اشتباهات کلیدی در هدفمندی یارانهها
زمزمه آغاز اجرای فاز سوم هدفمندی یارانه درحالی شنیده میشود که هنوز اقدامی برای حذف 10میلیون پردرآمد از سوی دولت صورت نگرفته است، اقدامی که اگر تحقق یابد شاهد توزیع عادلانه درآمد و کاهش فقر در جامعه خواهیم بود.
طرح هدفمندی یارانهها از سال 89 توسط دولت دهم با مطالعات اولیه ناکافی آغاز شد و دولت وقت، به تمام دهکهای جامعه از ثروتمند تا فقیر یارانه نقدی پرداخت کرد که بهدنبال این امر مشکلات آن در سالهای پایانی دولت احمدینژاد بروز کرد؛ بالا رفتن حجم نقدینگی و تورم در کنار حذف یارانه بخش تولید و پرداخت آن به شکل یارانه نقدی باعث مشکلات مختلفی شد.
فاز دوم هدفمندی یارانهها نیز توسط دولت روحانی اجرایی شد، دولت یازدهم هم با علم به اینکه طرح هدفمندی یارانهها دارای اشکالات فراوان است را ادامه داد، البته با این تفاوت که اعتبارات ویژهیی برای بخش سلامت در نظر گرفت و در کنار این موضوع انضباط و مدیریت مالی بهتری را در دستور کار خود قرار داد.
پرداخت یارانه بیش از سههزارمیلیارد تومان در ماه میراثی است که به اجبار به دولت روحانی به ارث رسیده است، دولت برای اینکه قدرت مانور بیشتری برای حمایت از بخش سلامت، تولید و دیگر بخشها را داشته باشد بحث حذف 10میلیون پردرآمد و مرفه از لیست یارانهبگیران را مطرح کرد اما این طرح تاکنون اجرایی نشد.
دولت علت این امر را نبود بانک اطلاعاتی جامع عنوان میکند اما به اعتقاد نمایندگان مجلس علت این امر انتخاباتهای پیشرو است. بهاعتقاد برخی نمایندگان مجلس، دولت نگرانی از دست دادن 10میلیون رای را دارد. این درحالی است که نمایندگان مجلس نیز گامی در اجبار دولت برای حذف پردرآمدها برنمیدارد و بهنوعی مجلس و دولت جرات پا پیش گذاشتن در این موضوع را ندارند.
اعتباراتی که خشکید
با کاهش قیمت جهانی نفت و بهتبع آن کاهش درآمدهای نفتی ایران، اعتبارات بخشهای مختلف ازجمله بخش عمرانی دولت در حال خشکیدن است. مطابق گزارش بانک مرکزی دولت با کسری 18هزارمیلیارد تومانی در سه ماهه نخست سال جاری روبهرو شده است.
این درحالی است که از دولتهای دهم و یازدهم برای تامین اعتبار یارانه نقدی از محلهای مختلف ازجمله اعتبارات عمرانی برداشت میکردند، اکنون این اعتبارات نیز در حال خشک شدن است بنابراین با چنین تفاسیری حذف 10میلیون پردرآمد از لیست دریافت یارانه نقدی خواهناخواه پررنگتر میشود و دولت و مجلس باید بهزودی در این زمینه تصمیم جدی اتخاذ کنند.
چرا یارانه نقدی به همگان پرداخت شد؟
عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی در مورد این پرسش که چرا یارانه نقدی به همگان پرداخت شد، به میزان گفت: یکی از علتها تعجیل دولت برای عملیاتی کردن سیاست افزایش قیمت حاملهای انرژی و اتخاذ راهکار ساده پرداخت یارانه نقدی همگانی و بروز خطای نوع اول (حذف افرادی که مستحق دریافت یارانهاند ولی در لیست قرار نمیگیرند) و تشدید شدت فقر است. علی دینیترکمانی ادامه داد: بهدنبال چنین امری شاهد افزایش احتمال به زیر خط فقر افتادن بخشی از طبقه متوسط بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانهها خواهیم بود. وی تصریح کرد: در نتیجه پرداخت یارانه نقدی همگانی خطای نوع اول را صفر و خطای نوع دوم (پرداخت یارانه به افرادی که مستحق دریافت نیستند) را حداکثر کرد.
