تحليل بنيادي با نگاه به سود سالهاي آتي و ارزش بازاري سهام
تحليل بنيادي يكي از مهمترين و كاربرديترين روشهاي تحليل سهام است. اين نوع تحليل دو مرحله مهم دارد.مرحله ابتدايي بررسي صورتهاي مالي شركت مانند صورت سود و زيان، ترازنامه و ارزيابي سود سالهاي آينده است.مرحله دوم به دست آوردن يك رابطه منطقي ميان سود آينده شركت به ارزش بازاري ميباشد.هدف از اين نوع تحليل پيدا كردن بخشهايي از دادههاي صورتهاي مالي است كه بوسيله آن ميتوان ارزش بازاري سهام آن شركت را بررسي نمود.
تحليل بنيادي يكي از مهمترين و كاربرديترين روشهاي تحليل سهام است. اين نوع تحليل دو مرحله مهم دارد.مرحله ابتدايي بررسي صورتهاي مالي شركت مانند صورت سود و زيان، ترازنامه و ارزيابي سود سالهاي آينده است.مرحله دوم به دست آوردن يك رابطه منطقي ميان سود آينده شركت به ارزش بازاري ميباشد.هدف از اين نوع تحليل پيدا كردن بخشهايي از دادههاي صورتهاي مالي است كه بوسيله آن ميتوان ارزش بازاري سهام آن شركت را بررسي نمود. به عبارتي در تحليل بنيادي با استفاده از دادههاي صورت مالي حال، سود آينده را پيشبيني ميكنيم تا بتوانيم ارزش بازاري را محاسبه و مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم. ارزش بازاري يك شركت تحت تاثير دو فاكتور مهم ارزش دفتري و درآمد عملياتي است. با توجه به آنكه درآمد عملياتي حاصل اختلاف ميان درآمد و هزينه عملياتي است ميتوان ارزش بازاري را تابعي از ارزش دفتري، درآمد و هزينه عملياتي در نظر گرفت.
بنابراين با استفاده از دادههاي حاصل از صورتهاي مالي ابتدا درآمدها را پيشبيني ميكنيم و در وحله دوم به تحليل ارزش بازاري شركت ميپردازيم. از جمله آيتمهاي مهمي كه از صورتهاي مالي به منظور پيشبيني بازده درآمدي استخراج ميشوند ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
موجودي كالا، حسابهاي دريافت، سرمايهگذاريها، حاشيه سود ناخالص، بازده داراييها، تغييرات بازده داراييها، جريان وجوه نقد، اقلام تعهدي، تغييرات اهرم مالي، تغييرات نقدينگي و تغييرات گردش داراييها.
همانطور كه در بالا اشاره شد براي آنكه بتوانيم يك تحليل بنيادي صحيح داشته باشيم بايد دو آيتم تحليل درآمدها و ارزش بازاري سهام را بررسي كنيم. براي بررسي تحليل درآمدها نيازمند استخراج موجودي كالاها، دارايي ثابت، دارايي جاري، حسابهاي دريافتني و... از ترازنامه و هزينههاي عملياتي ار صورت سود و زيان هستيم. به منظور تحليل ارزش بازاري نيز نيازمند استخراج درآمد پيشبيني شده و ارزش دفتري سهام از صورت وجوه جريان نقدي در كنار هزينههاي عملياتي موجود در صورت سود و زيان هستيم. بايد توجه داشت شركتهايي از نظر تحليل بنيادي رتبه بالايي دارند كه هم از نظر درآمدي و هم از نظر ارزش بازاري در جايگاه خوبي باشند به همين منظور لازم است شركت بتواند ضمن درآمدزايي خوب در سال مالي جاري، بتواند روند رو به رشد خود را در سالهاي آتي نيز تجربه نمايد تا بتواند در نهايت ارزش بازاري خوبي را در آينده براي خود رقم بزند. به عبارتي كسب درآمد خوب در يك سال نميتواند ملاك مناسبي براي برگزيدن يك شركت از منظر تحليل بنيادي باشد زيرا امكان آن وجود دارد اين درآمد به واسطه نوسانات مقطعي در بهاي فروش كالا، حمايتهاي مقطعي اركان اقتصادي كشور از طريق اتخاذ سياستهاي خاص از آن صنعت يا شركت، وصول بدهيهاي گذشته و... باشد و در سالهاي آينده امكان تكرار اين سطح از درآمد وجود نداشته باشد.
بنابراين ضروري است تداوم درآمدزايي شركت در سالهاي آتي به صورت ويژه مورد بررسي قرار گيرد. در مورد اهميت ارزش بازاري شركتها بايد به اين نكته اشاره نمود كه نبايد ارزش دفتري را جايگزين ارزش بازاري نماييم. زيرا ارزش بازاري سهام شامل ارزش دفتري و سود عملياتي است. بنابراين شركتها براي آنكه بتوانند ارزش بازاري خود را ارتقا دهند لازم است برنامه ويژهاي به منظور بهبود سود عملياتي خود طراحي نمايند.
بهطور خلاصه از توضيحات فوق ميتوان استخراج نمود براي يك تحليل بنيادي كارآمد، بايد نگاه ويژهاي به درآمدزايي شركت بهصورت مداومدر سالهاي آينده داشت كه در اين بين شركتهاييكه از نظر مديريتي كارايي بيشتري دارند و ارزش بازاري آنها (ارزش دفتري و سود عملياتي) در سالهاي آتي رو به رشد است از اهميت ويژهاي برخوردار هستند.