آتش فقر اين بار به جان طبيعت افتاده است
طي روزهاي گذشته اخبار متعددي در مورد دستگيري ۱۷ تا ۱۹ نفر از افرادي كه در آتش سوزي جنگلهاي زاگرس دست داشتهاند منتشر شده است. اين در حالي است كه جنگلهاي زاگرس بيش از ۲۰ روز در آتش ندانم كاري و بي توجهي ميسوزد.
گلي ماندگار|
طي روزهاي گذشته اخبار متعددي در مورد دستگيري ۱۷ تا ۱۹ نفر از افرادي كه در آتش سوزي جنگلهاي زاگرس دست داشتهاند منتشر شده است. اين در حالي است كه جنگلهاي زاگرس بيش از ۲۰ روز در آتش ندانم كاري و بي توجهي ميسوزد. اين بين تعداد زيادي از افرادي كه با دست خالي براي مهار آتش به جنگلها رفتهاند با بدني سوخته و زخمي بازگشته و راهي مراكز درماني شدهاند. در اين ميان اما مسوولان سازمان محيط زيست با اينكه اعلام كردهاند از تمامي ظرفيتها و امكانات اين سازمان براي مهار آتش استفاده ميكنند هنوز هيچ اقدام موثري در اين باره انجام ندادهاند. در واقع مساله اينجاست كه امكانات و ظرفيت مناسبي هم براي مهار اين آتش گسترده نه در سازمان محيط زيست وجود دارد و نه در سازمان جنگلها و مراتع. همين كمبود امكانات است كه در بسياري از موارد هم باعث از بين رفتن جان انسانها ميشود همانطور كه در اتفاقاتي مانند حادثه پلاسكو شاهد آن بوديم و تجهيز نبود سازمان آتش نشاني به وسايل اطفا حريق استاندارد باعث شد كه جان ۱۵
آتش نشان قرباني شود و حالا هم نبود تجهيزات در سازماني ديگر باعث شده تا صدها هكتار از جنگلهايي كه نه فقط درختان كه حيات وحش آن هم در معرض نابودي است در آتش بسوزد و كاري از دست هيچ كس برنيايد.
تمام زاگرس درگير آتش است
از يك طرف مردم محلي از نبود امكانات براي خاموش كردن آتش گلايه دارند و از سوي ديگر مسوولان سازمان محيط زيست ميگويند كه تا كنون بيش از ۳۰ سورتي پرواز براي خاموش كردن آتش در زاگرس انجام شده است اما هنوز هم درختان اين زيست بوم در حال سوختن هستند. مساله تنها جنگلهاي بلوط لرستان نيست. تمام زاگرس در آتش ميسوزد و در اين بين هم درختان نابود ميشوند و هم حيات وحشي كه در اين جنگلها زندگي ميكنند.
جنگلها را ميسوزانند تا انجير و انگور بكارند
طي روزهاي گذشته مسوولان استاني و هم چنين برخي از مسوولان محيط زيست به اين مساله اشاره كردهاند كه آتش زدن جنگلهاي زاگرس عامل انساني داشته و افرادي براي اينكه بتوانند درخت انجير و انگور بكارند و ازآن كسب درآمد كنند درختان بلوط را به آتش ميكشند.
اينكه عوامل انساني در به آتش كشيدن اين جنگلها نقش دارند و براي اينكه بتوانند از زمينهاي بهجامانده براي گسترش باغات انجير و انگور استفاده كنند نشان از خيلي مشكلات ديگر دارد. اينجاست كه ميتوان گفت فقر حتي ميتواند محيط زيست را به نابودي بكشاند. افرادي كه اقدام به آتش زدن جنگلها براي منافع شخصي خود ميكنند همان كساني هستند كه در مناطق شكارممنوع براي به دست آوردن لقمه ناني بيشتر دست به قتل عام حيات وحش ميزنند. اين مشكلات شايد منشأ انساني داشته باشد و مردم مهمترين عامل بروز آن باشند اما بيتوجهي مسوولان به مسائل كلان اجتماعي و اقتصادي است كه چنين نتيجهاي به جاي ميگذارد .
