اختلافات بر سر طرح کریدور اقتصادی را کنار بگذارید
گروه جهان
شدت گرفتن اختلافها میان دولت و احزاب موافق و مخالف پاکستان درباره طرح عظیم راهروی اقتصادی چین-پاکستان که چینیها امید فراوانی به آن بستهاند و سرمایهگذاریهای هنگفتی برای اجرا و تکمیل این طرح در برنامه دارند، باعث شده چین سکوت خود را بشکند و به احزاب و دولت پاکستان درخصوص کنار گذاشتن اختلافها، تذکر بدهد.
به نوشته روزنامه داون پاکستان، چین قراردادهایی به ارزش 46میلیارد دلار با پاکستان برای احداث یک طرح عظیم اقتصادی با عنوان راهروی اقتصادی مشترک چین-پاکستان امضا کرده است. این قراردادها، بزرگترین سرمایهگذاری خارجی در پاکستان در طول تاریخ این کشور محسوب میشود. این راهرو، به طول حدود 2500کیلومتر، بندر گوادر در جنوب پاکستان را از طریق خطوط حملونقل جادهیی، ریلی و خطوط انتقال انرژی، به منطقه سینکیانگ چین متصل خواهد کرد.
سفارت چین در پاکستان بهتازگی با صدور بیانیهیی، ضمن ابراز نگرانی و نارضایتی از اختلافها و دعواهای سیاسی میان احزاب و دولت درخصوص طرح راهروی اقتصادی مشترک، اعلام کرده است: «چین امیدوار است احزاب و گروههای پاکستانی بتوانند همکاریها و ارتباطات میان خود را درخصوص راهروی اقتصادی مشترک چین و پاکستان تقویت و شرایط مناسبی را برای اجرای این طرح فراهم کنند.»
گفته شده، اخیرا برخی احزاب مخالف دولت پاکستان، با اشکالتراشی درباره این طرح بزرگ و مشترک اقتصادی، آن را ابزاری برای تحتفشار قرار دادن دولت پاکستان قرار دادهاند. این روزها برخی احزاب سخن از تلاش دولت برای تغییر مسیر این راهروی اقتصادی میگویند اما دولت اصرار دارد که هیچ تغییری در مسیر این طرح در کار نیست. باتوجه به اینکه هر یک از احزاب مطرح پاکستان، در ایالتهای مختلف این کشور بهعنوان حزب حاکم شناخته میشوند، طبیعتا خواستار بیشترین بهرهبرداری از این راهروی اقتصادی در ایالات تحت حاکمیت خود هستند. همچنین نبود امنیت کافی در برخی نقاط مسیر ایجاد این راهروی اقتصادی بهویژه در ایالت بلوچستان پاکستان، به یکی دیگر از نگرانیهای چین تبدیل شده است. دولت و ارتش پاکستان تعهد دادهاند که از هیچ تلاشی برای محافظت از این طرح و تامین امنیت شرکتها و نیروهای انسانی پرتعداد چینی که برای اجرای این طرح بزرگ در نقاط مختلف پاکستان مستقر هستند، دریغ نخواهند کرد.
چین در شرایطی به احزاب و دولت پاکستان تذکر داده که پیشتر برخی کارشناسان و رسانههای افغانستانی در آستانه برگزاری نشست چهارجانبه صلح با حضور نمایندگانی از افغانستان، پاکستان، چین و امریکا از پکن خواسته بودند تا از نفوذ خود بر اسلامآباد برای بهسرانجام رسیدن این مذاکرات استفاده کند. روزنامه ماندگار افغانستان نوشته بود: «چین از مدتها پیش آمادگی خود را برای همکاری در روند صلح ابراز کرده و باتوجه به نفوذ و رابطهیی که با پاکستان و گروه طالبان دارد، توانسته از نظر شکلی زمینه دیدار هیاتهای گفتوگوکننده را فراهم کند. در همین شرایط دولت پاکستان نیز متعهد شده که مخالفان مسلح دولت افغانستان را به گفتوگوهای صلح راضی کند.»
