هشدار اقتصاددان‌ها درباره انتخاب اشتباه

۱۴۰۳/۰۴/۱۱ - ۲۳:۳۶:۵۱
کد خبر: ۳۱۵۶۵۶
هشدار اقتصاددان‌ها درباره انتخاب اشتباه

با نزديك شدن به دور دوم انتخابات، جامعه در حال گرفتن تصميم نهايي خود خواهد بود و بسياري از كارشناسان و فعالان اقتصادي معتقدند اگر تنها بخشي از مرددان تصميم به شركت در انتخابات گرفته و به مسعود پزشكيان راي بدهند، مي‌توان در كوتاه‌مدت كشور را از خطر ورود به يك عرصه نامشخص و ترسناك نجات داد، ايده‌اي كه مي‌توان بر اساس برخي گفته‌ها و صحبت‌هاي جليلي به آن رسيد.

 روحاني: يك نامزد تحريم را نعمت و ديگري فاجعه مي‌داند فرشاد مومني: حاكم كردن جهل و تعصب‌، باب توسعه در ايران را مسدود مي‌كند

با نزديك شدن به دور دوم انتخابات، جامعه در حال گرفتن تصميم نهايي خود خواهد بود و بسياري از كارشناسان و فعالان اقتصادي معتقدند اگر تنها بخشي از مرددان تصميم به شركت در انتخابات گرفته و به مسعود پزشكيان راي بدهند، مي‌توان در كوتاه‌مدت كشور را از خطر ورود به يك عرصه نامشخص و ترسناك نجات داد، ايده‌اي كه مي‌توان بر اساس برخي گفته‌ها و صحبت‌هاي جليلي به آن رسيد.

سعيد جليلي در ادامه برنامه‌هاي انتخاباتي خود روز گذشته نيز صحبت‌هایی را مطرح كرد كه در ميان آنها يك جمله به‌شدت در ميان مردم تاثيرگذار بود: جنگ ترس ندارد اما عده‌اي مردم را از جنگ مي‌ترسانند.

اين صحبت‌هاي خود براي بخش مهمي از جامعه كه در سال‌هاي گذشته شرايط اقتصادي سختي را پشت سر گذاشته‌اند، به مثابه يك تهديد جدي به شمار مي‌رود، موضوعي كه بسياري از فعالان اقتصادي و سياسي نيز تلاش كرده‌اند در روزهاي گذشته نسبت به آن هشدار بدهند. حسن روحاني، رييس دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم روز گذشته در دومين اقدام در حمايت رسمي از پزشكيان، به بخشي از اين تهديدها اشاره كرد. در بخش‌هايي از اين پيام كه خطاب به مردم ايران منتشر شده آمده: سلام و درود خدا بر شما باد. درود بر گام‌هايي كه آگاهانه برداشتيد و درنگ‌هايي كه گلايه‌مندانه داشتيد. انتخابات جمعه گذشته پيام روشن و رسايي داشت براي آنان كه بخواهند ببينند و بشنوند. بيش از نيمي از مردم ايران، در انتخابات شركت نكردند. ادامه روند كاهش در مشاركت در سه انتخابات اخير از ۱۴۰۰ تا امروز، دستاورد كساني است كه بي‌آنكه خود را پاسخگوي مردم بدانند، براي آنان مهندسي انتخابات مي‌كنند. از جمع عظيم ملت ايران، آنان كه نيامدند به انتخابات، به تأييد صلاحيت‌هاي سليقه‌اي اعتراض كردند و آنان كه آمدند به رسانه‌هاي يأس و هياهوي هراس، نه گفتند. ميليون‌ها نفر هم آگاهانه سخن‌ها را شنيدند و از ميان آنها بي‌اعتنا به گزارش‌هاي وارونه و ادعاهاي واهي، بهترين را برگزيدند.

