جایگاه روسیه در ارتقای قدرت چانهزنی اقتصادی ایران
سید احمد حسینی
کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی و بینالمللی
در حاشیه برگزاری سیزدهمین اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و روسیه، همایش بزرگ توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی بین نمایندگان سازمانهای دولتی، شرکتها، بازرگانان و بخشهای خصوصی دو کشور، روز سه شنبه مورخ ۲۳ آذرماه در هتل المپیک تهران، برگزار شد. در مراسم افتتاحیه، آقایان محمود واعظی وزیر ارتباطات، الکساندر نواک وزیر انرژی، لف کوزنتسوف وزیر امور قفقاز شمالی روسیه، عسگراولادی رییس اتاق بازرگانی ایران و روسیه و سفرای ایران و روسیه سخنرانی کردند. در این همایش، بیش از ۳۰۰ تاجر روسی از ۱۸۰شرکت عمده روسیه و تعداد زیادی از تجار ایرانی حضور داشتند و علاوه بر سخنرانیهای رسمی، میزگردهای تخصصی و ملاقاتهای جداگانه بین فعالین اقتصادی دو کشور صورت گرفت. اینجانب با هدف بررسی فضای جدید تعاملات اقتصادی ایران و روسیه پس از برجام و نوع روابط این دو با مجموعه غرب، در این برنامه شرکت کردم که ماحصل و نتیجه برداشتم را در قالب محورهای زیر بیان میکنم:
تاثیر تحریمهای غرب
روسها در سالهای گذشته در راستای احیا و بازسازی قدرت، پیوندهای زیادی با شرکتهای امریکایی و اروپایی در قالب پروژههای مختلف برقرار کرده بودند که بعد از بحران اوکراین و سیاستهای تحریمی غرب، بسیاری از آنها متوقف شده است. در نتیجه مجبورند به کشورها و مناطق دیگر توجه کنند که بازار بزرگ و متنوع ایران، یکی از زمینههای پرجاذبه برای آنان است. برگزاری نشست تهران و حضور پرتعداد شرکتها و کمپانیهای روسی از نشانههای تغییر اوضاعی است که برای این کشور رخ داده است. در گذشته، تلاش و انرژی بسیاری لازم بود تا برخی از شرکتهای مهم روسی به سمت بازارهای منطقه جنوب و از جمله ایران بیایند اما همایش مذکور نشان داد که در طرف روسیه، تغییرات و تحولات مهمی رخ داده است.
گرایش به خوداتکایی
درآمدهای سرشار روسیه در سالهای گذشته و روابط روان این کشور با مجموعه غرب، باعث بالا رفتن روحیه مصرفی و گرایش به استفاده از تولیدات خارجی گردیده بود. یکی از آثار و پیامدهای تنش کنونی با غرب، رویآوری روسها به توان و ظرفیتهای داخلی است.
افزایش قدرت چانهزنی ایران
یکی از صحنههای جالبی که حین برگزاری نشست تهران دیدم، تلاش و تکاپوی خبرنگاران شبکه تلویزیونی ترکیه در پوشش همهجانبه این مراسم و انعکاس اخبار و برنامههای آن بود. یک لحظه به خود آمدم که واقعا این اتفاق برای کشورهایی نظیر ترکیه، کشورهای اروپایی، چین، امارات و کشورهای عربی، که معاملات زیادی با آنان داریم، چقدر حادثه بزرگ و بااهمیتی است و چگونه این ابزارها میتواند قدرت مانور سیاسی و تاکتیکی آنها در برابر ایران را تحتتاثیر قرار دهد. به راستی که تکرار این برنامهها و تلاش جهت اجرایی کردن توافقات و ایجاد پیوند بین دو کشور، چه اندازه میتواند به کمک و مدد بخشهای سیاسی و مذاکراتی ما آمده و قدرت بازدارندگی در مقابل رقبای ما ایجاد کند. از این نظر باید به روسیه به مثابه یک فرصت نگریست که باید قدر آن را دانست و در جهت استفاده از آن گام برداشت.