آتش فقر و نبود اشتغال اين بار به جان طبيعت افتاده است
محمد مروتي، كارشناس اقتصادي در اين باره به تعادل ميگويد: متاسفانه در مناطق مختلف كشور در حال حاضر نبود شغل باعث شده تا افراد براي كسب معيشت دست به هر كاري بزنند. سالهاست كه شهرهاي كوچك و بزرگ در مناطق مختلف كشور به دليل نبود امكانات لازم براي تامين معيشت با مهاجرت مواجه بودهاند. از كار افتادن چرخ توليد و خاموش شدن يك به يك شهركهاي صنعتي باعث ميشود تا افراد براي امرار معاش خود با مشكل مواجه شوند. او ميافزايد: بخشي از اين مشكل حالا دامن حيات وحش و محيط زيست را گرفته است. اينكه ميگويند جنگل را آتش زدهاند تا در آن درخت انگور و انجير بكارند تنها يك دليل ميتواند داشته باشد و آن كسب معيشت است. اين كارشناس اقتصادي اظهار ميدارد: وقتي ما مساله كمبود شغل، نبود امنيت شغلي، تورم و سركوب دستمزد كارگر را ناديده ميگيريم و سعي ميكنيم با
دست كاري آمارها وضعيت را به شكلي غير واقعي نشان دهيم بايد انتظار چنين اتفاقاتي هم داشته باشيم. حالا آتش فقر و نبود اشتغال به جان طبيعت ايران افتاده است. همان طور كه در مناطق شمالي كشور بسياري از افراد نه براي لذت شكار كه براي تامين معاش خود در فصل مهاجرت پرندگان دست به كشتار آنها ميزنند. مروتي در پايان ميگويد: متاسفانه بي توجهي به توليد در كشور، رشد روزافزون تورم، سركوب دستمزد كارگران و ... باعث شده است تا بسياري از افراد ضمن اينكه انگيزه خود براي كار توليدي در كشور را از دست دادهاند اقدام به راهاندازي مشاغلي كنند كه شايد از نظر آنها تنها راهي براي معيشت باشد اما در واقع ميتواند عواقب جبرانناپذيري به بار بياورد. همانطور كه برداشت
بي رويه از آبهاي زيرزميني باعث شده امروز كشور با بحران آب مواجه شود. آن زمان هم كشاورزان تنها ميخواستند محصول شان را به عمل بياورند و براي تامين معاش خود آن را بفروشند.
نبود نظارت و تخريب محيط زيست
مهرنوش رحيمي، كارشناس محيط زيست، در اين باره به تعادل ميگويد: متاسفانه نبود نظارت دقيق از سوي سازمانهاي مربوطه باعث شده افرادي كه به دنبال سودجويي و نفع شخصي خود هستند ضربات جبرانناپذيري به پيكر محيط زيست ايران وارد كنند و اين اتفاق مادامي كه مسوولان به وظايف خود عمل نكنند ادامه خواهد داشت. او ميافزايد: با اينكه سالهاست شاهد تاثير تخريب محيط زيست به دست انسان و خطراتي كه اين تخريب به وجود آورده هستيم اما باز هم كوتاهيهاي جبرانناپذير در اين زمينه ادامه دارد. اين همه سيل و رانش زمين حاصل تخريب محيط زيست و از بين بردن درختان و افزايش بيابانزايي در كشور است. اين در حالي است كه برخلاف ادعاهاي مطرحشده از سوي سازمانهاي مربوطه، اقدامات انجامشده براي جلوگيري از تخريب محيط زيست اصلاً كارساز نبوده است.
تمام ظرفيت سازمان محيط زيست
چقدر است؟
رحيمي با اشاره به اظهارات سلاجقه درباره استفاده از تمام ظرفيتها براي مهار آتشسوزي در جنگلهاي لردگان ميگويد: رييس سازمان محيط زيست از كدام ظرفيت حرف ميزند؟ چه اقدام عاجلي براي مهار آتشسوزي در اين منطقه صورت گرفته؟ در حال حاضر مردم با دست خالي اقدام به خاموش كردن آتش ميكنند و هر روز تعداد زيادي از اين افراد با دستوپاي سوخته راهي مراكز درماني ميشوند.
