اقتصاد ایران با کدام موتور سازگار است
زمستان 1379 که از راه رسید انگار که سوخت موتور سرمایهگذاری داخلی تمام شد. رشد منفی 7/17درصدی زمستان 1393 پس از سقوط 36درصدی سالهای 90 تا 91، اقتصاد ایران را به سمت پایین کشید. رشد 6دهمدرصدی زمستان 1393 به احتمال زیاد در بهار و تابستان امسال هم ادامه خواهد داشت.
در حالی که امیدهای اندکی برای رشد بیشتر از یک یا حداکثر 2درصدی سال 1394 وجود داشت، روند گفتوگوهای هستهیی به سمتی گرایش پیدا کرد که به نقطه معلوم و مشخصی رسیده است. در چند روز سپریشده از مصالحه بزرگ وین، مباحث مرتبط با جذب سرمایهگذاری خارجی، استفاده از ظرفیت تکنولوژیک شرکتهای خارجی، تولید مشترک با خارجیها، همکاری بانکهای ایرانی و بانکهای خارجی و... در صدر اخبار اقتصادی قرار گرفتهاند.
واقعیت این است که سوخت موتور سرمایهگذاری در ایران تمام شده و در شرایط ظاهری فعلی توانی برای توسعه سرمایهگذاری دیده نمیشود. رشد منفی تقاضای سرمایهگذاری در بهار امسال نسبت به بهار سال 1393 این ادعا را به خوبی اثبات میکند.
به این ترتیب پرسشی پیش میآید که بدنه اقتصاد ایران با کدام موتور رشد سازگار است؟
در حالی که چین، هند، روسیه و برزیل به مثابه غولهای دنیای غیرآزاد در سالهای اخیر امید ایران برای رشد سرمایهگذاری بودهاند اما در عمل اتفاق خاصی رخ نداده است. فراز و فرودهای مناسبات کشورهای یادشده در درون مرزهای ملی و در مناسبات خارجیشان و شرایط ناراحتکننده ایران موجب شد که این کشورها نهتنها موتور سرمایهگذاری ایران نشوند بلکه حتی برخی اوقات ترمز نیز بودهاند. در فضای تازهیی که در هفتههای اخیر شاهد آن بودهایم به نظر میرسد اروپاییها میخواهند به اقتصاد ایران بازگردند.
این اراده و خواست آنها نباید با تقلیلگرایی و ساده کردن مسائل از دست رود و باید به مسیری درست هدایت شوند تا بدنه اقتصاد ایران با موتور اروپایی راه بیفتد و سرعت حرکت آن بیش از پیش شود. در میان اروپاییها اما به نظر میرسد اقتصاد آلمان استعداد دارد که سرمایهگذاری در ایران را سرعت بیشتری دهد. تجربه تاریخی مناسبات صنعت ایران و آلمان را دستکم نگیریم.