هدفگذاری سیاستهای جدید در حمایت از بورس
دو روز پیش دولت، بسته تسریع رونق را رونمایی کرد و در حالی که این بسته انتظارات زیادی را برای فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران بازار سرمایه به وجود آورده بود، محورهای این سیاستهای جدید نشان داد که بخش عمدهیی از انتظارات سهامداران برآورده نشده است. زیرا انتظار میرفت که اعتبارات این بسته برای بخش عمران و تولید و صنعت اختصاص یابدو به تحول در شرکتهای بورسی منجر شود اما این اتفاق نیفتاد و تنها به پرداخت بخشی از وامهای ارزان قیمت به بخش خودرو محدود شده است. تمرکز دولت در این بسته، خودروسازها هستند و تصمیم دارد که با وام 16درصدی به خریداران خودرو، این صنعت را نجات دهند و رکود را از این صنعت خارج کنند. در واقع صنعت خودروسازی در ایران، یک صنعت استراتژیک بوده و به دلیل اینکه افراد زیادی در آن شاغل هستند و به نوعی یکی از بزرگترین نهادهای تولیدکننده در ایران است دولت خود را ملزم به حمایت از آن میبیند دولت با پرداخت وام میخواهد سرمایه در گردش صنعت خودروسازی را بالا ببرد در حالی که کارشناسان معتقدند که این موضوع درکوتاهمدت اتفاق نمیافتد و دولت نمیتواند سرمایه در گردش خودروسازها را افزایش دهد. از طرف دیگر
بانکها نیز تمایل ندارند که این وامها را با نرخ ارزان در اختیار مصرفکنندگان قرار بگیرد و قصد دارند که این وامها به لیزینگها اختصاص یابد نه اینکه این وام سر از بازار خارج از خودرو درآورد. بنابراین در بازار سرمایه برای صنعت خودروسازی و لیزینگ این خبر خوب مطرح است که حمایت اعتبارات بانکی را شاهد خواهند بود و این صنایع واکنش مثبت نشان خواهد داد. هرچند که در روزهای گذشته گروه لیزینگی در بازار سرمایه به دلیل عدم اطلاع از این واقعیت سقوط را تجربه کرده است.
بنابراین در بازار سرمایه با توجه به شرایط بنیادی بازار، اتفاقی نخواهد افتاد و در حال حاضر که بازار از کمبود نقدینگی رنج میبرد، عایدی در بر نخواهد داشت. در حالی که اگر دولت بر 10میلیارد دلار یا همان 35هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی تاکید میکرد و برای بخش عمران و تولید برنامهریزی میکرد تاثیر آن بر بازار سرمایه بیشتر میبود. زیرا سبب رشد اقتصادی شده و همه صنایع بورسی که به نوعی به تولید وابستهاند به حرکت در میآمدند.
به همین دلیل واکنش بورس به این بسته چندان عمیق نبوده و تنها در حد این بود که شاخص را تا کانال 63هزار واحد بکشاند و در روز گذشته نیز به همین دلیل افت کرد. مشکل بازار سرمایه نقدینگی و رکود در صنایع اساسی کشور است و تا این مشکلات حل نشود انتظار رونق در بازار سرمایه نباید داشت. شاید تنها با هر خبری رشدی چند واحدی را شاهد باشیم اما تاثیر آن کوتاهمدت خواهد بود.
براین اساس، نمیتوان انتظار زیادی از بسته سیاستهای جدید و اعتبارات بانکی ارزان قیمت بانکها داشت زیرا اولا این سیاستها و اعتبارات جدید، با هدف افزایش سریع تقاضا و مصرف در بازار هدفگذاری شده و دوما، به کمک صنایع و تولیدات اساسی کشور کمکی نخواهد کرد. در حالی که شرکتهای بورسی، عمدتا شامل صنایعی هستند که از طریق سرمایهگذاریهای جدید، تسهیلات بلندمدت ومیان مدت، انتقال دانش فنی وحمایت از تولید در فضای کسب وکار، اصلاح ساختار کسب وکار و بازارها و ایجاد انعطاف در شاخصهای اقتصادی و... حمایت میشوند. دولت برای حمایت از بورس باید تسهیلات و اعتبارات هدفمند در ایجاد تقاضا برای کالاهای تولید داخلی برنامهریزی کند و صنایع اصلی کشور و رشد صادرات را مورد حمایت قرار دهد تا تقاضای هدفمند و موثر درمیان مدت برای شرکتهای بورسی ایجاد شود. دولت در اجرای سیاستهای جدید، حداقل بین کالاهای وارداتی و تولید داخلی فرق قائل شود و سیاست افزایش مصرف و تقاضا را متوجه حمایت از کالاهایی کند که درصد ساخت داخل بالاتری دارند. در اجرای طرحهای عمرانی نیز باید قانون استفاده حداکثری از توان ساخت داخل مورد توجه باشد تا از شرکتهای بورسی و کالاها و خدمات آنها بیشتر استفاده شود.