دینیترکمانی با ذکر این پرسش که چه باید کرد، گفت: ادامه پرداخت یارانه نقدی و محدود کردن مرحلهیی آن به گروههای هدف یعنی غربال دو دهک دهم و نهم درآمدی در مرحله اول و دو دهک هشتم و هفتم در مرحله بعد باید در دستور کار باشد. وی گفت: پرداخت بیشتر یارانه به گروههای فقیرتر شناسایی شده تحت پوشش کمیته امداد امام و سازمان بهزیستی نیز باید مورد توجه دولت باشد. دینیترکمانی تاکید کرد: یارانه غیرنقدی (خدمات بهداشتی و درمانی و آموزشی) جانشین کاملی برای یارانه نقدی (درآمد ثانویه جاری) نیست.
عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی گفت: یارانه غیر نقدی در طول زمان باید بهتدریج تقویت و مکمل یارانه نقدی شود. وی افزود: برنامه جبران رفاهی متفاوت جغرافیایی هدفمندی را دقیقتر میکند اما عملیاتی کردن آن برحسب مکانهای شهری امکانپذیر نیست؛ برحسب تفکیک روستایی و شهری ممکن است ولی در حالت پرداخت پرداخت کمتر به مناطق روستایی آثار منفی دارد. عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی تصریح کرد: سبد کالا تا حد زیادی جانشین مناسبی برای یارانه نقدی است و مزایایی هم دارد اما هزینههای اداری آن بسیار بالاست. دینیترکمانی درخصوص مزایای جایگزینی یارانه نقدی بهجای غیرنقدی، افزود: تثبیت ارزش واقعی یارانه در طول زمان؛ صرفهجویی هزینهیی برای دولت؛ احتمال افزایش انصراف داوطلبانه را بهدنبال دارد.
دو اقتصاددان برجسته ایرانی به نامهای محمدهاشم پسران و هادی صالحیاصفهانی درخصوص اصلاح قیمتهای انرژی و اجرای هدفمندی یارانهها در ایران به این موضوع باور دارند که در حین اجرای این قانون اشتباهات متعددی رخ داده است. با عنایت به نظر این دو اقتصاددان از آنجاکه بهنظر میرسد درصورت توجه دولت به این موارد در خلال اجرای فاز سوم هدفمندی یارانهها ضمن جلوگیری از تکرار اشتباهات فاحش فاز نخست، امکان موفقیت این پروژه بزرگ را افزایش داده و اقتصاد را بسامانتر میکند، لذا در این قسمت رویکرد این دو اقتصاددان را در این خصوص مورد توجه قرار میدهیم.
نفس قانون هدفمندی یارانهها چیست؟
در بحث هدفمندی یارانهها بهکار گرفتن مکانیسم بازار برای بهرهبرداری بهینه از منابع انرژی و رشد شتابان اقتصادی حایز اهمیت است. قانون هدفمندسازی یارانهها در ایران بهعنوان گامی مهم در اصلاح قیمتهای انرژی و بهینهکردن استفاده از منابع به حساب میآید. این موضوع از آنجا نشأت میگیرد که نیاز به تعیین قیمت انرژی باید براساس هزینه فرصت انجام شود. همچنین از سوی دیگر باید گفت باوجود وجود نقایصی در این طرح، ولی از سوی دیگر عملی و نافع است. مشکل استفاده از قیمت ارز برای محاسبه هزینه فرصت، نادیده گرفتن مالیاتهای اصلاحی لازم برای کنترل آثار جنبی مصرف انرژی ازجمله کاستیهای تعیین هزینه فرصت انرژی در قانون هدفمندسازی است. اجماع روی گامی بزرگ در جهتی درست ازجمله مزیتهای این قانون موجود است.