سرانجام انتخابات از چند گزينه انحرافي و پوششي به دو گزينه واقعي و دوقطبي بدل شد؛

ما امروز با يك انتخاب حياتي و تاريخي ميان دو راه مواجه هستيم كه اتفاقاً مي‌توان هر دو را در كلمه‌هاي «تحريم» و «ضد تحريم» خلاصه كرد:

از يك سو در «سياست داخلي» رقابت ميان تحريم (شركت نكردن در انتخابات) و ضد تحريم (شركت در انتخابات) است:

ميان آنان كه موافق رأي دادن براي تغيير اوضاع هستند و آنان كه به نيت تغيير دادن شرايط از رأي ندادن دفاع مي‌كنند؛ نيت هر دو جريان يكي است (تغيير) اما يكي طرفدار مشاركت در انتخابات است و ديگري مدافع تحريم آن.

من رأي دادن را قبل از آنكه وظيفه بدانم حق افراد مي‌دانم. اما ما به جز حق، در برابر «كشور» خود (كه فراخ‌تر از جناح و قوم و قشر و حتي حاكميت است) مسووليت و حتي تكليف (مدني) داريم. ايران خانه مشترك همه ماست و در برابر سيلي ويرانگر نمي‌توانيم بگوييم ما مسووليت نداريم. در برابر سوراخ كردن اين كشتي همه ما مسووليم و نمي‌توانيم بگويم به ما ربطي ندارد. يا همه با هم غرق مي‌شويم يا همه با هم به ساحل مي‌رسيم.

با سر كار آمدن يك دولت تندرو كه ايران را به ورطه جنگ و تحريم و فقر و فلاكت بيندازد همه ما ضرر مي‌كنيم‌؛ چه رأي داده باشيم چه رأي نداده باشيم. تنها تفاوت اين است كه رأي‌دهندگان مي‌توانند مدعي شوند كه به قدر وسع كوشيده‌اند؛ اما تحريم‌كنندگان جزئي از وضع موجود خواهند بود. بي‌تفاوتي و بي‌مسووليتي در اين انتخاب ميان «مرگ و زندگي» و «جنگ و صلح» به معناي رستگاري نيست. هيچ كس ما را تشويق نمي‌كند كه چه خوب! شما سبب سقوط كشور يا غرق شدن نظام شديد. هيچ كس به ما تضمين نمي‌دهد كه آينده بهتر از گذشته باشد. تحريم انتخابات، تحريم سياست است و تحريم سياست، تحريم سرنوشت خودمان است.

اگر قرار بود حاكميت صداي تحريم را بشنود، در انتخابات مجلس دوازدهم مي‌شنيد. اين نوع واكنش يعني تحريم انتخابات بيشتر به نوعي «خودكشي جمعي» مي‌ماند كه از ترس مرگ به خودكشي دست زنيم و با خودزني تندترين جناح حاكميت را به قدرت برسانيم و فكر كنيم فروپاشي نوعي تغيير است. هر تغييري كه خوب نيست، تغييري خوب است كه رو به تكامل باشد نه تخريب. تغييري خوب است كه ما عامل و فاعل آن باشيم، نه معلول آن. در تغييري كه به تخريب بينجامد آنچه فرو مي‌پاشد ايران است و نه اين جناح و آن جناح يا اين دولت و آن دولت. من خشم و ناراحتي تحريمي‌ها را مي‌فهمم، من از مهاجرت اجباري هم‌ميهنانم رنج مي‌برم. من از سايه جنگ و خشونت بر ميهنم عذاب مي‌كشم. اما تحريم انتخابات راه‌حل نيست. تحريم عامل تضعيف و تجزيه قدرت ايران است.

از سوي ديگر در «سياست خارجي» هم، رقابت ميان تحريم و ضد تحريم است. امروز دو نامزد داريم كه يكي تحريم در سياست خارجي و اقتصاد را نعمت مي‌داند و ديگري آن را فاجعه مي‌داند. يكي قطع رابطه با جهان را فرصتي مي‌پندارد و ديگري آن را از دست دادن فرصت‌ها مي‌خواند. هنر يكي ديوار كشيدن و حصار كشيدن دور ايران است و هنر ديگري برداشتن ديوارها و حصارها با كمك بهترين ديپلمات‌ها و كارشناسان است. يكي پدرخوانده قطعنامه‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه ايران است و در هشت سال هفت قطعنامه عليه ايران گرفته و ديگري با كمك ديپلمات‌ها و كارشناسان در هشت سال اين مين‌هاي بين‌المللي عليه ايران را خنثي كرده است. يكي مدعي جنگ است و ديگري مدافع صلح؛ نه فقط جنگ خارجي كه جنگ داخلي؛ وقتي دختران و زنان و جوانان ايران را به نام‌هاي دهان پركن و جيب‌خالي‌كني، عمق راهبردي مي‌داند سبب تنش و شورش در كشور مي‌شود.

