الگوی خروج از کانال نفتی توسعه
تاریخ مصرف اقتصاد دولتی منقضی شده است
گشایشهای اقتصادی ایران «وصله پینه»ای است
برای گشایش، دیالوگ «دولت - حاکمیت» بیشتر شود
گروه صنعت| فرشته فریادرس|
«میلتون فریدرمن» در کتاب «سرمایهداری و آزادی» خود به یک نکته کلیدی اشاره میکند و میگوید: «نتیجه 300سال کار فکری در دنیا، این است که اگر قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی تفکیک نشود، آزادی متولد نخواهد شد.» این نشان میدهد تا کشور تولید نکند، نمیتواند انتظار آزادی داشته باشد و این آزادی با راهپیمایی، همایش و میتینگ به دست نمیآید؛ بلکه آزادی نتیجه تولید است. به گفته محمود سریعالقلم البته استقلال به معنای قطع روابط با دنیا نیست و ایران در سطح بینالمللی بدون شریک به رشد اقتصادی دست نخواهد یافت و صد البته که این رشد مستلزم «تفکیک قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی» است. این استاد علوم سیاسی دانشگاه به همراه جواد صالحیاصفهانی، اقتصاددان در جلسه هماندیشی دیروز در محل اتاق بازرگانی تهران به ایراد نکاتی چند درباره «نقش بخش خصوصی در توسعه کشور» پرداختند؛ 1) مشکلات کشور با اجماع ملی قابل حل است 2) قرارداد اجتماعی از مبانی مهم تشکیل جامعه است 3) در بسیاری از شاخصهای اقتصادی در جهان رتبه ایران
بالای 100 است 4) در ایران دولت و حاکمیت نگاه متفاوتی به مفاهیم دارند 5) کار گروهی در ایران ضعیف است 6) رشد سیاسی مستلزم رشد اقتصادی است 7) قرارداد اجتماعی در ایران به دو لایه حاکمیت و دولت برمیگردد 8) مطابق الگوی کشورهای در حال توسعه، حکمرانی اقتصاد به بخش خصوصی داده شود 6) بهترین روش برای رسیدن به اجماع ملی دیالوگ «دولت - حاکمیت» است 7) اگر میخواهیم با دنیا کار کنیم؛ چگونه؟ 8) تفاوت فکری دولت و حاکمیت صرفا در «سیاستگذاری» باشد نه «بنیادین و فلسفی» 9) سیاست خارجی تعاملی تولید ثروت میکند 10) توسعهیافتگی در ایران جنبه سیاسی دارد؛ در حالی که یک مساله کمی است 11) توسعهیافتگی یک بحث تصمیمگیری در سطح حاکمیتهاست 12) اصول توسعهیافتگی؛ جهانی اما الگوهای توسعه ایران بومی و محلی و ملیاند 13) بخشخصوصی زمانی در اولویت است که توسعه در اولویت باشد 14) باید از بخشینگری مسائل در ایران خودداری کرد 15) واقعا اتاق فکر ایران کجاست؟ 16) حرکت از مدیریت فردی به مدیریت ساختاری 17) به شهروندان اجازه بروز و ظهور
استعدادهایشان داده شود 18) دولت در ایجاد زیرساختارها نقش اول را دارد 19) بخش خصوصی عرصه رقابت بنگاههاست 20) منفعت باشد؛ کار گروهی نیز شکل میگیرد 21) بخش خصوصی باید «خردگرا» باشد و «بخشی» عمل نکند 22) در کشورهای توسعهیافته بخش خصوصی به کمک دولتها آمدند 23) در فرآیند جهانی شدن ایران، کانال ارتباط ما با اقتصاد بینالملل نفت است 24) ایران در دسترسی به امکانات شهری، شرایط خوبی دارد 25) مشکل ایران این است که اظهارنظر زیاد است و تحقیق کم.
محمود سریعالقلم در سومین نشست از سلسله جلسات راهبردهای اقتصاد ایران که با موضوع «بخش خصوصی و توسعه ایران» برگزار شد، اظهار کرد: از وزیر امور خارجه سوییس پرسیدم، وقتی وزیر خارجه شدید؛ چند نفر را با خودتان به وزارت خارجه آوردید. در پاسخ گفت: «دو نفر». یکی منشی خودم که به پنج زبان مینویسد و دیگری قائممقام وزارت خارجه سوییس که آنهم انتصاب حزب ما بود که همراه من آمد. وی ادامه داد: این پاسخ کوتاه، پشتوانه چند صد کتاب را در ارتباط با مفهوم مهم «قرارداد اجتماعی» با خود دربردارد. قرارداد اجتماعی از مبانی مهم تشکیل جامعه است و ایرانیها اگر به چارچوب فکری مشترک و مفهوم «قرارداد اجتماعی» نرسند، گشایشهایی که در عرصه سیاست و اجتماعی کسب میکنند، حالت «وصله پینهای» دارد.
