تغییرات اقلیمی ریسک جدید ثبات مالی
کدام ریسک برخاسته از تغییرات اقلیمی ثبات مالی را بیشتر از همه تهدید میکند؟ این یک سوال پیچیده ولی بهجاست، مخصوصا باتوجه به قرارداد «COP21» که در پاریس میان ۲۰۰کشور جهان منعقد شد. قبل از اینکه ما به این سوال جواب بدهیم، بگذارید مفهوم ثبات مالی و تاثیر ریسک تغییرات اقلیمی روی آن را روشن کنیم.
ثبات مالی چیست؟
ثبات مالی واژه مورد علاقه بانکهای مرکزی است، اما منظور از این واژه چیست؟
طبق تعریف بانک مرکزی اروپا (ECB) «ثبات مالی را میتوان وضعیتی از سیستم مالی متشکل از واسطههای مالی، بازار و زیرساختهای مالی تعریف کرد که توانایی ایستادگی در برابر شکهای مالی را داشته باشد، به نحوی که نه فروپاشی صورت گیرد، نه نیاز مبرمی به دست بردن در بازار (توسط نهادهای ناظر یا دولت) وجود داشته باشد، در کنار آن سیستم بتواند به تخصیص درست پساندازها در سرمایهگذاریهای مولد بپردازد».
بندس بانک (Bundesbank) ثبات مالی را اینچنین تعریف میکند: «ثبات مالی، توانایی سیستم مالی در انجام وظایف کلیدی کلان اقتصادی در دوره آشفتگی اقتصادی و تحولات مالی است.»
بانک ژاپن (BOJ) این واژه را اینگونه تعبیر میکند: «ثبات مالی اشاره به وضعیتی است که در آن سیستم مالی و مابقی بخشها اعم از افراد و بنگاهها به درستی در نقشهای خود هستند و سیستم مورد اعتماد است.»
اگرچه بانکهای مرکزی تعاریف مختلفی ارائه میدهند اما همه آنها به درکی مشترک از این واژه رسیدهاند: شما هنگامی ثبات مالی دارید که سیستمهای مالی با وجود داشتن شوکها، رویهمرفته درست کار کنند.
چگونه تغییر اقلیمی
ثبات مالی را تهدید میکند؟
سه کانال عمدهیی که از طریق آن تغییرات اقلیمی میتواند بر ثبات مالی اثرگذار باشد از این قبیل هستند:
*در ابتدا، ریسکهای فیزیکی: تاثیراتی که امروزه متوجه تعهدات بیمهیی و ارزش داراییهای مالی است ناشی از خسارتهای حوادث آب و هوایی همانند سیل و توفان است که منجر به مختل کردن دادوستد میشود.
*دوم، ریسک تعهدات: یکی از آثاری که میتواند همین فردا رخ دهد این است که بخشهایی که بر اثر تغییرات اقلیمی متحمل خسارت شدهاند، خواهان جبران خسارت خود از مراجع مسوول شوند. چنین ادعاهایی شاید دههها طول بکشد که مطرح شود اما قطعا این پتانسیل را دارد که شرکتهای تولیدکننده دیاکسید کربن (یا شرکتهای بیمهیی که آنها را بیمه کردهاند) را متحمل خسارت زیادی کند.
*در پایان، ریسکهای انتقالی: همان ریسکهای مالی هستند که خود میتوانند نتیجهیی از فرآیند تعدیل به سمت اقتصاد دارای کربن کمتر باشند. تغییرات در سیاست، تکنولوژی و ریسک فیزیکی میتواند سریعا در یک ارزیابی مجدد میزان بالایی از داراییها را به هزینه بدل کند یا فرصتهای جدیدی ایجاد نماید.
این به ما یک ایده خوب میدهد که چگونه است که بانکهای مرکزی دیدی کلی نسبت به ریسک تغییر اقلیمی و ثبات مالی دارند، اما سرمایهگذاران بیشتر توجه خود را روی تاثیرات این سه ریسک مطرح شده روی سرمایههایشان گذاشتهاند.
نظرسنجی: رابطه ریسک انتقالی
و ریسک فیزیکی
ما از خوانندگان مجله CFA (موسسه خبرهای کوتاه مالی) پرسیدیم، سرمایهگذاران باید به کدام ریسک بیشتر از همه توجه داشته باشند. در میان ۳۲۲پاسخ دریافتی، ریسک انتقالی و ریسک فیزیکی هر کدام میزان ۴۰درصد را کسب کرده بودند. این خبر ممکن است برای کسانی که در حرفههای حقوقی هستند ناامیدکننده باشد، اما ریسک تعهدات با اختلاف زیاد سوم شده و میزان ۲۰درصد را به خود اختصاص داده بود.
درحالیکه تغییر اقلیمی با ریسکهای فیزیکی ازجمله سیل و توفان در رابطه مستقیم است اما جالب است که ریسک انتقالی به همان اندازه نگرانکننده بوده است. چه چیزی این نتیجه را توضیح میدهد؟ پاسخ این پرسش بر این حقیقت استوار است که بازارهای مالی بر اساس انتظارات موجود از تغییرات آینده کار میکنند و کسانی که میخواهند در بلندمدت سرمایهگذاری کنند روندهای بلندمدت در آینده را به حساب میآورند؛ روندهایی مانند گذار به اقتصاد با کربن پایین که میتواند در سالهای پیشرو میزان فجایع طبیعی را بهمراتب کاهش دهد.
طبق پیشبینی بسیاری از کارشناسان، صنعت زغالسنگ بخشی خواهد بود که به خاطر افزایش فشارها نسبت به کاهش کربن متحمل ضررهای فراوانی خواهد شد.
میتوان در مورد اقتصاد با کربن پایین سخنان زیادی گفت اما در کوتاهمدت، این تنها بخشی از یک حرکت گسترده به سمت ثبات مالی است. در ادبیات سرمایهگذاری این به معنی در هم آمیختن محیط، جامعه و مسائل حاکمیتی در فرآیند تصمیمگیری و تحلیل تخصیص سرمایه است.
سخن آخر
هیچ واژهیی در ادبیات سرمایهگذاری به اندازه «ریسک» مورد تاکید قرار نگرفته و اکنون ریسک تغییرات اقلیمی، ریسک قرن21 شناخته شده است. اگر ریسکی که از جانب تغییرات اقلیمی متوجه بازارهای مالی است درست فهمیده شود، ممکن است درسی باشد برای برخی سرمایهگذاران تا توجه خود را به این بخش بیشتر کنند.
اگر این مقاله توانسته باشد ریسک انتقالی را در کنار ریسک فیزیکی به نحوی توضیح دهد ممکن است باعث شود سرمایهگذاران با دقتی بیشتر به پرتفوهایشان نگاه کنند.