اين‌ها همان جريان پيچيده پيشاني‌ساييده‌اي هستند كه مانند دوران امام علي تندتر از امام و كندتر از امت و مردم حركت مي‌كنند. سال‌ها سازمان تحريم ايران را استوارتر كرده‌اند اما يك بار خود با تحريم مواجه نشده‌اند. از اينان جز خطبه‌ها و خطابه‌هايي پاي ميز «مذاكره براي مذاكره» نشنيده‌ايم. اينان تحريم را مي‌خواهند اما نه براي خود كه براي ما. اينان در باب ديپلماسي نبوي خطابه مي‌خوانند و رساله مي‌نويسند اما به جاي صلح حديبيه بيشتر يادآور جنگ نهروان هستند. حريف اينان اما طبيباني هستند كه تحريم را نه نعمت كه درد و رنج و محنت مي‌دانند و براي درمان آن مي‌كوشند. به فكر لغو تحريم‌ها، بهبود روابط، رونق تجارت و توسعه صادرات هستند. به تبادل تكنولوژي باور دارند و پهناي باند اينترنت را شاهراه توسعه مي‌دانند.

اينك جمعه سرنوشت‌سازي را در پيش داريم. در انتخاب اين جمعه، اين اشخاص نيستند كه در معرض اين همه‌پرسي ملي قرار مي‌گيرند. انتخاب بين دو جهت‌گيري كاملاً متفاوت است كه سمت‌و‌سوي حركت كشور و جايگاه ايران در جامعه جهاني را معين مي‌كند. يك جريان، وحدت و انسجام در داخل و تعامل سازنده در خارج را دنبال مي‌كند. همه‌چيز را براي ايران مي‌خواهد و همه ايرانيان را در عزت و كرامت و ثروت و سلامت، سهيم مي‌داند. اما جريان مقابل، جز گروه خود را نمي‌بيند و جز تعارض را نمي‌شناسد و از مذاكره و توافق عزتمندانه چيزي نمي‌داند و مسووليت رنج مردم و زجر حاصل از تحريم‌ها را هم نمي‌پذيرد. تحريم‌هاي ظالمانه‌اي كه راه توسعه كشور را و ايران را در معرض قطعنامه‌هاي خطرناك شوراي امنيت سازمان ملل قرار داد دستاورد اين نگاه و اين جريان فكري بود. آنها هم كه در سال‌هاي آخر دهه ۹۰، با سنگ‌اندازي‌ها و سفارت‌سوزي‌ها و دسيسه‌سازي‌ها، ترامپ را به طمع تحريم‌هاي مجدد انداختند از همين جريان بودند و همين‌ها بودند كه مانع احياي برجام و بازگشت اقتصاد به دوره شكوفايي ۹۲ تا ۹۶ شدند.

ملت عزيز ايران! امروز شما در برابر دو انتخاب قرار داريد:

يكم. مشاركت يا تحريم (انتخابات)

دوم. تحريم يا تعامل با جهان

انتخاب بين پيشرفت واقع‌بينانه و يا عقب‌گرد خيالبافانه

انتخاب بين تعامل عزتمندانه يا تحقير بين‌المللي

انتخابي كه دو گزينه روشن و صريح در برابر شما دارد و با هر انتخاب؛

ميان «رأي دادن و ندادن»،

ميان نامزد اول و نامزد دوم

مي‌توانيد سرنوشت حداقل يك دهه آينده خود را رقم بزنيد.