او ادامه ميدهد: با وعده و شعار نميتوان آتش را خاموش كرد، هم محيط زيست و هم حيات وحش در اين منطقه رو به نابودي است. چرا نبايد سازمان محيط زيست ما مجهز به بالگرد يا هواپيماهايي باشد كه در اين شرايط بتوانند طي يك روز آتش را مهار كنند؟ چرا مسوولان دست روي دست گذاشتهاند و به تلاشهاي فردي براي مهار آتش نگاه ميكنند؟
مقصر اعلام كردن عوامل انساني از مسوولان سلب مسووليت نميكند
اين كارشناس محيط زيست با اشاره به اينكه معاون حفاظت و امور اراضي منابع طبيعي و آبخيزداري لرستان اعلام كرده 19 نفر در رابطه با ايجاد آتشسوزي عمدي در اين منطقه بازداشت شدهاند توضيح ميدهد: نميتوان با اعلام اين اخبار بار مسووليتي را كه در امر حفاظت از محيطزيست كشور بر دوش مسوولان است كم كرد. چرا نبايد نظارت دقيق و درستي بر اين مناطق باشد كه افراد سودجو بتوانند بهراحتي دست به چنين تخريب بزرگي بزنند؟
درختان ريههاي محيط زيست هستند
علي بهارمست، يكي از فعالان محيط زيست در منطقه لرستان، نيز در اين باره ميگويد: از بين رفتن درختان يعني افزايش آلودگي در نقاط مختلف كشور. نبايد فراموش كنيم كه درختان ريههاي محيط زيست و كشور ما هستند و از بين رفتن آنها تنفس را هم براي افراد و هم براي حيات وحش سخت ميكند.
او اضافه ميكند: متاسفانه آتش تقريباً از اواسط خردادماه در مناطق مختلفي از زاگرس به راه افتاده و حالا تمام جنگلهاي اين منطقه را درگير كرده است. اينكه مسوولان ميگويند اين آتشها عامل انساني داشته يك بخش ماجراست، بخش ديگر آن اقداماتي است كه دستگاههاي مسوول بايد براي مهار اين آتش انجام دهند.
مهار آتش جنگلهاي لردگان با دست خالي
بهارمست توضيح ميدهد: بعد از گذشت روزها آتش جنگلهاي لردگان هنوز بهطور كامل مهار نشده است. اين يعني هيچ اقدام قابل توجهي از سوي دستگاههاي ذيربط براي مهار آتشسوزي انجام نشده، هرچه بوده تلاش نيرويهاي محلي بوده است كه با دست خالي به مهار آتش رفتهاند. بسياري از اين افراد در اين روزها مجروح شدهاند اما هيچكس از آنها حمايت نميكند. هزينههاي درمانيشان را هم خودشان بايد پرداخت كنند.
او ميافزايد: سالهاي گذشته با گرم شدن هوا ستاد بحران براي جلوگيري از آتش گرفتن جنگلها تشكيل جلسه ميداد اما امسال حتي اين جلسه هم تشكيل نشده است. از سوي ديگر هيچ قانون بازدارندهاي براي جلوگيري از فعاليت افراد متخلف در حوزه محيط زيست وجود ندارد. اينكه مسوولان فقط ميآيند و از زمينهاي سوخته بازديد ميكنند دردي را از كسي دوا نميكند. اين رفتارها بيشتر باعث ناراحتي مردم منطقه ميشود.
بيتوجهي به تجهيز نيروهاي منابع طبيعي
اين فعال حوزه محيط زيست در پايان به بيتوجهي سازمان منابع طبيعي به تجهيز نيروهاي خود اشاره ميكند و ميگويد: اين سازمان يا اصلاً نميخواهد يا واقعاً نميتواند نيروهاي فعال در حوزه منابع طبيعي را تجهيز كند. وقتي نه از هليبرد براي جابهجايي نيرو در زمان آتشسوزي خبري هست و نه حتي محيطبانان و فعالان اين حوزه براي رفتن به دل آتش كفش مخصوص دارند، چطور ميتوانيم بگوييم منابع طبيعي و محيط زيست براي مسوولان از اهميت بالايي برخوردار است؟