تصمیم سیاسی ایران در راستای منافع ملی
شرایط سیاسی جهان در فوریه 2017 نسبت به یک سال قبل کاملا متفاوت است. در فوریه 2016 کسی تصور این را نداشت که یک سال بعد بریتانیا با پدیده برگزیت روبهرو شود و مردم انگلستان به خروج از اتحادیه اروپا رای بدهند. همچنین کمتر کسی پیشبینی میکرد که نامزد پر سر و صدای جمهوریخواه با شعارهای تندی که میداد، قرار است جانشین باراک اوباما باشد. مسائلی همچون کشیدن دیوار در مرز ایالات متحده با مکزیک و جلوگیری از ورود اتباع برخی کشورها بیشتر به شوخی شبیه بود. با وجود این در کمتر از یکسال دنیا با شرایط متفاوتی روبهرو شد. ساختارهای قدرت در جهان در حال تغییر هستند و کشورهایی مانند امریکا و بریتانیا سیاستهای متفاوتی را در پیش گرفتهاند. طبیعتا در چنین شرایطی باید بقیه کنشگران سیاسی نیز نقشهایی متفاوت نسبت به یک سال قبل خود اتخاذ کنند. باید بپذیریم که با توجه به حجم تغییرات در اتمسفر سیاسی جهان دیگر نمیتوان بر اساس سیاستهای یک سال قبل گام برداشته بلکه لازم است، طرحی نو برای این شرایط نوین درانداخت. سیاست خارجی در حقیقت تنها یک ابزار در راستای تحقق اهداف و منافع ملی کشور است. طبیعتا منافع ملی ایران مسالهیی نیست که با
تغییر سیاست خارجی امریکا دستخوش تغییر شود اما برای تحقق این اهداف ملی لازم است که سیاستهایی جدید در پیش گرفت.
تصمیمات شتابزده و تند ترامپ فضای سیاسی جهان را دچار نوسان زیادی کرده و تا حد زیادی قدرت پیشبینی را از تحلیلگران سیاسی گرفته است. اما در عین حال فرصتهایی را نیز ایجاد کرده است که ایران میتواند بر اساس آن فرصتها بیشترین استفاده را داشته باشد. در چند روز اخیر بحثهای ترامپ عملا باعث شکاف میان امریکا با گروه 1+5 و نیز اتحادیه اروپا شده است. رویکرد ترامپ نسبت به مساله ناتو، تجارت آزاد، ممنوعیت ورود مهاجران و در کنار آن بحث توافق هستهیی ایران با 1+5 به هیچوجه با سلیقه قدرتهای بزرگ جهان همخوانی ندارد. ترامپ در طول همین مدت کوتاه که از حضورش در کاخ سفید میگذرد، نشان داده که قدرت زیادی در تبدیل متحدان به مخالفان دارد.
طبیعتا در چنین شرایطی فرصت طلایی برای ایران پیش آمده تا از شکاف بین 1+5 استفاده بهینهیی ببرد. برخلاف گذشته دیگر لازم نیست ایران کاپیتان مخالفت با امریکا باشد بلکه سکوت و صبوری در دیپلماسی خارجی باعث خواهد شد که میلیاردر امریکایی خود با خلق دشمنان جدید باعث همراهی سایر کشورها با ایران شود. سیاستهای غیرمنطقی ترامپ میتواند، باعث شود که جامعه جهانی حق را به ایران دهند البته به این شرط که ایران چهره یک کشور منطقی و با درایت را به خود گیرد، کما اینکه تا به حال گرفته است. ایران در این برهه میتواند نقش یک کشور مظلوم را بپذیرد و در شرایط فعلی جهان همگی این بحث را خواهند پذیرفت. نگاهی به واکنشهای جهانی نسبت به بحث میان ترامپ و مکزیک درباره هزینه ساخت دیوار به خوبی نشان داد که هیچ کس حق را به ترامپ نمیدهد. طبیعتا حملات ترامپ به ایران نیز اگر با واکنش منطقی و آرام از سوی ایران همراه باشد باعث نتایج مثبتی برای ایران خواهد بود.
برخورد با قدرت الزاما به معنی واکنشهای تند و احساسی نیست بلکه در بسیاری از مواقع درایت میتواند، قویترین نوع برخورد باشد. چندان دور نخواهد بود زمانی که در سازمان ملل کشورها در واکنش به صحبتهای ترامپ صحن سازمان را ترک کنند.