 

هشدار جدي اقتصاددان‌ها

روز گذشته، تعداد قابل توجهي از كارشناسان و فعالان اقتصادي نيز در صحبت‌هايي نسبت به شرايط سخت اقتصاد ايران و تبعات احتمالي يك انتخاب اشتباه هشدار دادند. دكتر فرشاد مومني با بيان اينكه اگر حكومتي تن به سازماندهي و تحزب مردمش ندهد در اسارت مافياها و گروه‌ها و باندها قرار خواهد گرفت، تاكيد كرد: اگر دستگاه‌هاي مسوولي را در ايران ديديد كه رسالت خود را نابود كردن احزاب و سازمان‌هاي سياسي تعريف كنند و آن را موفقيت بدانند، صميمانه و خاضعانه از دريچه انديشه توسعه بايد به آنها گفت شما قرار بود مراقب نفوذ بيگانگان باشيد، اين انديشه نشان مي‌دهد شما تحت سلطه و نفوذ امثال چيني‌ها، روس‌ها و انگليسي‌ها قرار گرفته‌ايد. در دوره قاجار همواره مي‌شنيديم كه شعار محوري انگليسي‌ها، تفرقه بينداز و حكومت كن بود. قرار آنها اين بود ايراني‌ها كار جمعي كردن، ياد نگيرند و قدرت كار جمعي نداشته باشند تا هميشه سلطه پذير باقي بمانند.

مومني تاكيد كرد: وقتي حرف‌هاي غيرمتعارفي كه راجع به كارنامه سه سال اخير زده مي‌شود را با محك واقعيت‌ها مي‌سنجيم، مي‌بينيم از اين ناحيه كه حياتي‌ترين شاخص براي سنجش عملكرد واقعي يك دولت است در لايحه بودجه ۱۴۰۳ اين نسبت به زير ۱۰ درصد فرو افتاده است. ميزان مسووليت پذيري حكومت در زمينه وظايف حاكميتيش تقريبا به يك سوم ميانگين فقيرترين و پس افتاده‌ترين كشورها رسيده است. از اين دريچه مي‌توانيم حرف‌هاي پوچ و توخالي كه راجع به نرخ رشد اقتصادي اعلام مي‌شود را بسنجيم. رشدي كه از طريق سرمايه‌گذاري خالص منفي حاصل شده باشد، مشخص است جز به كار ژست گرفتن و تبليغ كردن به هيچ كار ديگري نمي‌آيد به همين دليل هم است كه به هيچ‌وجه مورد اعتناي كسي قرار نمي‌گيرد. اين اقتصاددان توضيح داد: قسمت عرضه كل اقتصاد، با همه ملاحظات، در ۲۰ سال ۳۶ درصد رشد كرده. قسمت تقاضاي اقتصاد در همان ۲۰ سال، ۱۰۲۵۰ درصد رشد داشته است ببينيد براي پر كردن اين شكاف وحشتناك چقدر بايد به سمت وابستگي‌هاي ذلت آور به دنياي خارج برويم، چه تحميل‌هايي را متحمل شويم و دم برنياوريم! اگر انشاءالله شرايط كشور مساعد و بابي باز شود كه گزارش‌هاي شفافي تهيه شود فقط درباره اينكه نفتمان را چگونه به چيني‌ها فروختيم و پول آن را به چه ميزان و به چه صورت و در كادر چه قيدهايي پس گرفتيم، دور از ذهن نيست كه ننگ‌هاي ديگر به ننگ خام فروشي اضافه شود. روشن شدن ارتباط بانك‌هاي خصوصي با كانال‌هاي قدرت و ثروت، زواياي شگفت‌انگيزي از اقتصاد سياسي ايران را برملا مي‌كند

