4 تهدید بر سر راه توسعه استارتآپها
گروه تشکلها| المیرا بابایی|
شکلگیری کسبوکارهای نوپا، ظرفیتهای جدیدی برای شکوفایی و توسعه اقتصادی فراهم میکند. کمک به رشد این استارتآپها، میتواند به عنوان یکی از راههای مناسب در سرعت بخشیدن به فرآیند توسعه اقتصادی هر کشور مطرح شود. این کسبوکارها برای رشد سریعتر، به بسترها و زمینههایی متعددی از جمله سرمایهگذاری داخلی و خارجی هوشمندانه و هدفمند نیاز دارند. استارتآپها که با مزیت کم بودن هزینه اولیه سرمایهگذاری در جهان شکل گرفتهاند، در ایران هم به همین دلیل با استقبال زیادی از سوی جوانان خوشفکر و خلاق مواجه شدهاند؛ معیار همیشگی در شناخت استارتآپها، ایدههای خلاقانه و کمهزینه در آغاز یک کسبوکار است. وجود یک صنعت حمایتی مانند «صنعت کارآفرینی و سرمایهگذاری در استارتآپها» شاید بتواند در کشورمان فضایی را ایجاد کند که شرکتهایی با سرمایههای در گردش میلیاردی با فوران ایدهها و خلاقیتهای خود هم کسبوکارهای موفقی راهاندازی کنند و هم به بهبود شرایط شغلی کشور کمک کنند. حال باتوجه به نقش مهم استارتآپها باید به تهدیدهای بر سر راه این مقوله اثرگذار اشاره کرد؛ متاسفانه ایران برای مشکلات آموزشی هنوز آنطور که باید
اقدامات قابل قبولی را اجرا نکرده؛ بنابراین بحث آموزش یکی از مقولههای مهمی است که باید در توسعه استارتآپها به آن اشاره کرد. درواقع 4 تهدید بر سر راه گسترش استارتآپها وجود دارد که از جمله میتوان به «عدم همکاری حوزههای علم، فناوری و نوآوری با مراکز علمی معتبر بینالمللی»، «کمبود مراکز نوآوری در دانشگاهها جهت شتابدهی به ایدههای دانشبنیان و کارآفرین و توسعه کسب و کارهای نوپای دانشجویان»، از جمله مسائلی است که باید مورد توجه جدی دولتمردان قرار گیرد. همچنین «پرداخت وام با هدف کارآفرینی به دانشجویان و تاسیس انجمن کارآفرینی در دانشگاهها»، راهحل مناسب دیگری است که باید توسط دولتیها اجرایی و عملیاتی شود. از سوی دیگر «برگزاری دورههای کارآفرینی مدون برای دانشجویان و دانشآموزان سطوح مختلف»، تاثیر بسیار زیادی در افزایش بازدهی نظام آموزشی کشور خصوصا در حوزه کارآفرینی خواهد داشت. به گفته کارشناسان اقتصادی این 4مانع بر سر راه توسعه استارتآپها محسوب میشود که ایران تا به امروز در این روشها اقدامات قابل قبولی را اجرایی نکرده و برای پیادهسازی این روشها هنوز در حال درجازدن است.
وضعیت ایران در حوزه استارت آپها چیست؟
به گزارش «تعادل»؛ استارتآپها هم مانند هر کسبوکاری با ورود سرمایهگذار و حمایتهای مختلف، موفقیتهای بیشتری را به دست میآورند. استارتآپهای موفق میتوانند علاوه بر بالابردن رقم سرمایه در گردش خود، میلیونها شغل ایجاد کنند. به گفته کارشناسان، در بیشتر این مشاغل، نسبت سرمایهیی که از جانب بازار سرمایه یا سرمایهگذاران خطرپذیر جذب شده است، در برابر ارزش تجاری آنها کمتر از 10درصد است. به همین دلیل حتی در اوج بحران اقتصادی دنیا که اغلب صنایع گرفتار رکود بودند، استارتآپهای نوآورانه روندی رو به رشد داشتهاند. عملا همه دولتها علاقهمند به جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) هستند که این امر میتواند به ایجاد اشتغال، ورود فناوریهای جدید و افزایش درآمدهای مالیاتی دولت منجر شود. FDI از طریق گسترش فناوریهای جدید و افزایش مهارتهای نیروی انسانی بر بهبود بهرهوری تاثیرگذار بوده و علاوه بر این، ورود سرمایههای خارجی میتواند دستیابی به بازارهای صادراتی را به کمک سرمایهگذاران همان کشور تسهیل کرده و سبب رشد صادرات غیرنفتی کشور شود. برای تحقق این امر سیاستها و قوانین کشور، باید از جذب سرمایهگذار حمایت
کند. در این راستا اطلاعرسانی و تبلیغات مناسب در سطح جهان درخصوص تامین امنیت سرمایه برای سرمایهگذاران خارجی نیز حائز اهمیت است. از طرف دیگر، فقدان مطالعات امکانسنجی و ارزیابیهای فنی و اقتصادی دقیق و تحلیلهای مناسب اقتصادی، سبب میشود سرمایهگذاران خارجی، رغبتی به سرمایهگذاری پیدا نکنند. این مشکل به نداشتن اطلاعات کافی از جزییات هزینهها و درآمدهای طرح و همچنین فقدان ترجمه مناسب به زبانهای مختلف و الگوهای نگارش استاندارد جهانی برمیگردد.
