شرایط پیشرفت مهیاست
توافق هستهیی ایران با 1+5 به لحاظ سیاسی ارزش فوقالعادهیی دارد و سیاستمداران از هر طایفهیی که باشند، بر اهمیت آن اذعان دارند. از نظر اقتصادی نیز این توافق یک نقطه عطف است و برای جامعه بینالمللی یک فرصت فوقالعاده به حساب میآید. در تجربههای دیپلماتیک هم، مذاکرات هستهیی تجربهیی حیرتانگیز است و اینطوری که متخصصین گفتهاند، سالهای سال میشود از این تجربه درس گرفت. با این همه توافق هستهیی آینهیی است که هرکسی در آن نقش خویش میبیند.
ظاهر امر توافق مذاکره بر منازعه است. در باطن اما آغاز دوره جدیدی است که توسعه کشور را در مدار تازهیی قرار میدهد. بهخصوص لغو تحریمها میتواند اقتصاد کشور را جان تازهیی بخشد و رشد و رونق کسبوکار را باعث شود. به لحاظ روانی هم میتواند روحیه ملت را در مواجهه با موانع و روادع جدید بالا ببرد و قدرتشان را افزایش دهد تا در احقاق حقوق خود پافشاری کنند و کوتاه نیایند. البته ذوقزده شدن زیاد از حد و تحریک عواطف میتواند ملت را از اهداف اصلیاش دور کند و این فرصت استثنایی پیشآمده را از بین ببرد.
آنچه رهبر فرزانه انقلاب نیز تاکید کردند، ناظر برهمین مساله است که با هوشیاری و هوشمندی هرچه تمامتر کاری کنیم که خیر و برکت این اتفاق به کشور و ملت برسد. آزادشدن بخش قابل توجهی از داراییهایی که قبلا به ناحق مسدود شده بودند و برداشته شدن تحریمها و محدودیتها، اگر غفلت کنیم ممکن است ضررهایی نیز با خودشان همراه داشته باشند و به اقتصاد و پیشرفت ما صدمه بزنند. به تجربه دیدهایم که بالارفتن درآمدهای نفتی کشور الزاما به رشد و رونق اقتصادی نمیانجامد. از خاطرمان نرفته که افزایش قیمت نفت چه سرمایه هنگفتی را به کشور واریز کرد. اما متاسفانه از قبل آن، مصرفزدگی و تجملگرایی، رونق مبالغهآمیز واردات، تعطیلی بنگاههای صنعتی و توقف رشد اقتصادی نصیبمان شد. از این حیث اگر حواسمان نباشد و هوشیار نباشیم اینبار نیز ممکن است آسیب ببینیم و مصرفزدهتر شویم و در تله افزایش قیمت نفت بیفتیم یا به وابستگی علمی و صنعتی مبتلا شویم. تحریمها ظالمانه بودند و با خودشان شدتهایی به همراه داشتند، اما در باطنشان خیری هم بود که برای مهندسان و مدیران و دانشمندان و فناوران ایجاد انگیزه میکرد تا مستقلا و بدون دخالت و کمک قدرتهای جهانی
به رفع نیازهای کشور همت بگمارند. البته غلط است اگر فکر کنیم که فقط در سایه تحریم میتوانیم کارهای نشدنی را انجام دهیم و روی پای خود بایستیم. اتفاقا وقتی با دنیا تعامل و ارتباط داریم، بهتر میتوانیم به تقویت بنیههای علمی و تکنولوژیک کشور کمک کنیم. واقعیت این است که اگر از بعد توافق هستهیی و از قبل متنی که دیپلماتها مصوب کردهاند، نتوانیم به توسعه علمی و تکنولوژیک کشور و رونق کسبوکار سرعتی مضاعف ببخشیم، باید خودمان را ملامت کنیم و بعدها افسوس بخوریم که چرا از این موقعیت پیش آمده، حسن استفاده را نکردیم.
اتفاق مهمی که الان افتاده این است که همه اسباب و لوازم پیشرفت مهیاست. دولت کمر همت بربسته تا موانع رشد و توسعه را از سر راه بردارد. ملت در تمام سطوح نیاز به توسعه را حس کردهاند و حاضرند در این راه هزینه دهند و حتی از جان مایه بگذارند. قوانین بالادستی و آییننامههای اجرایی جملگی بهگونهیی و ضع شدهاند تا جریان پیشرفت با مشکل حقوقی و قانونی مواجه نشود. خیرخواهان و صلحدوستان جهان به حسننیت و صلحدوستی جمهوری اسلامی ایران وقوف کامل پیدا کردهاند و حاضرند در این راه دست کمک به سوی ما دراز کنند. عالمان و نخبگان و فرهیختگان ایرانی وقتش رسیده تا دین خویش را به کشور ادا و راه را برای فعالیتهای دانشبنیان هموار کنند. اضافه کنم که در این راه پشتوانه معنوی و قانونی حمایتهای رهبر فرزانه انقلاب هم میتواند همت و اراده همگانی را برای آبادانی و سربلندی همهجانبه کشور مضاعف کند. ما مستحضر به رهنمودها و ارشادات راهگشایی هستیم که فعالیتهای دانشبنیان را نه به عنوان یک انتخاب که به عنوان ضرورت پیشرویمان قرارداده است. منظور اینکه ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند/ تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری/ همه از بهر
تو سرگشته و فرمانبردار/ شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری...
این توافق هستهیی یک تجربه خوب دیگر هم پیشرویمان گذاشت و آن اینکه اگر کار- هرکاری- به کاردان سپرده شود، امید موفقیتش دوچندان میشود. برای رشد و توسعه علم و فناوری هم چاره همین است که کار را به کاردان بسپریم و امیدوار باشیم تا با شور و نشاط علمی، اتفاقاتی خوب و عالی بیفتد و ایران به جایگاهی دست یابد که سزاوار آن است. ایران سزاوار نام بلندی است که با مفاهیم عالیهیی مثل اسلام، شیعه امامیه پیوند عمیق دارد و بر عبارت دقیق و روشن «جمهوری اسلامی» منطبق است. باید نام این سرزمین را سزاوار نام بلند این مفاهیم باز تعریف کنیم. انشاءالله.
نکته دیگری که در اینباره حایز اهمیت است این است که تجربههای اخیری که به توفیقات بینالمللی منجر شده این باور غلط را که «ما از پس کارهای جمعی و گروهی برنمیآییم و ذاتا فردی هستیم» از اذهان زدود و نشان داد که اگر انگیزه لازم در میان باشد و لوازم و ابزار کار فراهم آمده باشد اتفاقا بهشدت میتوانیم تیمی و گروهی و جمعی کار کنیم. تجربه شیرین والیبال و موفقیت دیپلماسی و توفیقات دانشمندان در به ثمر رساندن طرحهای کلان ملی در حوزه علم و فناوری موید این امر است که «جمع» خیر و برکات بسیار دارد و کار جمعی (تیمی) ما را سریعتر به مقصود و موفقیت میرساند که باور داریم
«یدالله معالجماعه».