وي در عين حال گفت: در مقام دفاع از حريم بخش خصوصي شرافتمند و مولد، بايد گفت اطلاق لفظ بانك خصوصي به بانك‌هايي كه در ايران با قاعده بانكداري خصوصي مجوز فعاليت پيدا كرده‌اند هم يك ظلم بزرگ و آشكاري است. اگر بابي باز شود كه روشن گردد كه چه كساني پشت سر اين بانك‌ها هستند و به چه كانال‌هاي قدرت و ثروتي متصلند زواياي شگفت‌انگيزي از اقتصاد سياسي ايران برملا مي‌شود. همانطور كه اگر تجربه خصوصي‌سازي در ايران را از اين زاويه مورد واكاوي قرار دهيد، به همين نتيجه مي‌رسيد. هر چند كه گويي فقط از ايده خصوصي‌سازي تنها براي بي آبرو كردن و لجن مالي بخش خصوصي مولد استفاده شده در حالي كه بهره‌مندان اصلي آن، هيچ نسبت قابل ذكري نه با بخش خصوصي دارند، نه با فعاليت‌هاي مولد. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد ردگيري انديشه توسعه در آثار شهيد بهشتي را يكي از اقدامات بسيار حياتي عنوان كرد و اظهار داشت: شهيد بهشتي از جهت اسلوب روش شناختي، منطق فطرت را برگزيد. ايشان حتي شناخت از ديدگاه فطرت را بررسي كردند كه بسيار خارق‌العاده است. اجمالا منطق فطرت به معناي توجه به گونه خاصي از خلقت و آفرينش است كه بر اساس مصرحات قرآني به‌طور خدادادي و ذاتي و تغييرناپذير است و كل ماجراي زندگي اين است كه هر كس چقدر توفيق دارد كه از آن قوه‌اي كه در چهارچوب منطق فطرت در خلقت انسان به كار گرفته، فعليت بسازد.

دكتر علي سرزعيم، اقتصاددان با بيان اينكه در شرايطي كه با نارضايتي‌هاي گسترده مواجه هستيم، فشار روي دولت آينده بسيار زياد خواهد بود، گفت: هر دولتي روي كار بيايد با انبوهي از گرفتاري‌ها روبرو است و از سوي ديگر سرمايه سياسي، مالي و اجتماعي كافي براي مواجهه با اين مشكلات ندارد. نتيجه چنين وضعيتي نمي‌تواند موفقيت بزرگ باشد، در واقع اگر شكست بزرگ نباشد موفقيت كوچك خواهد بود و در اين شرايط، به نظر مي‌رسد موفقيت كوچك براي مردم راضي كننده نيست. انتظارات مردم بسيار فراتر رفته و ديگر به موفقيت‌هاي كوچك راضي نمي‌شوند. دكتر علي سرزعيم، اقتصاددان، در گفت‌وگو با جماران با اشاره به برنامه‌هاي اقتصادي كه بايد در دولت آينده در اولويت‌ قرار گيرد، خاطرنشان كرد: دولتي كه روي كار خواهد آمد با انواع بحران‌ها مواجه است، در وهله اول مساله كسري بودجه، موضوعي جدي است و به دليل آن، دولت در اداره كردن خودش با مشكل روبرو خواهد شد. بيشتر منابع دولت صرف پرداخت‌ها مي‌شود و اين گرفتاري بزرگي است. وي ادامه داد: در شرايطي كه با نارضايتي‌هاي گسترده مواجه هستيم، فشار روي دولت آينده بسيار زياد خواهد بود و در عين حال گزينه‌هايي كه دولت پيش روي خود دارد، بسيار محدود هستند. دولت بدهي دارد اما منابع جديدي پيش روي خود ندارد. وضعيت سياسي بسيار متشتت است، نظام
ديوان سالاري كه بايد سياست‌ها را اجرا كند به‌شدت ضعيف و نااميد شده و به نظام سياسي بي‌اعتماد است و مردم و چهره‌ها لزوما با سياست‌هاي اقتصادي جديد و تحولات همكاري نمي‌كنند.

به گفته اين دانش‌آموخته اقتصاد در دانشگاه ميلان؛ هر دولتي روي كار بيايد با انبوهي از گرفتاري‌ها روبرو است و از سوي ديگر سرمايه سياسي، مالي و اجتماعي كافي براي مواجهه با اين مشكلات ندارد. نتيجه چنين وضعيتي نمي‌تواند موفقيت بزرگ باشد، اما مي‌تواند موفقيت كوچك باشد. سرزعيم با بيان اينكه اقتصاد ما از آسيب‌پذيري‌هايي رنج مي‌برد، خاطرنشان كرد: متاسفانه مشكلات اقتصادي به‌شدت در حوزه سياسي نفوذ كرده و بارشدن مسائل اجتماعي بر اين شرايط، گره‌هاي فروبسته‌اي ايجاد كرده‌اند.