وظایف دولتمردان در قبال رشد استارتآپها
در این راستا باید اشارهیی به نخستین جرقههای آغاز فعالیت استارتآپها کرد. بهواقع نخستین جرقههای آغاز فعالیت استارتآپها در روزهایی زده شد که کشورمان زیر شدیدترین و ظالمانهترین تحریمهای بینالمللی قرار داشت. استارتآپهای بزرگ و موفق ایرانی که به ایدههای جوانانی ایجاد شده به دلیل تخصص و قابلیتهای خود این فرصت را هم داشتهاند تا در صدها شرکت بینالمللی و مشهور اروپایی و امریکایی کار کنند، اما با وجود همه مشکلات، فشارها و محدودیتها، در داخل کشور ماندند و با آموختن از تجربیات موفق داخلی و خارجی، کسبوکار خود را راهاندازی کردند. هیچ کدام از این شرکتها سرمایهگذار خارجی نداشتهاند و همه موفقیت آنها مدیون تلاش و نوآوری بنیانگذارانشان و سرمایه داخلی بوده است. حال اینکه اگر حمایتهای مختلفی مانند ورود سرمایهگذاران متخصص را به این حوزه چاشنی کار استارتآپها شود بدون شک شاهد تحول شگرفی در این زمینه خواهیم بود، اما چرایی حمایت از استارتآپها بسیار مهم است. تامین سرمایه به همراه همه تجهیزات و امکانات و مدیریت آن برای کسبوکارهای نوپا، هزینه فراوانی دارد و بدون شک حمایتکنندههایی باید به کمک
استارتآپها بشتابند. در هیچ جای دنیا دولتها حامی استارتآپها نیستند و نمیتوان انتظار داشت که هزینه رشد استارتآپها را دولتها پرداخت کنند. نقش دولتها در جهان در اینگونه مشاغل به این صورت است که شرایط رشد کسبوکارها و زمینه پیشرفت آنها را فراهم میکنند که بیشتر شامل قوانینی در راستای بهبود فضای کسبوکارهاست. در همه جای دنیا و از جمله کشورمان، شرکتهای شتابدهنده، حامیان اصلی استارتآپها هستند. شرکتهای شتابدهنده به مفهوم واقعی، شتابدهی و بالا بردن میزان رشد استارتآپها را برعهده دارند. خوشبختانه در کشور ما هم شتابدهندههای خصوصی همزمان با اوج گرفتن موج استارتآپی، فعال شدهاند. تامین سرمایه اندک، ارائه امکانات عمومی نظیر فضای کاری و زیرساختهای فنی و همچنین حمایتهای حقوقی و قانونی از مهمترین خدماتی است که در این مراکز ارائه میشود.
