گسترش نوسانات اقتصادي در منطقه

۱۴۰۲/۱۱/۲۹ - ۰۱:۴۱:۳۳
کد خبر: ۳۰۶۷۲۵

رخدادهاي تنش‌زاي منطقه‌اي هر روز ابعاد و زواياي تازه‌اي پيدا كرده و نگراني‌هاي بيشتري مي‌آفرينند. در كنار مسائل نظامي و سياسي، يكي از مقوله‌هايي كه در اثر تحولات منطقه‌اي دچار نوسان و فراز و فرود شده است، حوزه اقتصاد است.

محسن جلیلوند

رخدادهاي تنش‌زاي منطقه‌اي هر روز ابعاد و زواياي تازه‌اي پيدا كرده و نگراني‌هاي بيشتري مي‌آفرينند. در كنار مسائل نظامي و سياسي، يكي از مقوله‌هايي كه در اثر تحولات منطقه‌اي دچار نوسان و فراز و فرود شده است، حوزه اقتصاد است. افزايش قيمت نفت به دليل تنش‌هاي درياي سرخ و تنگه باب‌المندب، نخستين تاثير عيني برآمده از رخدادهاي منطقه‌اي است. افزايش قيمت نفت و گاز به‌طور مستقيم باعث گراني بنزين و ساير حامل‌های انرژي در كشورهاي غربي و امريكا مي‌شود و نتيجه اين تحولات ممكن است باعث فراز و فرود در انتخابات ايالات متحده هم شود. بنابراين مشخص است كه دامنه اثرگذاري رخدادهاي منطقه، اتمسفر وسيع‌تري را شامل مي‌شود. در شرايط فعلي از منظر اقتصادي وضعيت منطقه بسيار نوساني است و هر آن احتمال زبانه كشيدن بحران وجود دارد  به محض اينكه تنش‌ها افزايش يابد بازارها هم به سمت نوسانات بيشتر ميل مي‌كنند. حمله‌هاي حوثي‌هاي يمن به كشتي‌هاي اسراييلي، ريسك اقتصادي را افزايش داده و قيمت اقلام گوناگون را بالا مي‌برد.البته ايران و پاكستان و افغانستان از دامنه تنش‌ها دورند و شايد اثرات اين نوسانات را زياد احساس نكنند اما كشوري مانند مصر با مشكلات عديده اقتصادي مواجه شده است. مصر با كاهش 30درصدي درآمدهايش از كانال سوئز مواجه شده است. يا اسراييل با مشكلات عديده‌ اقتصادي روبه رو شده و بندر جنوبي آن مثل بندر ايلات اين كشور عملا از دست رفته است. اين روند در درياي مديترانه هم وجود دارد. مديترانه قطب اقتصادي 3قاره آسيا، آفريقا و اروپاست كه هر نوع تنشي در آن باعث سرايت نوسان به ساير كشورها مي‌شود. از سوي ديگر كشورهايي چون عراق، يمن، لبنان، اردن و... با مشكلات اقتصادي بسياري در اثر بحران منطقه‌اي مواجه شده‌اند. تداوم تنش‌ها، مشكلات را در منطقه تسري مي‌بخشد. در اين ميان، اسراييل تا زماني كه مساله حماس را به زعم خود روشن نكند تنش‌ها را ادامه مي‌دهد، نتانياهو ادعا مي‌كند نمي‌خواهد بر سر امنيت اين كشور معامله كند. اما واقع آن است كه نگران پرونده‌هاي فساد خود نيز هست. البته اسراييل در صورت ادامه تنش‌ها بايد هزينه‌هاي بسياري را بپردازد. به نظرم تحولات اسراييل فقط مرتبط با نتانياهو نيست، بلكه ساختار سياسي اسراييل در سطح كلان است كه خواستار ايجاد امنيت است. البته نتانياهو هم خواستار باقي ماندن در قدرت است و به خاطر اين موضوع هر كاري مي‌كند. اسراييل از زماني كه تشكيل شده، رژيمي امنيت‌محور بوده است. اسم ارتش اين كشور هم ارتش اسراييل نيست، بلكه اسم آن را نيروهاي دفاعي اسراييل idf گذاشته است. اين رويكرد برآمده از نگاه امنيتي است كه اين رژيم دارد.  

در مجموع گفتني است كه سيستم اسراييل امنيت‌محور است. نتانياهو هم نقشي 10الي 20درصدي در تصميمات آن دارد اما نه آن اندازه كه كل ساختار را تحت‌الشعاع تصميمات خود و خواسته‌هاي خود قرار دهد. بازيگر مهم بعدي در تحولات منطقه‌اي، امريكاست. زماني كه تنش‌ها در منطقه آغاز شد در مطلبي در ستون يادداشت‌هاي تعادل نوشتم كه اين بحران در ميان‌مدت و بلندمدت نقشه سياسي منطقه و جهان را تغيير مي‌دهد. هنوز هم همين اعتقاد را دارم؛ در كوتاه‌مدت اين بحران به اين شكل بروز مي‌كند كه امريكايي‌ها بر امنيت اسراييل و تشكيل دو كشور پافشاري كرده و تلاش كرده و نيروهاي مقاومت را در عراق، سوريه، يمن، لبنان و... تضعيف سازند. در حال حاضر گام دوم اين تحولات در خصوص لبنان در حال پيگيري است. امريكا و اسراييل تلاش مي‌كنند از طريق فشار وارد ساختن به حزب‌الله لبنان محور مقاومت را در اين كشور تضعيف سازند. اما از سوي ديگر امريكا نگران تسري يافتن بحران به اقتصاد جهاني و اقتصاد امريكاست. افزايش قيمت نفت و گراني بنزين يكي از كابوس‌هاي هر سياستمداري امريكايي در آستانه انتخابات است. اين روند باعث نارضايتي مردم و فشار بر دولت وقت مي‌شود. بنابراين جداي از موضوعات راهبردي، امريكا تلاش مي‌كند با ايجاد تعادل در تحولات منطقه از نوسانات گسترده در بازار نفت و گراني اقلام مصرفي جلوگيري كند. در حال حاضر كشورهاي نزديك به كانون بحران، مانند مصر، اردن و رژيم صهيونيستي، نوسانات اقتصادي را در قيمت اقلام مصرفي و مواد اوليه تجربه مي‌كنند، در صورت تسري يافتن بحران ممكن است كشورهاي ديگر مديترانه (شامل كشورهاي اروپايي، آفريقايي و آسيايي) اين گراني‌ها را تجربه كنند تا نهايتا فكري به حال حل بحران انديشيده شود.