واقع گرا شدن طرفین
شرایطی که در هر دو سوی مناسبات ایران و روسیه پیش آمده، فرصتی برای تفکر بیشتر و خروج از ذهنیتهای کلیشهیی و سنتی است که همانند سدی در برابر هر تلاشی برای ارتقای مناسبات فیمابین عمل کرده و مانع از اجرایی شدن توافقات برای افزایش همکاریهای فیمابین میگردد و مطمئنا، غرب نیز تلاش زیادی بهکار بسته که تغییری در آن صورت نگیرد. حال که شرایط سیاسی و رخدادهای ژئوپلتیک، دو کشور ایران و و روسیه را به این نقطه رسانده است که در مسیر استفاده و تکمیل ظرفیتهای فیمابین قدم بردارند باید تلاش شود بخشهای مختلف اقتصادی، تجاری، فناوری، علمی و سایر ظرفیتهای دو طرف به هم پیوند خورده و برای یکبار هم که شده همه تخم مرغهای خود را در سبد تعامل انحصاری با کشورهای غرب و برخی کشورهای خاص قرار ندهیم. طبعا منظور از این گفتار آن نیست که همه توجهات را به سوی روسیه، جلب و از دیگران غافل شویم چراکه در جهان امروز، نه چنین چیزی ممکن و نه روسیه قدرت پاسخگویی به همه نیازهای ما را دارد بلکه منظور این است که تنوعسازی که راهبردی اساسی در توازن و بالا بردن قدرت چانهزنی در برابر رقباست را پیشه کنیم و از ایجاد و تشدید فضای رقابت بین کشورها و
شرکتها استفاده کنیم و منافع ملی خود را در شرایط روانی، سیاسی و اقتصادی بهتری، تامین کنیم.
سخن پایانی
روابط تهران و مسکو یکی از موضوعات مهم و پرمساله در سیاست خارجی ایران و روسیه است که دشمنان و بدخواهان بسیاری در اقصا نقاط جهان و کریدورهای قدرت بینالمللی دارد. یکی از مسائل مهم و پرسشهای اساسی این بوده است که این روابط در عین شرایط و زمینههای گوناگون، همواره در سطح گفتوگو و تعارفات سیاسی باقی مانده و هیچگاه وارد عرصه واقعیات و عملیاتی نشده است.
سخن در این باره بسیار است که در فرصت دیگری به واکاوی آن خواهیم پرداخت اما اجمالا سیاستهای اصولی ایران در دو دهه گذشته و تحولات سهمگینی که در چند سال اخیر در فضای بینالمللی و محیط پیرامونی دو کشور صورت گرفته، تهران و مسکو را وارد فضای روانی و درک جدیدی از رخدادها کرده که متفاوت از سالهای گذشته بوده است. خروج روسیه از مدار خوشبینی افراطی به غرب و مشاهده واقعیت و تمایلات آنان که در حادثه اوکراین و سوریه رخ داد، باعث تغییر جدی در رویکرد سیاست خارجی این کشور گردیده است. در بعد دوجانبه، بحران سوریه و استمرار دیدگاه مسکو در قبال آن باعث شده همگرایی جدی و واقعی بین ایران و روسیه پدیدار شود که آثار و پیامدهای مثبت آن را در تحولات منطقه از جمله بحران سوریه و رخدادهای منتج به آزادسازی حلب، شاهد هستیم. اکنون شرایط و وضعیت جاری، این فرصت را فراروی تهران و مسکو قرار داده است که بار دیگر همکاری دوجانبه در زمینههای فنی، اقتصادی، تجاری، فناوری، گردشگری و غیره را به هم پیوند زنند تا برای نخستینبار دو کشور وارد یک همکاری واقعی و مبتنی بر منافع و امنیت همهجانبه متقابل شوند و از آثار و پیامدهای مثبت آن بهره گیرند. طبعا
دستیابی به این هدف میتواند دغدغههای هر دو کشور در جهتگیریهای سیاسی و غیرقابل پیش بینی بودن و تغییر موضع ناگهانی پس از برطرف شدن الزامات و ضرورتها را کاهش دهد. البته همانگونه که اشاره گردید هیچ یک از طرفین از قصد و هدف خود برای تنوع بخشی به شرکای سیاسی و اقتصادی و برقراری روابط منطقی و منطبق با منافع ملی خود با شرکای دیگر دست برنداشته و در آن جهت حرکت خواهند نمود با این تفاوت که قدرت چانهزنی هر دو افزایش و روابط فیمابین نیز از استحکام بیشتری برخوردار میگردد.
منبع: دیپلماسی ایرانی