انتقال دانش فنی درگرو جذب سرمایهگذاران خارجی
امروزه بحثهای حول محور جذب سرمایهگذاران خارجی برای فعالیت استارتآپها میچرخد. به عقیده صاحب نظران، سرمایهگذاری خارجی باید به شرط ورود تکنولوژی به کشور انجام گیرد و شرط مهمتر از آن، ورود سیستمهای نوین مدیریتی است. یکی از فواید مشارکت اقتصادی با کشورهای توسعه یافته، بهبود سیستم مدیریت داخل از طریق انتقال دانش و تجربه مدیریتی آنهاست. درواقع، جلب سرمایهگذاری خارجی میتواند موجب «اصلاح نظام مدیریتی» و «تبادل تجربیات اقتصادی، انتقال دانش و فناوری جدید» شود. به واقع این دو شرط اصلی برای ورود سرمایهگذاری خارجی است. همانطور که در بالا هم گفته شد موضوع مشارکت و سرمایهگذاری خارجی در ادبیات این روزها رواج پیدا کرده و اغلب ورود سرمایه به کشور را مثبت میدانند اما این موضوع بسیار مهم، جزییاتی دارد که خیلی در رسانهها و محافل عمومی مورد توجه قرار نگرفته است. «انتقال تکنولوژی» و «فنون مدیریتی نوین» همراه با «ورود سرمایه به کشور» امری ضروری است و سرمایهگذاری خارجی در کشورها باید به صورتی باشد که کشور پذیرنده سرمایه، بعد از یک دوره مشخص بتواند به جمعآوری سرمایههای خود اقدام کند. کشورهای در حال توسعه برای
ایجاد اشتغال، رونق اوضاع اقتصادی و دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی پایدار با کمبود منابع در سرمایهگذاری مواجه هستند. این کشورها با جذب سرمایههای خارجی به ایجاد زیرساختهای لازم جهت بهرهگیری از فرصت رشد و توسعه میپردازند. بهرهگیری از فناوری و دانش روز ناشی از سرمایهگذاری خارجی، منجر به گذار کشور از مرحله توسعهنیافتگی به توسعهیافتگی میشود. مشارکت سرمایهگذاران خارجی و جذب سرمایههای خارجی در فعالیتهای تولیدی و صنعتی از مهمترین روشهای تامین منابع لازم برای پیشرفت کشورهای در حال توسعه است به همین دلیل سرمایهگذاری خارجی یکی از ابزارهای اصلی توسعه محسوب میشود. در مورد مزایای سرمایهگذاری خارجی معمولا مواردی چون دستیابی به منابع مالی جدید، ایجاد اشتغال، انتقال دانش مدیریت و فناوری و دستیابی به بازارهای جدید ذکر میشود؛ اما علاوه بر همه این موارد، سرمایهگذاری خارجی در فضای داخلی کشور میتواند دو نقش منحصر به فرد ایجاد کند؛ اول بهبود فضای کسبوکار داخلی و دوم پیوند بیشتر با اقتصاد جهانی.
تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی
در همین حال، براساس سرفصلهای تعیین شده از جانب مقام معظم رهبری ما باید اقتصادی درون زا و برونگرا را در دستور کار خود قرار دهیم. این موضوع بدان معناست که اقتصاد مقاومتی باید ضمن تکیه بر تواناییهای داخلی به دنبال جذب سرمایهگذاری خارجی و حضور تجار و بازرگانان دیگر کشورها در زیرساختهای اقتصادی کشور باشد. دستیابی به این هدف زمانی امکانپذیر است که جاذبههای برنامههای ما از دافعههای آن بیشتر باشد و ما توانسته باشیم زمینه را برای رقابت بخش خصوصی فراهم کنیم. برهمین اساس است که میگویم ما در ابتدا باید دافعه حضور تجار ایرانی در طرحهای اقتصادی کشور را از بین ببریم و پس از آن به دنبال جذب سرمایهگذاران خارجی باشیم. بنابراین باید گفت که ایران پتانسیل و ظرفیتهای بسیار زیادی برای جذب سرمایهگذاران خارجی دارد که میتوان از آن سود را به دست آورد. علاوه بر این نیروی کار ورزیده و توانمند هم در کشور ما بسیار ارزان است. در ایران مواد خام با قیمتی بسیار نازل در اختیار سرمایهگذاران قرار میگیرد تا به تولید کالای موردنظر خود اقدام کنند و در نهایت به جهت موقعیت استراتژیک کشورمان در منطقه و جهان کالای تولید شده با
سهولت بیشتری در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد که برای یک سرمایهگذار موضوعی بسیار مهم و حیاتی است. اجرای این سیاست همزمانی امکانپذیر است که ما به سیستم مدیریتی کشور و سطوح آن توجه ویژهیی داشته باشیم. امروزه بسیاری از کشورهای جهان با جذب سرمایههای خارجی سعی در تغییر روند اقتصاد داخلی کشور خود دارند؛ چراکه تمامی فعالان حوزه اقتصاد بر این باورند که سرمایهگذاری خارجی به خصوص در دانش و تکنولوژی میتواند در توسعه اقتصادی کشورها تاثیر بگذارد.
