع تحت تاثير اين سياست كمي نرخ تجهيز منابع بانكها رشد كرد و عملا ميتوان گفت از پول داغ سمت اين گواهي سپردهها نرفت. سياست اشتباهي كه به يكباره اجرا شد تا بتواند پول داغ را به خودش جذب كند. اين سياست فعلا توانسته سقف تاريخي نرخ بهره را در بازارهاي مختلف بشكند و بعد از سالها مجددا نرخ سود اوراق بالاي ۳۰ درصد را در بازار بدهي نمايان كند.
گواهي ۳۰ درصدي موضوع خاص و چالش برانگيز صندوقهاي درآمد ثابت است كه با خروج پول از اين صندوقها مديران اين صندوقها نيز به سمت ابطال بيشتر و فروش برخي سهام خريداري شده در بازار روي آوردهاند باعث شده تا نمادهاي بزرگ بازار با افزايش عرضه مواجه باشند.
فعلاً بازار با چالش موضوع نرخ سود ۳۰ درصدي اوراق مواجه بوده و زير فشار فروش صندوقهاي درآمد ثابت قرار داشت اما احتمالاً با آرامتر شدن فضا شرايط ميتواند بهتر هم باشد و اوضاع منطقيتر پيش برود. موضوع نرخ سود و گواهي ۳۰ درصدي موضوع خاص و چالش برانگيز صندوقهاي درآمد ثابت است كه با خروج پول از اين صندوقها مديران اين صندوقها نيز به سمت ابطال بيشتر و فروش برخي سهام خريداري شده در بازار روي آوردند باعث شده تا نمادهاي بزرگ بازار با فضاي پرعرضه فعلي مواجه باشند.
از طرف ديگر با توجه به اينكه سياست اصلي جبران كسري بودجه دولت و كنترل تورم از طريق كاهش درآمدها و رشد هزينههاي شركتهاست، به همين دليل فعلا ركود در بازار عميق شده است. در واقع مهمترين موضع دولت در قبال شركتهاي بورسي همين جبران كسري بودجه و كنترل تورم است. فروش انرژي به شركتها به دو برابر قيمت كشورهاي توليدكننده و قيمتگذاري دستوري روي شركتهاي خودرويي مهمترين شكلهاي اين حركت است و افت حاشيه سود شركتهاي بورسي در دو سال و نيم گذشته به خوبي اين موضوع را به ما نشان داده است.
همچنين در مورد اخير وزارت نفت، نرخ خوراك و فرآوردههاي نفتي را به پالايشگاهها ابلاغ كرده است، از آنجايي كه اجازه افزايش نرخ بنزين و گازوئيل به دولت و وزارت نفت داده نشده، قيمت خريد بنزين از پالايشگاه را دستكاري كردهاند تا جبران كسري شركت پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي و وزارت نفت از آن محل انجام شود.
تعادل مثبت در قيمتهاي جهاني
همچنين تعادل مثبت در قيمتهاي جهاني در بازارهاي جهاني به نظر ميرسد قيمت اكثر كالاهاي مهم يك تعادلي را پيدا كردهاند و توانستهاند سطح قيمتي خوبي را تثبيت كنند. البته اين موضوع در مورد نفت صادق نيست و تاثير تحولات سياسي روي آن به قدري بالاست كه در صورت صلح در خاورميانه شاهد افت آن باشيم.
بايد توجه داشت كه ديگر كاموديتيها فعلا روند خوبي دارند، براي نمونه در مورد اخير قيمت اوره با توجه به محدوديتهاي عرضه فصلي رشد خوبي كرده و اوره صادراتي ايران مجددا به بالاتر از ۳۳۰ دلار رشد كرده است. اين هفته صنايع پتروشيمي و فلزي تحت تاثير انتظار رشد نرخ دلار در سامانه نيما، مورد توجه بازار باشد و بتوانند رشد كنند. همچنين صنعت پالايشي نيز در صورت تغيير در ابلاغيه وزارت نفت ميتواند رشد كند
علي رغم فروكش كردن تنشها بعيد است دلار به اين راحتي به محدوده ۵۰ هزار تومان برگردد. اما در همين مقطع نرخ دلار نيما براي شركتهاي پتروشيمي و فلزي بزرگ تغييري نكرده است، بهطوري كه نرخ فروش محصولات فلزي و برخي محصولات پتروشيمي در بورس كالا با انتظارات تورمي اخير بالا آمده است.
در مجموع به نظر ميرسد اين هفته صنايع پتروشيمي و فلزي تحت تاثير انتظار رشد نرخ دلار در سامانه نيما، مورد توجه بازار باشد و بتوانند رشد كنند. همچنين صنعت پالايشي نيز در صورت تغيير در ابلاغيه وزارت نفت ميتواند رشد كند. در بازار جهاني هم سياست پولي فدرال رزرو ميگويد تا زماني كه اطمينان بيشتري وجود نداشته باشد كه تورم بهطور پايدار به سمت ۲ درصد حركت ميكند، كاهش نرخها مناسب نيست، موسسات مالي بزرگ در دنيا پيشبيني خود از كاهش نرخ بهره فدرال رزو را از ماه مارس، ۲ تا ۳ ماه به تاخير انداختهاند.
بورس شبيه بازارهاي اشباع شده است چون خريداري هم در بازار وجود ندارد، معاملات بسيار سرد و كسلكننده است. در اين شرايط فروش ناشي از عصبانيت نيز افزايش پيدا ميكند. ۹ ماه از پيك شاخص در ارديبهشت ميگذرد و در اين ۹ ماه به جز دو سه هفته معاملات خوب و جذاب، بقيه مواقع بورس يا ريزشي بوده يا درجا. بعد از اين همه مدت و بازهم با بازاري بدون خريدار، عصبانيت را بر سهامداراني كه زيان كردهاند ايجاد ميشود. از طرف ديگر حس جاماندگي نسبت به ديگر بازارها كار را از نظر رواني سخت ميكند. شايد يك مثبت در هفته آتي بتواند كمي اعصاب سهامداران را آرام كند.
بنابراين تابلوي بازار سهام حكايت از اين دارد كه در بازار بخشي از رويدادها و تحولات فشار فروش جدي در نمادهاي بزرگ ايجاد كرده كه بازار را با چالش جدي مواجه كرده است. بنابراين حركت در سهمهاي كوچك بازار منطقيتر و مناسبتر است و ميتواند اتفاق و رويداد فعلي بازار در اين مقطع باشد و در شرايط فعلي حتي بسياري از پولهاي حقوقي و صندوقها نيز گرايش به اين شيوه در خريد و فروش را پيش گرفته و شاهديم كه توجه به سهمهاي كوچك بازار بيشتر شده است.
شركتهاي كوچك و چابكي كه فضاي منطقي در نرخگذاري و سود را دارند ميتوانند در بازار با رشد سريعتري همراه شوند. لذا اين جريان سهمهاي كوچك و بازي هم وزنها با هر حركت سياستگذار ميتواند تحت تاثير قرار گرفته است و رفته رفته ميتواند تاثير مثبتي بر كليت بازار داشته باشد.