برای انتشار آمارها تغییر رفتار دهیم
چندی پیش یکی از معاونان وزیر صنعت اعلام کرد که سیگنالهای خروج از رکود صنعتی در ماههای ابتدای سال جاری نمایان شده است و در سه ماهه ابتدای امسال نیز از دوره رشد منفی صنعت خارج شدیم.
وی همچنین از وعده وزارت صنعت مبنیبر بحران خروج از رکود بخش عمدهیی از واحدهای صنعتی خبر داد و گفت: «براساس آمارهای وزارت صنعت، معدن و تجارت، صنایع فولادسازی، قطعهسازی، لوازم خانگی و خودروسازی رشد مناسبی در تولید را در سه ماهه ابتدای سال جاری تجربه کردهاند که بر این اساس به نظر میرسد حتما همگان با رشدی که در بخش اقتصاد کشور پیشبینی شده و به تبع آن رشدی که در بخش صنعت محتمل است، رشد مناسبی را در سه ماهه اول امسال تجربه خواهیم کرد که به مرور به کل ماههای سال نیز تعمیم خواهد یافت.»
دراین زمینه از فرمایشهای این متولی دولتی باید گفت که چرا رشد بخش اقتصاد کشور را و همچنین پالس سیگنالهای مثبت حوزه تولید و اقتصاد را تنها این نهادهای دولتی احساس میکنند؟
سوال این است که آیا ارائه تاکتیکهای دولت روحانی مبنیبر بهبود شرایط موجود اقتصاد میتواند امید دیگری را در دل فعالان اقتصادی ایجاد کرد؟ فعالان اقتصادی، امروز از شرایط موجود و قولهای غیرعملیاتی شده تیم اقتصادی دولت روحانی گلهمندند. آنها بر این باورند که اجرای رشد اقتصادی 5 درصدی که دولتمردان برای سال جاری از آن یاد میکنند از دیگر تاکتیکهایی است که بخواهند نور امید را در دل مردم و فعالان اقتصادی ایجاد کنند و از ترس و واهمهها بکاهند.
دولتمردان سخن از سیگنالهای خروج از رکود صنعتی در ماههای ابتدای سال جاری و همچنین گذراندن رشد منفی صنعت به میان میآورند، این موضوع درحالی است که بخش خصوصی کشور هیچ یک از سیگنالهای مثبت را در حوزه تولید و اقتصاد دریافت نکرده است. بنده مدتهاست که در فعالیتهای تشکلی و همچنین در بخشهای تولیدی سررشتهیی دارم و اما هیچگاه در طول مدت فعالیتم وضعیت اقتصاد را به این اسفناکی ندیده بودم. البته ناگفته نماند که بنده در این یادداشتم قصد ندارم که فعالیتهای دولت روحانی را سرکوب و بیتاثیر بخواهنم و از طرفی نیز باید بگویم که هرگز طرفدار پروپاقرص سیاستگذاریهای دولت نهم و دهم نیستم؛ اما به اعتقاد بنده در این بازه زمانی کنونی باید واقعیتهای جامعه اقتصادی را آن طور که میگذرد اعلام کرد تا خدای ناکرده حس بیاعتمادی در جامعه به رفتارهای حاکمیت رواج پیدا نکند.
اینکه دولت روحانی اعلام میکند که در آینده نهچندان دور ما شاهد رشد 5درصدی اقتصاد هستیم در این باره باید بگویم که باوجود شرایط کنونی در واحدهای تولیدی رسیدن به رشد 2 درصدی هم موضوعی دور از انتظار است؛ چرا که افراد تنها برای دستیابی به آمال و آرزوها سخنرانی کردهاند و هیچ قدم عملیاتی را برای اجرا شدن برنامههای موجود کشور برنداشتهاند. حال سوال این است که آیا در بازه زمانی کنونی هدف اصلی دولتمردان رشد بخش اقتصاد است؟ یعنی دستیابی به ارقامی همچون 5 و 8 آن هم فقط به عنوان نوشتههای درون کاغذی کافی است؟
لازم است در پاسخ به این پرسش بگویم که با رهایی از سیگنالهای منفی و همچنین تحقق دستیابی به رشد آمار اقتصادی دوای جامعه امروز نیست. با نوشتن برخی بحثهای سیاسی نمیتوان وضعیت معیشت مردم را تغییر داد و مشکلات اقتصادی را برطرف کرد؛ بهاعتقاد فعالان اقتصادی اعلام چنین آمار و ارقامی تنها وسیلهیی برای دستیابی برخی افراد به اهداف مورد نظر است تا با انتشار چنین آمارهایی سوءاستفاده کنند و منافع ملی را بهخطر اندازند. در این میان لازم است که از نتیجه برجام برای بخش اقتصاد نیز بگویم که متاسفانه موضوع برجام نیز هیچ حاصلی جز یک هیجان مقطعی در حوزه تولید کشور نداشته است.
متاسفانه دولت تدبیر و امید با ارائه چنین آمارهایی تنها خسارت و سرخوردگی را برای فعالان واحدهای تولیدی ایجاد کرده است.
درواقع، موضوع تحریمها یک طرف و بدقولیهای دولتمردان نیز در طرف دیگر قرار دارد.
بنده براین باورم که تعریف و تمجیدهای بیجهت تنها خسارتی به مملکت است و این نوع رفتارها را نمیتوان به خدمت خلق تعلق داد. برخیها نیز میگویند برای برطرفسازی گمانهای یکطرفه دولتمرداننسبت به آمار و ارقامهای واقعیتهای موجود کشور ضروری است که تشکلها نیز بانکهای اطلاعاتی جامع را راهاندازی کنند، البته که بخش خصوصی برای پایش بیشتر، بانکهای اطلاعاتی را در مراکز استانها و خانههای صنعت، معدن و تجارت تاسیس کرده و از این طریق آمارهای ارائه شده دولتمردان را با واقعیت روز ارزیابی میکند و اما با پایش رفتارهای آماری در این مدت نیز به هیچ سیگنال مثبتی دست نیافته است.
بنده به عنوان یک فعال تشکلی با تمام وجود اعلام میکنم که موفقیت دولت تدبیر و امید نیز یکی از خواستههای اساسی ماست و امیدواریم با تغییر رفتارها ما شاهد وضعیت مطلوب اقتصاد کشور باشیم.