وي در عين حال يادآورشد: آنچه كه مي‌توان به مردم گفت اين است كه آنها بايد بدانند ما يك بار در چنين شرايطي بوديم و از آن بيرون آمديم و آن هم مربوط به آخرين سال جنگ بود در اين دوره، فقر به بيش از ۵۰ درصد رسيده بود و همينقدر خرابي، نااميدي و بدبيني وجود داشت؛ اما در سطح سياسي تصميم متفاوتي گرفته شد. آقاي هاشمي و رهبري در آن زمان براي باز شدن اقتصاد هم نظر شدند، پول هم نداشتيم اما با استقراض‌ها فضا عوض و دوره سازندگي آغاز شد. كشور شروع به ساخته شدن كرد و حال و روز مردم را تغيير داد. اين اقتصاددان تاكيد كرد: ما يك بار به صورت جمعي توانسته‌ايم از اين بحران بيرون بياييم، بنابراين اين بدان معنا نيست كه راه‌حلي وجود ندارد. حتما راه‌حل هست، حداقل اين است كه مي‌توان آن تجربه را تكرار كرد. آن اجماع نخبگاني و آن بازيگري كه آقاي هاشمي انجام مي‌داد، فعلا نيست و به نظر مي‌رسد مهم‌ترين كاري كه بايد اتفاق بيفتد اين است كه شخصيت سياسي بتواند اين گره را باز كند و راه را براي فعاليت فعالان اقتصادي هموار كند. اكنون با توجه به اعتماد متقابلي كه ميان آقاي پزشكيان و رهبري وجود دارد، خيلي‌ها معتقدند كه ايشان مي‌تواند آن شخصيت سياسي باشد. سرزعيم در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اولويت‌هاي ضروري پيش روي دولت آينده، اضافه كرد: با اينكه توسعه چيزي بيشتر از درآمد بالا است، اما قطعا يك جامعه فقير، نمي‌تواند توسعه يافته باشد و حداقل بايد درآمد بالايي داشته باشد. در كشورهاي توسعه يافته، افراد بيشتر، مولدتر و اثربخش‌تر كار مي‌كنند و مجموعه فعاليت‌هاي افراد در جامعه، يكديگر را خنثي نمي‌كنند، بلكه گويا‌برداري هستند كه يكديگر را تقويت مي‌كنند و هم جهت مي‌شوند. اكنون ما به سمت تعادل منفي سوق پيدا مي‌كنيم، جامعه‌اي كه كم كار مي‌كند، مولد نيست و كارها اثربخشي ندارند و بسياري از آنها، يكديگر را خنثي مي‌كنند.

به نظر مي‌رسد كه بسياري از كارشناسان زمين بازي پيش روي كشور را واضح و مشخص مي‌دانند و بايد ديد كه در نهايت مردم در روز جمعه چه تصميمي براي آينده كشور خواهند گرفت.

 

پيام مهم پنج اقتصاددان

در آستانه انتخابات

داود سوري، محمد طبيبيان، موسي غني‌نژاد، فرهاد نيلي و مسعود نيلي در يادداشت مشتركي با تاكيد بر ضرورت مشاركت مردم در انتخابات 15 تيرماه، خاطرنشان كردند: از نظر ما، ابعاد بزرگ مشكلات خارجي و خطرات بزرگ‌تر پيش روي مرتبط با آن، در كنارِ شكاف‌هاي عميق و واگراي ناشي از ناترازي‌هاي مالي و زيست‌محيطي، ظرفيتي را براي تحمل ضربات ناشي از رويكردهاي پرهزينه‌ در روابط خارجي و آزمودن ايده‌هاي توهم‌آلود و علم‌ستيز در مواجهه با مشكلات داخلي، باقي نگذاشته است.

به گزارش جماران، متن اين پيام بدين شرح است:

انتخابات هشت تيرماه ۱۴۰۳، پيام‌هاي مهم و متعددي در بر داشت كه اينجا فرصت پرداختن به همه آنها نيست. از جمله نتايج برآمده از اين رويداد مهم آن بود كه مشخص شد درصد بزرگي از جمعيت صاحب راي كشور، يا آينده مطلوب خود را در ميان هيچ‌كدام از چهره‌هاي تاييد‌شده نديدند؛ يا نامزدها را در جايگاهي ارزيابي نكردند كه بتوانند به آنچه مي‌گويند عمل كنند؛ يا مي‌خواستند به مسالمت‌آميزترين شكل ممكن، بگويند كه خواستارِ تغييراتي بسيار بزرگ‌تر هستند.

