پرچم مخالفت با برنامه را بلند کردهاند
دکتر بایزید مردوخی بااشاره به اینکه سازمان برنامه کلید گشودن بسیاری از مشکلات اقتصادی است، گفت: برای حل مشکلات اقتصادی کشور باید با جدیت برنامه ششم را تدوین و در جامعه اجرا کنیم و یقین دارم که این سازمان بهترین ایدهها و برنامهها را در حوزه اقتصادی ارایه خواهد داد.
مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی درمورد توسعه کشورها گفت: در حال حاضر توسعه به دو صورت در جوامع اتفاق میافتد؛ نخست بهصورت سنتی و خودبهخودی که متاثر از نیروی کار، اثرات بازار داخلی و خارجی و برخورداری از منابع طبیعی و همت جامعه توسعه حاصل میشود که این روشی مرسوم و تاریخی است و تاکنون بیشتر از این شیوه استفاده شده به جز مواردی که حاکمان در این شیوه دخالت کرده باشند.
وی راه دیگر توسعه را برنامهریزی در جامعه دانست که در این شیوه انسانها بهصورت آگاهانه میتوانند در این مسیر مداخله کنند که در این روش سرعت توسعه بیشتر است.
مردوخی تصریح کرد: البته آفت این دو روش این است که در یک مورد به شکل شکست بازار و در حالت دیگر در قالب شکست دولت و برنامهریزی بروز میکند.
وی بااشاره به اینکه در زمانهای گذشته تفکر جامعه مبتنی بر حل مشکلات کشور از طریق برنامهریزی بود، افزود: برنامهریزی در کشور ما سابقه 70ساله دارد و در سال1327 نخستین برنامه هفت ساله کشور تدوین شد و تاکنون این فکر به همین منوال ادامه پیدا کرده است.
جابهجایی زیاد مدیران
مردوخی یکی از جنبههای بیبرنامگی را جابهجایی گسترده مدیران دانست و اضافه کرد: جابهجا شدن زیاد مدیران در پستهای مدیریتی خروجی خوبی ندارد زیرا هر مدیری برای تحقق اهداف و برنامههایش نیازمند زمان است، بنابراین با جابهجاییهای وسیع، مدیر قادر به تحقق اهداف میانمدت، بلندمدت و حتی کوتاهمدت نخواهد بود.
وی سپس با یادآوری وضعیت برنامهریزی در سالهای پیش از انقلاب، ادامه داد: در آن زمان در سازمان مدیریت مسایل زیادی درخصوص فرایند توسعهیافتگی ازسوی دلسوزان کشور مطرح شد که بسیار راهگشا بود البته در آن دوران درآمدهای نفتی تازه وارد اقتصاد ایران شده بود، هر چند اطلاعات صحیحی دردست نیست که درآمدهای نفت چگونه همراه با درآمدهای دیگر ازجمله مالیات هزینه میشد.
مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: دلسوزان به این آگاهی رسیده بودند که نفت سرانجام تمام شدنی است لذا باید درآمد حاصل از آن را صرف ظرفیتهایی کرد که برای آیندگان، ماندگار باشد زیرا این سرمایه تنها متعلق به نسل کنونی نیست.
وی تصریح کرد: براین اساس در آن زمان، جدیتی بهکار گرفته شد که نفت برای بهبود زیرساختها و طرحهای زیربنایی هزینه شود. از این رو، بعد از برنامه چهارم عمرانی بود که برنامه جامعی ارایه شد و در قالب این برنامه بسیاری از بخشها در آن جای گرفت و حرکت چرخهای اقتصاد و برنامه توسعه کشور تندتر شد.
مردوخی بااشاره به تدوین برنامه پنجم عمرانی در سال56، اضافه کرد: تهیه و تدوین برنامه پنجم در آن سالها تازه آغاز شده بود که همه بخشها مشمول این برنامه میشد و برای همه امور اقتصاد و اجتماع نسخه تهیه میشد.
وی گفت: بعد از برنامه پنجم، برنامه ششم آغاز شد که زمان زیادی صرف تهیه و تنظیم آن شده بود که بنده نیز مسوول بخش صنعت و معدن آن برنامه بودم اما بر اثر مداخله دولت و مسوولیتی که دولت پذیرفته بود، بهحدی فرعیات برنامه زیاد شده بود که سازمان برنامهریزی به این نتیجه رسید که برنامه تدوین شده قابلیت اجرایی شدن ندارد و هیچ تناسبی بین منابع موجود و بخشهای مختلف تدوین شده برنامه، وجود ندارد و منابع کفاف تحقق اهداف برنامه را نمیدهد.
مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه بعد از انقلاب هم دیدها و نگرشها در برنامههای تدوین شده وسیع بود و هم اینکه مسوولان میخواستند همه بیبرنامگیها را سامان دهند، افزود: البته مواردی که برای تهیه برنامه جمعآوری شده بود نکات ارزشی و هنجاری بود و تمام آنها در برنامه ذکر شده بود.
وی ادامه داد: برای تحقق برنامه باید خیلی موارد اصلاح میشد اما برنامه تهیه شده نه قابلیت کمیتپذیری و نه قابلیت برنامهریزی داشت. بر این اساس بسیاری از موارد در برنامه اول تا پنجم توسعه وجود دارد که قابلیت کمی ندارد، اما هدفگیری مطلوب دارد و در هر حال سیاستگذاران از برنامه انتظار دارند آن اهداف را محقق کند.