در حقیقت؛ کشورها با استفاده درست از این فرصت میتوانند موجب اشتغالزایی، توسعهچرخه اقتصادی، افزایش کیفیت محصولات داخلی و ایجاد بازارهای خرید خارجی شوند اما متاسفانه در بسیاری از موارد کشورها به جای سرمایهگذاری در زمینه تکنولوژی و ورود آن، به واردات کالا میپردازند که همین امر یکی از دلایل تضعیف صنعت تولید و صادرات محسوب میشود. باید گفت که سرمایهگذار خارجی به دنبال محلی امن برای سرمایهگذاری است که بتواند هم مصرف داخلی را برطرف کند و هم صادرات خود را به سهولت انجام بدهد. اقتصادی که مقاوم باشد میتواند مصرف داخلی را حفظ کند و اگر بازار خارجی را از دست داد، با پیشبینی انجام شده آن را با بازارهای موازی جایگزین کند. لذا اقتصاد مقاومتی، از سرمایهگذاری خارجی استقبال میکند و این نوع سرمایهگذاری را مانع تحقق مفهوم استقلال نمیداند. همچنین درباره ارتباط اقتصاد مقاومتی با اقتصاد جهانی باید در نظر داشته باشیم که در توسعه اقتصادی بحث برونگرایی و ارتباط با اقتصاد جهانی مطرح است. در واقع در این بخش توسعه اقتصاد تولید انجام میگیرد که هم مصرف داخلی دارد و هم مصرف خارجی، که همان نگاه بروننگری را در
برمیگیرد. با حفظ تولید داخلی باید بازارهای خارجی را جلب کرد تا تولید را از طریق ایجاد بازار جدید استمرار دهیم.
شرکتهایی که قصد ورود به بازارهای داخلی دارند
براساس این گزارش لازم است که به موضوع «موانع بر سر راه شرکتهای چندملیتی که قصد ورود به بازارهای داخلی دارند» بپردازیم. در این باره باید اشاره کرد که خدمات ارائه شده از طرف کسبوکارهای داخلی باید بتواند با خدمات مشابه خارجی رقابت کند و توقعات مردم را برطرف کند. همانطور که گفته شد، شرکتهای شتابدهنده، حامیان استارتآپها هستند. شرکتهای شتابدهنده به مفهوم واقعی، شتابدهی و بالابردن میزان رشد استارتآپها را برعهده دارند. استارتآپ یک سازمان کوچک دانشبنیان است که با هدف یافتن یک مدل کسبوکار تکرارپذیر و مقیاسپذیر برای ورود و تسخیر بازار فعالیت میکند. سرمایهگذاری در استارتآپها، از ابزارهای مهم برای بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای این نوع کسبوکارها است. با این اقدام شرکتهای داخلی قدرت ایستادگی در برابر فشارهای رقبای خود را پیدا میکنند. بنابراین باید تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم. برخی از شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات، برای رقابت با شرکتهای خارجی، حدود ۲سالی است که به سراغ راهاندازی و تقویت استارتآپها رفته یا مراکز نوآوری راهاندازی کردهاند. اگر نیروهای متخصص، مجرب و صاحب
ایده در این حوزه، حمایت نشوند، این افراد یا کارمند شرکتهای بینالمللی میشوند یا زمینه مهاجرت آنها به کشورهای قدرتمند برای کار در شرکتهای بینالمللی فراهم میشود. شرکتهای فعال بینالمللی با پرداختهای مناسب، سیستم مدیریتی پیشرفته و تجربیات چندین دهه، صنعت ما را در بخشهای مختلف بهخصوص سرمایه انسانی تهدید میکنند. بهواقع؛ شرکتهای داخلی با ورود مجموعههای بینالمللی، نمیتوانند همانند گذشته فعال باشند و احتمالا از محدوده فعالیت آنها کاسته خواهد شد. بنابراین نباید اجازه دهیم تا شرکتهای فعال داخلی، کوچک و ناتوان شوند. مسوولان و دستاندرکاران باید با اقدامات سنجیده و برنامهریزی صحیح، زمینه توسعه شرکتهای داخلی را فراهم کنند. دولت باید راه ورود و حضور شرکتهای بینالمللی فناوری اطلاعات را به داخل کشور مرحله به مرحله و با درایت و هوشمندی باز کند در غیر این صورت، بخش عمدهیی از بازارهای داخلی در اختیار رقبا قرار میگیرد. همچنین باید حمایت و پشتیبانی از تغییر وضعیت موجود شرکتهای داخلی صورت پذیرد تا بتوانند متناسب با این پدیده نوظهور، خود را تغییر دهند و حضوری موفق در بازارهای داخلی و حتی منطقهیی و
بینالمللی داشته باشند. بدین وسیله هم شرکتهای داخلی میتوانند خود را بهروز و توانمند کنند، هم کشور از حضور خارجیها منتفع میشوند.
