صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري لنگر بازار سرمايه

۱۴۰۳/۰۳/۰۷ - ۰۱:۰۱:۰۶
کد خبر: ۳۱۳۴۲۴
صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري لنگر بازار سرمايه

سرمايه‌گذاري و ورود در صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري كه توصيه اكيد براي حضور در بازار سرمايه به مردم عادي و بدون دانش كافي بازارهاي مالي است از انواع سرمايه‌گذاري‌هاي غيرمستقيم بوده كه در سال‌هاي اخير مورد توجه بيشتري قرار گرفته است.

سرمايه‌گذاري و ورود در صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري كه توصيه اكيد براي حضور در بازار سرمايه به مردم عادي و بدون دانش كافي بازارهاي مالي است از انواع سرمايه‌گذاري‌هاي غيرمستقيم بوده كه در سال‌هاي اخير مورد توجه بيشتري قرار گرفته است. در اين بين كاهش و افزايش درآمدها، چالش‌ها و ريسك‌هاي آنها از جمله نكات مهمي است كه براي جلب اعتماد سرمايه‌گذاران در اين حوزه اهميت دارد. مصطفي اميدقائمي به صداي بورس مي‌گويد: «به نظر مي‌رسد بهترين رويكرد براي صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري رويكرد محافظه كارانه است به عبارتي بايد خود را با شرايط جديد اقتصادي وفق دهند و تا جايي كه امكان دارد از ابزارهايي كه تضمين يا نرخ سود ثابتي دارند، استفاده كنند.» وي كه به تازگي سكان هدايت تامين سرمايه كاردان را به عهده گرفته است از صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري، چالش‌هاي اين ابزار و البته برنامه‌هاي توسعه‌اي خود در اين تامين سرمايه گفت.
موضوعي كه امروز بيشتر از هر مبحثي مورد توجه فعالان است، روند حركتي و سقوط ادامه‌دار شاخص بورس است، بنابراين به شرايط بازار سرمايه در سال جاري بپردازيم.سال جاري براي بازار سرمايه سال سخت و دشواري خواهد بود، از اين جهت كه نرخ سود بانكي افزايش پيدا كرده و شرايط سپرده‌گذاري در بازارهاي مشابه‌ مانند ارز و طلا كه روي آنها تاثير مي‌گذارد، مورد توجه بيشتر مردم قرار گرفته است بنابراين دولت بايد با اجراي مشوق‌هايي مردم را به سرمايه‌گذاري در بازار سهام ترغيب كند. هرچند اعتماد به دعوت دولت به واسطه اتفاقات سال ۹۹ خدشه‌دار شده است.
فكر مي‌كنيد كدام صنايع براي سرمايه‌گذاري مناسب‌تر باشند؟ در اين وضعيت كه به نوعي بازار در كف خود قرار گرفته است، همه صنايع ارزندگي خود را دارند، امكان خريد براي همه وجود دارد ولي كماكان سهام بانك‌ها مي‌توانند قابل بررسي باشند. همچنين سهام بعضي از پتروشيمي‌ها، شوينده‌ها، صنايع معدني، شركت‌هاي سرمايه‌گذاري و هلدينگ‌ها مي‌توانند گزينه‌هاي خوبي براي سرمايه‌گذاري باشند.
همانطور كه در بالا اشاره كرديد دعوت دولت در بازار سرمايه به واسطه اتفاقات گذشته بي‌اثر است و بي‌اعتمادي در بازار سرمايه باعث شده كه خروج نقدينگي از بازار را داشته باشيم. درست است؛ بحث بي اعتمادي موضوعي است كه در كوتاه‌مدت نمي‌توان آن را حل كرد، بلكه در بلندمدت، دولت بايد تعهد و پايبندي خود را به بازار نشان داده و از مكانيسم‌هاي بازار استفاده كند. يكي از دلايل اصلي كه بازار سرمايه مورد بي اعتمادي قرار دارد، به تصميمات دولتمردان در اين زمينه باز مي‌گردد. بنابراين دولت مشخصا بايد از قيمت‌گذاري دستوري پرهيز كرده و اقدام به جلب اعتماد عمومي كند تا وقتي اشكال مختلف سرمايه‌گذاري‌ با نرخ بالاي بهره بانكي به صورت بي‌خطر و البته پربازده‌تر وجود دارد، بازار با مشكل جذب نقدينگي روبرو خواهد بود. اگر دولت در بلندمدت تعهد و پايبندي خود را نسبت به مكانيسم‌هاي بازار سرمايه نشان دهد، مي‌تواند اهداف خود را محقق ساخته و مشكلات بازار را حل كند.
 مدت‌ها خريد صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري يكي از راه‌هاي جلب مردم و جذب نقدينگي به بازاربوده اما اكنون يكي از ايراداتي كه به سازمان گرفته مي‌شود تعدد ارايه مجوز صندوق‌هاست. اين ايراد را وارد مي‌دانيد؛ به نظر شما بازار سرمايه ظرفيت اين حجم از صندوق‌ها را دارد؟