ضعف نظام تدبیر ربطی به برنامه ندارد
بایزید مردوخی با بیان اینکه برنامه چهارم 350ماده قانونی و برنامه پنجم 240ماده قانونی دارند، اضافه کرد: اگر بپذیریم برنامه پنجم نسخه همه دردها و مشکلات است، سرنوشت آن مانند برنامه چهارم خواهد شد و ماشین اجرایی و نظام تدبیر هم از عهده تحقق اهداف آن بر نخواهد آمد. بر این اساس تفکر دیگری لازم است که براساس آن چارهاندیشی کرده تا بر مبنای آن بدانیم برنامه را با چه نسخهیی تدوین کنیم.
مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بااشاره به اهمیت و کاربرد نظام تدبیر یا Governance گفت: ابتدا باید گفت نظام تدبیر از نظر تئوریک چیست و کاربرد و کارایی آن چیست؟
نظام تدبیر عنصر ارزشهای یک سیستم را تحتتاثیر قرار میدهد و گاهی تعارض ایجاد میکند و درمواقعی هم تعارض بین اجزای یک سیستم را رفع و رجوع کرده و آن را به تعامل تبدیل میکند. لذا با این تعبیر، سیستم بانکی، دین، اعتقادات و تمام عوامل در جامعه در نظام تدبیر، تاثیرگذار هستند.
وی با بیان اینکه نهادها و سازمانهای مردمی در کشورهای مختلف تاثیرگذاری بسیار زیادی دارند، افزود: در کشور ما همواره نظام تدبیر به اسم بازار نقشآفرینی کرده است. البته باید گفت بازار، نهادی است که در اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و سیاست موثر است.
مردوخی با ذکر این پرسش که برنامه چه نقشی در نظام تدبیر میتواند ایجاد کند، اضافه کرد: بعد از انقلاب تلاش ما این بوده که همه مشکلات را حل کنیم. تصمیمات و برنامههای اتخاذ شده در این راستا نیز در قالب برنامه 5ساله آمده، به این امید که قوانین، مقررات و مصوبات هیات وزیران، مشکلات را حل کند.
وی با بیان اینکه نگرش ما این است که ساختار قوهیی کشور و شورای نگهبان مشکلات را حل میکند، گفت: در کنار این نگرش خوب است در هر برنامه به انجام اصلاحات در نظام تدبیر بپردازیم. حتما باید بخشی از برنامه متوجه نظام تدبیر باشد.
وی افزود: برنامه اصلی طبق تعاریف دانشمندان مجموعهیی از طرحها و برنامههایی است که با هم هماهنگ شدهاند و نتیجه معینی هم میتواند داشته باشد و ازسوی دیگر قابلیت نظارت و کمیتپذیری دارد و پایان و هدف آن نیز مشخص است، بنابراین برای اینکه این محور اصلی تحقق پیدا کند ناگزیر برنامهها باید از یکسری اهداف تبعیت کنند.
مردوخی ضمن انتقاد از10برنامه گذشته که در طول 6دهه سابقه برنامهریزی در ایران به اجرا درآمده است، گفت: در این برنامهها بدون توجه به مسایل و نیازهای داخلی و تنها با اتکا به درآمدهای سرشار نفتی، همواره فکر کردهایم که با بهترین تکنولوژی و درآمد میتوانیم برنامه و اهداف را محقق کنیم. درصورتی که سرمایهبر بودن پروژهها با ساختار و نیاز نیروی انسانی کشور تطابق نداشته است و نهایت چنین تفکری، تبعات و پیامدهایی را که شاهدیم در پی داشته است.
مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ادامه داد: بهعنوان مثال برای جادهسازی روستاها از تکنولوژی مدرن استفاده کردهایم و نیروی انسانی آن روستا مورد استفاده واقع نشدهاند یعنی به محیط پیرامون اصلا توجه نداشتهایم و با تکنولوژی، کار را پیش بردهایم. نتیجه چنین رفتاری وضعیتی است که امروز با آن مواجه هستیم.
وی بااشاره به سرمایهبر بودن استراتژی اضافه کرد: اگر بخواهیم از تپهیی عبور کنیم از یک خط و راه صاف نمیتوانیم به مقصد برسیم بنابراین سیاست و استراتژی به ما اجازه انعطاف میدهد.
عدهای علم مخالفت با برنامه را
بلند کردهاند
وی بااشاره به برخی اظهارنظرها که بهتازگی در جامعه مطرح شده و برنامهریزی را به باد انتقاد میگیرند، گفت: انتقادات فراوانی درمورد برنامههای مختلف شنیدهایم اما برخی بیانصافی میکنند و به کلی زیرآب برنامه را میزنند و میگویند نتیجه برنامههای تدوین شده چیزی جز اتلاف منابع نبوده است.
وی ایجاد راهها، زیربناها، دانشگاهها، صنایع و کشاورزی را از آثار برنامهها دانست و اضافه کرد: برخی مواقع اطلاعات نادرستی درمورد بخشهای اقتصادی اعلام میشود که صحیح نیست. بهعنوان نمونه درمورد بخش کشاورزی میگویند بیش از 93درصد منابع آبی در این بخش مصرف میشود. چنین آماری ناحق است زیرا در حال حاضر بخش عمدهیی از منابع آبی صرف محیطزیست و مصارف خانگی میشود و گزاره فوق واقعیت ندارد.