همچنین باید توجه داشت که مشابه اتفاقی که برای صنعت خودرو افتاد، (تعرفههای بسیار بالایی که اعمال شد) کاری نکنیم که شرکتهای بینالمللی امکان حضور در کشور را نداشته باشند. باید مراقب باشیم این اشتباه در صنعت فناوری اطلاعات، تکرار نشود. لازم است مراکز تحقیق و پژوهش در شرکتهای داخلی توسعه پیدا کند. توسعه اینگونه مراکز، لازمه انتقال دانش و تکنولوژی است و باید در این زمینه اقدامات جدی انجام گیرد. اگر مراکز تحقیق و پژوهش در شرکتهای داخلی نهادینهشود، آرام آرام پیشرفت میکنیم و به اهداف خود دست خواهیم یافت. ارتقای کیفیت محصولات و امکان مشارکت با شرکتهای خارجی نیز مهم است و تعامل بیشتر با شرکتهای بینالمللی قبل از حضور جدی آنها در ایران و تقویت شرکتهای بزرگ داخلی، دو اقدام مهمی است که باید انجام شود. از طرفی شرکتهای بینالمللی، ذائقهسنجی شرکتهای داخلی را ندارند و شرکتهای داخلی باید قدر این فرصت را بدانند. توصیه دیگر این است که از راهکارهای مقطعی، غیراصولی و غیرکارشناسی برای مقابله با وضعیت پساتحریم در صنعت فناوری اطلاعات، هرگز استفاده نشود. همبستگی صنفی نیز موضوع مهم دیگری است که باید مورد توجه
شرکتهای داخلی قرار بگیرد. صنف فناوری اطلاعات، از صنفهای رو به رشدی است که نیاز به تقویت بیشتر دارد. مشارکت شرکتهای داخلی در حوزه صنف فناوری اطلاعات با مجموعههای بینالمللی نیز حایزاهمیت است. برخی از شرکتهای فناوری اطلاعات داخلی به این موضوع مهم پرداختهاند اما سایر شرکتهای این حوزه، از آن غافل هستند.
لزوم چارهاندیشی درخصوص نوآوران و کارآفرینان
باتوجه به اینکه در دولت یازدهم مساله اشتغال مهمترین نیاز کشور اعلام شده است، بنابراین باید حمایت از استارتآپها و کسبوکارهای نوپا را در اولویت قرار دهیم. استارتآپها بهمنظور برطرف کردن خلأهای موجود در اقتصاد، با ارائه راهکارهای خلاقانه یا از طریق ارائه راهحلهایی بهمنظور سادهسازی فعالیتهای زمانبر و پیچیده، به رشد اقتصاد کمک شایانی میکنند. این راهکارها در کشورهای در حال توسعهیی که مدیران و برنامهریزان اقتصادی آنها در تلاش هستند تا فقر را از میان برداشته و سرمایهیی پایدار ایجاد کنند تاثیر به مراتب بیشتری خواهد داشت. به گفته کارشناسان تشکلی؛ هیچ شکی نیست که ساختارهای تجاری، اجتماعی، سیاسی و قانونی جوامع، نقشی اساسی در پیشرفت اقتصاد یک جامعه دارد. در این راستا، استارتآپها نیز به عنوان ابزارهای جدید، با تاثیرگذاری روی ساختارهای یادشده میتوانند تغییرات مثبت زیادی در اقتصاد جوامع ایجاد کنند. استارتآپها، به دنبال راهی برای شکل دادن به کسبوکار خود هستند، تا با استفاده از محصولات و خدمات نوآورانهشان کسب سود کنند. برای رفع این مشکلات در نظام آموزشی، شش اقدام باید انجام شود. نخست باید در حوزههای علم و فناوری و نوآوری، همکاری با مراکز علمی معتبر بینالمللی را توسعه دهیم. همچنین مراکز نوآوری در دانشگاهها جهت شتابدهی به ایدههای دانشبنیان و کارآفرین و توسعه کسب و کارهای نوپای دانشجویان، راهاندازی شود. پرداخت وام با هدف کارآفرینی به دانشجویان و تاسیس انجمن کارآفرینی در دانشگاهها، راهحل مناسب دیگری که توصیه میشود. از سوی دیگر برگزاری دورههای کارآفرینی مدون برای دانشجویان و دانشآموزان سطوح مختلف، تاثیر بسیار زیادی در افزایش بازدهی نظام آموزشی کشور خصوصا در حوزه کارآفرینی خواهد داشت. حضور فعال و بازدیدهای دورهیی دانشآموزان و دانشجویان از مراکز صنعتی کشور نیز میتواند آمادگی لازم جهت حضور در عرصههای شغلی و اجتماعی را به آنان بدهد.