چارچوب فکری نامشترک دولت و حاکمیت
وی با بیان اینکه ساختار ایران دو لایه دارد، تصریح کرد: یکی حاکمیت است که مجموعهیی از نهادهای سیاسی، مذهبی و امنیتی است و دیگری دولت است که مسوول مستقیم اقتصاد در ایران قلمداد میشود. هرچه دیالوگ بیشتری بین این دو برقرار شود، گشایش بیشتری خواهیم داشت و به چارچوب فکری مشترک خواهیم رسید. این استاد دانشگاه معتقد است که در ایران، دولت و حاکمیت نگاه متفاوتی به مفاهیم دارند. بخش دولت در ایران با مسائل واقعی، عینی و کمی روبهروست و بخش حاکمیت، با مسائل کلان حکمرانی از جمله امنیت، مسائل هویتی و تاریخی روبهروست. سریعالقلم تصریح کرد: چه فرآیندی باید طی شود تا مجموعه دولت و حاکمیت، مسائل را نزدیک به هم ببینند؛ نه اینکه اختلافات جدی فلسفی داشته باشند. بهطور مثال، «امنیت کشور چگونه تامین میشود؟ با قدرت نظامی بالاتر یا درآمد سرانه بیشتر؟» این بحث جدی فکری است که نتیجه آن قرارداد اجتماعی میشود. وی با یادآوری اینکه کشورهای مهم در حال توسعه امروز مثل برزیل، آرژانتین، بلژیک، چین و اندونزی، حدود چهل سال پیش توسط نظامیها
اداره میشدند، بیان کرد: زمانی که نظامیها توانستند مفاهیم را نسبت به حاکیمت ملی عوض کنند، بخشی از حکمرانی را به بخش خصوصی دادند و آنها را فعال کردند، مثل سندیکاهای کارگری. در واقع همه به این نتیجه رسیدند که اگر قرار است اندونزی یا برزیل پیشرفت کند، باید سهم بازار بعضی کالاها در اقتصاد بینالملل را به دست بیاورند. بر اساس گفتههای سریعالقلم، بهترین روش برای رسیدن به اجماع ملی، دیالوگ برقرار کردن، بحث کردن، وارد شدن دانشگاهها در مسائل کلان ملی و فعال شدن رسانههاست. وی بیان کرد: حال این پرسش مطرح میشود که آیا میخواهیم با دنیا کار کنیم و اگر میخواهیم؛ چگونه؟ اگر جواب مثبت است؛ بحث امنیت، دین و استقلال چگونه پیش میرود؟ به نظر میرسد ما هنوز درباره این مفاهیم به «قرارداد اجتماعی» نرسیدهایم.
آسیبهای آماری اقتصاد ایران
به گفته سریعالقلم، ما در کشوری زندگی میکنیم که 609دشت دارد اما 291دشت آن با بیآبی جدی مواجه است. آخر هر ماه 3500میلیارد تومان یارانه در کشور پخش میشود اما 90میلیارد دلار معوقه بانکی داریم و دولت نزدیک به 250 تا 300میلیارد تومان بدهکاری به بخشهای مختلف دارد و 90درصد بودجه جاری کشور، صرف هزینههای جاری میشود. وی بااشاره به اینکه سهم انرژی تجدیدپذیر در ایران زیر یک درصد است، تصریح کرد: این درحالی است که در کشور سوئد این سهم 48درصد است. ازسوی دیگر 89درصد آب در کشور دراختیار بخش کشاورزی است، اما سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی، 15درصد است. وی با تاکید بر اینکه در بسیاری از شاخصهای اقتصادی در جهان رتبه ایران بالای100 است، بیان کرد: قیمت نفتی که 100دلار بوده، الان به 30دلار رسیده است و هرکس در جایگاه حقوقی رییس دولت قرار گیرد، باید با مبانی کمی مسائل جاری کشور را اداره کند. «اینها واقعیات ایران است.» مشاور رییسجمهور با تاکید بر اینکه ما ایرانیها در مقایسه با کشورهای دیگر، در کار
گروهی عملکرد بسیار ضعیفی داریم، توضیح داد: متاسفانه سطح همکاری در ایرانیها پایین است؛ درحالی که از نظر فردی، IQ وEQ خوبی دارند، اما در کار گروهی عملکرد ضعیفی از خود نشان میدهند. وی با تاکید بر اینکه صنعت و تولید در کشور ما هیچگاه جریان مسلط در کشور نبوده است، افزود: هیچ کشوری را در دنیا نمیتوان پیدا کرد که به رشد اقتصادی و درآمد سرانه بالای 10هزار دلار رسیده باشد، اما فرهنگ اجتماعی همکاری نداشته باشد. همچنین کشوری را نمیتوان پیدا کرد که ثروت تولید کرده، اما سیاست خارجی آن با دنیا تعاملی نباشد. به گفته سریعالقلم، سیاست خارجی تعاملی است که تولید ثروت میکند، از این منظر، ما باید بین بخشهای دانشگاهی و دولتی و حاکمیتی در ایران دیالوگ برقرار کنیم تا به قرارداد اجتماعی برسیم.