به نظر مي‌رسد صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري در بازار سرمايه از جهت ايجاد فضاي رقابتي در نقطه تعادل قرار گرفته است؛ بر اين اساس در صندوق‌ها به حدي رسيده‌ايم كه گفته مي‌شود بازار رقابتي است به‌طوري‌كه صندوق‌ها منابع جذب شده را به سمت كارهاي توليدي و پروژه‌ها هدايت مي‌كنند، اما از جهت توزيع منابع هنوز جاي برخي ابزارها خالي است كه بايد ايجاد شده و جهت دستيابي به نقطه مطلوب، جايگاه سازي شود. هرچند هم اكنون شرايط رقابتي به اندازه كافي ايجاد شده اما شايد بهتر باشد همين صندوق‌هايي كه داريم را ارتقا داده و شرايط را بهتر كنيم تا صندوق‌ها بتوانند نقش موثرتري ايفا كنند.
 مهم‌ترين چالش و ريسك صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري در بازار سرمايه چيست؟
صندوق‌هاي با درآمد ثابت به علت افزايش نرخي كه براي آنها اتفاق افتاده است بايد بتوانند دارايي‌هاي تحت مديريت خود را جابه‌جا كرده و مكانيسم‌هايي كه از طريق آنها سود مي‌سازند را براي دارندگان واحدهاي سرمايه‌گذاري تعديل كنند به نحوي كه قيمت‌هاي آنها به نرخ‌هاي رقابتي بازار برسد.چالش اصلي اكثرصندوق‌هاي سرمايه‌گذاري بزرگ بازار سرمايه در حال حاضر اين است كه بايد اوراق و سپرده‌هاي مربوط به صندوق‌هاي تحت مديريت خود را تغييرداده و يا افزايش دهند تا بدين وسيله بتوانند شرايط رقابتي خود با بازار پول را حفظ كنند؛ اين موضوع تقريبا مهم‌ترين مشكل صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري است.
 بازار براي توسعه نهادهاي مالي به اندازه كافي بزرگ شده يا توسعه بازار سرمايه نيازمند همراهي سرمايه‌گذاران و فرهنگ‌سازي است؟
اين موضوع انتها ندارد يعني بايد تلاش شود تا به نقطه‌اي برسيم كه ۸۵ درصد مردم دارايي‌هاي خود را به جاي اينكه به صورت ملك و دارايي‌هاي فيزيكي نگه دارند، در صندوق‌ها، سرمايه‌گذاري كنند تا آن زمان بايد فرهنگ‌سازي و اعتمادسازي ادامه پيدا كند .ولي به صورت كلي براي كشوري در حدود اقتصاد و وضعيت بازار سرمايه ايران، در سال‌هاي اخير رشد مناسبي صورت گرفته است. نكته ديگر بحث راه‌اندازي ابزارهاي مختص تامين سرمايه‌هاست، تقريبا هر اوراقي كه بخواهد منتشر شود، بايد مجوز آن از سازمان گرفته شود. بازار تامين سرمايه‌ها به لحاظ اينكه -مانند بانك‌ها- پشتوانه‌اي مثل بانك مركزي ندارند براي اينكه ابزارهاي مالي خود را راه‌اندازي كنند با مشكل مواجه‌اند بنابراين روي ابزارهايي مثل صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري فعاليت و صندوق‌هايي با نرخ‌هاي درآمد ثابت تاسيس كرده‌اند از اين رو عمده صندوق‌هايي كه با اقبال عمومي مواجه شده‌اند هم صندوق‌هاي با درآمد ثابت هستند. به نظر مي‌رسد ابزارهاي دوگانه، ابزارهاي قابل تبديل و ابزارهاي پر ريسك‌تر بايد هدف بعدي تامين سرمايه‌ها براي فعاليت آنها باشند. در حال حاضر اگر از معاملات عمده بازار بگذريم، صندوق‌ها تا بيش از ۴۰درصد از معاملات بازار را تشكيل مي‌دهند.
    فكر مي‌كنيد صندوق‌ها، نقشي در شرايط ركود و رونق داشته باشند؟
بي شك دارند. صندوق‌ها مي‌توانند در شرايط ركود مانع از سقوط فوري و ناگهاني بورس شوند. در شرايط رونق هم مي‌توانند با فروش سهام به بازار كمك كرده و از ركود بي‌قاعده در بازار جلوگيري كنند. در واقع صندوق‌ها نقش لنگر در بازار سرمايه را بازي كرده و ابزار موثري براي بازار سرمايه هستند.
   درباره صندوق‌هاي تثبيت و توسعه هم چنين نظري داريد؟
صندوق تثبيت و توسعه هم جزو ابزارهايي است كه ركود بازار ابعاد بزرگ‌تري نگيرد، اين صندوق‌ها در تحقق اين مهم بسيار كمك كرده و اثر خوبي داشته‌اند. به نظر مي‌رسد در بلندمدت تشكيل اين صندوق‌ها و ذهنيتي كه اين صندوق‌ها در بازار ايجاد مي‌كنند، موثر خواهد بود. به‌طوري كه در حافظه تاريخي مردم حمايت و وجود صندوق‌هاي تثبيت و توسعه و كمك آنان به بازاروجود خواهد داشت. در واقع بايد نمره قبولي به اين صندوق‌ها داد و عملكرد و تاثيرشان را در بلندمدت ارزيابي كرد. اين صندوق‌ها بايد منابع بيشتري در اختيار داشته باشند تا نقش موثرتري را ايفا كنند ولي در حد منابع و امكاناتي كه در اختيار آنها قرار گرفته بود، فعاليت خود را انجام دادند.