نمي‌توان كتمان كرد كه بخشي از آناني هم كه راي دادند، در حوزه‌هايي، با گروه اول، هم‌نظر بودند؛ مگر در اين نكته كه، هنوز رگه‌هايي از اميدِ به بهبود در دل داشتند. شايد همه پيام‌ها را بتوان در اين عبارت كوتاه اما بسيار هشداردهنده خلاصه كرد كه؛ بخش بزرگي از جامعه، اين صندوق راي - كه مي‌تواند مسالمت‌آميزترين و كم‌هزينه‌ترين ابزار براي حل مشكلات بزرگ از جمله تعارض منافع باشد- را، ناتوان از انجام ماموريت يادشده ارزيابي مي‌كنند.

اينكه آيا همه پيام‌هايي كه در رخداد روز ۸ تيرماه، توسط مردم داده شد، شنيده هم شده است يا نه را آينده آشكار خواهد كرد. آيا اين پيام مهم شنيده شد كه ظرفيت‌هاي در اختيار، براي ايجاد تغييراتي حتي اندك و تدريجي، ولي پايدار و ماندگار در زندگي مردم، در حال زوال است؟

ما در مناسبت‌هاي ديگر، هشدار داده‌ايم كه التهاب‌هاي بزرگ خارجي در كنار چالش‌هاي عظيم اقتصادي در حوزه‌هاي آب، انرژي، بودجه و فرابودجه، بانك، صندوق‌هاي بازنشستگي و فقر و نابرابري، در يك طرف و التهاب‌هاي عميق سياسي، فرهنگي و اجتماعي داخلي برآمده از شكاف در حال بزرگ‌تر شدن بين‌نسلي در طرف ديگر، جامعه ايران را بسيار ناپايدار كرده است. اين شكنندگي ناشي از آن است كه حسب تجربه، گروه‌هاي بزرگي از زنان، جوانان و بخش بزرگي از قشر متوسط، كساني را كه راي و نظر آنها را در نظام حكمراني نمايندگي و پيگيري كنند، نمي‌يابند.

لازم مي‌دانيم توجه هم‌وطنان گرانقدر را به اين نكته مهم جلب كنيم كه زمين بازي انتخابات روز ۱۵ تير با انتخابات روز ۸ تير متفاوت‌ است. كاركرد انتخابات ۱۵ تير، به‌طور كامل و بسيار تعيين‌كننده، پيش‌گيرانه و سلبي است. اين انتخابات به‌طور ناگزير، نه براي بيان خواسته‌ها، بلكه براي اعلام ناخواسته‌هاست. براي پيش‌گيري از تحميل هزينه‌هاي بيشتر بر تن نحيف ايران عزيز و ممانعت از حاكم شدن باورها و سياست‌هايي است كه بارها نخواستن آنها فرياد زده شده است.

از نظر ما، ابعاد بزرگ مشكلات خارجي و خطرات بزرگ‌تر پيش روي مرتبط با آن، در كنارِ شكاف‌هاي عميق و واگراي ناشي از ناترازي‌هاي مالي و زيست‌محيطي، ظرفيتي را براي تحمل ضربات ناشي از رويكردهاي پرهزينه‌ در روابط خارجي و آزمودن ايده‌هاي توهم‌آلود و علم‌ستيز در مواجهه با مشكلات داخلي، باقي نگذاشته است.

از اين‌رو، خاضعانه از شمـا ملت شريف ايران، به ويژه زنان و جوانان، دعـوت مي‌كنيم، صرفا براي كاهش احتمال مواجه‌شدن با بحران‌هاي غيرقابل كنترل و افتادن در مسير صعب بدون بازگشت، در انتخابات تعيين‌كننده روز ۱۵ تير شركت كنيد.

ارسال نظر