چرا مرحله نخست قانون هدفمندسازی با مشکل روبهرو شد؟
در فرآیند پیاده کردن قانون هدفمندسازی یارانهها در مرحله نخست، شاهد دو اشتباه کلیدی بودیم. نخستین اشتباه این بود که دولت، قیمت انرژی را به ریال تثبیت کرد و اشتباه دیگر قانون هدفمندی به پرداختهای جبرانی بیش از حد لزوم مربوط میشود.
هر چند نیاز است که در فرآیند اجرای قانون هدفمندی یارانهها دولت نسبت به محدود کردن اثر تکانههای قیمت انرژی روی خانوارهای کمدرآمد اقدام کند اما تثبیت قیمت انرژی به ریال، آسیبها، تبعات و پیامدهای مختلفی بههمراه دارد. برای مواجهه با این وضعیت معمولا دولتها در فرآیند اجرای هدفمندی از تقویت نهادهای فقرزدایی و گسترش بازارهای بیمه و سرمایه بهره میگیرند. سیاسی کردن یک مساله اقتصادی، تغییرات جهشی مکرر قیمت براساس تصمیمهای سیاسی، مقاومت در برابر تغییر قیمت انرژی، ترس از تورم و نارضایتی و شکست سیاست تغییر قیمتهای نسبی در مرحله اول طرح هدفمندی ازجمله آسیبها و پیامدهای تثبیت قیمت انرژی به ریال است.
علت متغیر کردن قیمت انرژی
به باور این دو اقتصاددان، تثبیت قیمت انرژی به ریال، تعهد دولت به یارانه بدون سقف مشخص را نشان میدهد درحالی که دلایل دفاع از متغیر کردن قیمت انرژی ناشی از نیاز به قیمتگذاری انعطافپذیر و نیاز به کاهش درصد یارانه انرژی و استفاده از منابع پسانداز شده برای توسعه زیربناها، نهادها و بازارها است.
مولفههای تغییر قیمت بنزین
این دو اقتصاددان ایرانی در مورد مولفههای تغییر قیمت بنزین در فاز سوم هدفمندی معتقدند که این موارد مهم هستند:
1- توجه به نرخ تورم داخلی در ماه قبل و حفظ تناسب روند کلی قیمت بنزین با شاخص کل قیمت کالاهای مصرفی 2 - تفاضل نرخ رشد قیمت بنزین و رشد شاخص کل قیمتها در بازارهای جهانی با برآورد هر دو قیمت به دلار انعکاس تغییرات قیمت نسبی بنزین در بازارهای بینالمللی در قیمت داخلی
3- در نظر گرفتن یک عدد ثابت برای رساندن تدریجی قیمت داخلی به 90درصد سطح بینالمللی ازجمله مولفههایی است که در تغییر قیمت بنزین باید مورد توجه قرار گیرد. ضمن اینکه تغییر قیمت بنزین در سه سال باید با افزایش قیمت 3درصدی در هر ماه و افزایش قیمت طی 5 سال نیز باید افزایش 1.8درصد قیمت بنزین در هر ماه در دستور کار باشد.
این دو اقتصاددان برجسته ایرانی با اشاره به اینکه ثابت نگهداشتن قیمت انرژی سیاستی پرهزینه است، از سیاستگذاران و برنامهریزان ایرانی درخواست کردهاند چهار جنبه اساسی درخصوص تغییر قیمت انرژی و بحث هدفمندی یارانهها را مدنظر داشته باشند:
1 - استفاده از اجماع حول قانون هدفمندی برای توافق یکباره روی روند قیمت انرژی در چندین سال آینده.
2 - محاسبه قیمت انرژی مطابق یک قاعده ساده و شفاف.
3 - متغیر کردن قیمت انرژی براساس تغییرات هموار شده هزینه فرصت.
4 - کاهش درصد یارانه انرژی در طول چند سال.