نقش چین در منطقه
روزنامه هشت صبح افغانستان نوشته است، چین دو برنامه اقتصادی عمده را در منطقه دنبال میکند؛ نخست متصل کردن مناطق غربی به دریا از طریق بندر گوادر که براساس آن نزدیک به ۲۰میلیارد دلار در این بندر سرمایهگذاری کرده است. دوم اجرای پروژه راه ابریشم جدید است. این طرح از سال۲۰۱۳ در پی سفر شی جینپینگ رییسجمهوری چین، به آسیای مرکزی به میان آمده است. براساس طرح راه ابریشم دو مسیر وجود دارد؛ مسیر اول چین از تاجیکستان به بلخ و سپس به ازبکستان و ترکمنستان به سمت اروپا کشیده میشود و مسیر دوم با نادیده گرفتن افغانستان از طریق قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان به سمت اروپا کشیده میشود. ازسوی دیگر، خروج نیروهای خارجی از افغانستان و احتمال گسترش تروریسم در منطقه و افزایش تهدید برای برنامههای اقتصادی چین عامل دیگری است که میتواند تمایل چین به حضور در مذاکرات صلح افغانستان را توجیه کند. هشت صبح افغانستان مینویسد: «چین تلاش دارد براساس روابطی که با پاکستان دارد، بهعنوان بازیگر تاثیرگذار در معادلات امنیتی منطقه نقش ایفا کند، اما بهصورت مشخص درباره مذاکرات صلح، بهعلت ناتوانی پاکستان در همسویی با منافع چین و
پیچیدگی روابط گروهها و ظهور داعش و فراهم نبودن بستر لازم برای تبدیل شدن طالبان به یک گروه سیاسی، دستاوردها مبهم است. به اعتقاد برخی کارشناسان، محتملترین سناریوهای چین در منطقه عبارتند از:
1- عملکرد تکمحور محدود: در این روش چین همانطور که در دهه۱۹۹۰ با ملاعمر رهبر طالبان، ارتباط برقرار کرد و توانست مانع از اقدامات تروریستی ایغورها در سینکیانگ شود، وارد عمل خواهد شد و تلاش خواهد کرد تا طالبان را ترغیب کند که از پروژههای اقتصادی پکن فاصله بگیرند. سناریویی که تحقق آن ضعیف برآورد شده است.
2- عملکرد منطقهمحور محدود: بر این اساس چین بستر مذاکره میان دولت افغانستان و طالبان را در همکاری با پاکستان مهیا میکند. این اقدام بهنوعی گسترش نقش چین از ماهیت تکمحوری به ماهیت منطقهمحوری است، نقشی که باتوجه به وسعت جریانها و تنوع گروههای تروریستی همچنان محدود است. این اقدام نیز باتوجه به گسترده بودن طرحهای اقتصادی چین و وسعت بسترهای روبه رشد تهدید در منطقه در درازمدت نمیتواند کارآمد باشد.
۳- عملکرد منطقهمحور: دولت چین میتواند با استفاده از نفوذی که در منطقه دارد، بهخصوص از طریق سازمان همکاریهای شانگهای بستری را مهیا کند که کشورهای منطقه و فرامنطقهیی برای مبارزه مشترک، اقدامات مشترک اتخاذ کنند.
4- عملکرد منطقه و فرامنطقهمحور: طرح منطقهمحور در مقایسه با طرحهای تکمحور از اهمیت بیشتری برخوردار است، اما با گسترش تروریسم و جریان رادیکالیسم در منطقه اقدامات فرامنطقهیی و جهانی برای مبارزه با این پدیده اجتنابناپذیر بهنظر میرسد. از این رو چین با گذر از سناریوهای «یک» و «دو» در حال حرکت به سوی سناریوهای تاثیرگذار بعدی است. بنابراین اقدامات مشترک منطقهیی چین در همکاری با ایران بهعنوان یک قدرت منطقهیی تاثیرگذار است و امریکا میتواند نتایج موثرتری بههمراه داشته باشد، بهویژه اینکه به اعتقاد بسیاری، هرگونه مذاکره بدون حضور ایران به نتیجه نخواهد رسید.