«توسعه سیاسی شده» و معضلات تورم
مشاور رییسجمهور در ادامه با انتقاد از اینکه توسعهیافتگی در ایران بیشتر جنبه سیاسی پیدا کرده است، تصریح کرد: این درحالی است که توسعهیافتگی یک مساله کمی است و جنبه فرمولی و ریاضی دارد و فرمولهای آن هم راحت است. اما متاسفانه یکی از معضلات اصلی کشور ما در 150سال گذشته، این بوده که توسعه، ترقی و پیشرفت را بیشتر سیاسی کردیم؛ این در شرایطی است که توسعه یک بحث علمی است. چنانچه سایه سنگین سیاست بر توسعه برداشته شود، خیلی سریعتر میتوانیم به نتیجه برسیم. وی معتقد است که توسعهیافتگی یک بحث تصمیمگیری در سطح حاکمیتهاست. سریعالقلم با بیان اینکه مساله دیگر این است که اصول توسعهیافتگی، اصول جهانی است و از این رو هر کشوری میتواند با رعایت اصول، به توسعه برسد، تاکید کرد: بین اصول توسعهیافتگی و الگوهای توسعهیافتگی تفاوت وجود دارد؛ چراکه اصول توسعهیافتگی اصول جهانی است اما الگوها، بومی و محلی و ملیاند. سریعالقلم ادامه داد: زمانی که سیاست وارد اقتصاد میشود، کارآمدی به تاخیر میافتد. برهمین اساس، بخش خصوصی زمانی در اولویت قرار میگیرد که
توسعه در اولویت باشد؛ این درحالی است که در ایران، هدف متمرکز و اصلی، «توسعه» نیست. وی با بیان اینکه در ایران به مسائل بهصورت «بخشی» نگاه میشود، ادامه داد: «واقعا این سوال وجود دارد که اتاق فکر ایران که درمورد مسائل مختلف در آن بحث میکنند، کجاست؟» این استاد دانشگاه با بیان اینکه تورم ایران در تمام این سالها دو رقمی و بالا بوده است، بیان کرد: این درحالی است که در کشوری مثل آلمان، نرخ تورم بعد از جنگ جهانی دوم بین 1.5 تا 2درصد در 45سال گذشته بوده است. بر این اساس، باید نرخ تورم یک درصدی در ذهن مردم ما شکل بگیرد؛ چراکه قطعا منجر به آثار روانی بر اقتصاد و سیاست و سبب حرکت در مسیر کاهش تورم خواهد شد.
دولت زیرساختها را بسازد و برود
در ادامه این نشست، «جواد صالحیاصفهانی»، اقتصاددان با بیان اینکه برای ساختارسازی صحیح راهحلهایی وجود دارد، تصریح کرد: یکی از راهها این است که منافع و سلیقههای فردی کنار گذاشته شود و از مدیریت فردی به مدیریت ساختاری حرکت کنیم. از طرفی، باید به شهروندان اجازه بروز و ظهور استعدادهایشان را بدهیم و برای بینالمللی شدن تلاش کنیم تا بهتر شویم. صالحیاصفهانی با تاکید بر اینکه در توسعه همیشه دولت در ایجاد زیرساختها نقش اول را دارد، تصریح کرد: این درحالی است که زمانی که اقتصاد پیشرفت میکند و پیچیدهتر میشود؛ نقش دولت کمتر میشود. اما دولتهایی که بیشتر از تاریخ مصرفشان تمایل به دخالت در اقتصاد دارند، محکوم به شکست هستند و اقتصاد این کشورها با مشکلات عدیدهیی روبهروست. وی با تاکید بر اینکه دولت کشورهای توسعهیافته در ایجاد زیرساختهای توسعه منسجم عمل میکنند، متذکر شد: اما بخش خصوصی عرصه رقابت بنگاههاست. اگر قرار باشد سکان هدایت اقتصاد به دست بخش خصوصی بیفتد، باید انسجام بیشتری داشته
باشند.
خروج از کانال نفتی ارتباط بینالملل
صالحیاصفهانی بااشاره به سخنان سریعالقلم درمورد اینکه سطح همکاری و کارگروهی در ایران پایین است، گفت: البته من نسبت به ایشان نگاه خوشبینانهتری دارم و معتقدم هرجا برای گروههای مختلف در ایران منافعی وجود داشته، راه همکاری را پیدا کردند. مهم این است که باید ببینیم بخش خصوصی چه راهبردهایی را در دستور کار خود دارد. دیگر اینکه، تمایل به انجام کار گروهی و دستهجمعی داشته باشد و خردگرا و بخشی عمل نکند. این اقتصاددان در ادامه بیان کرد: تمام کشورهایی که در حال حاضر توسعه یافته هستند؛ در اوایل قرن بیستم، شاهد نقش پررنگ دولتها بودند. در کشورهایی مثل کره هم، دولت به کمک بخش خصوصی آمد؛ این در شرایطی است که در ایران در فرآیند جهانی شدن ایران، کانال ارتباط با اقتصاد بینالملل نفت است، اما تا زمانی که کانال ارتباطی ما از نفت به «بهرهوری نیروی کار» نرسد، به جهانی شدنی که باعث رفتارهای درست سیاسی و اقتصادی خواهد شد، نخواهیم رسید؛ چنانچه ما در دهه40 باوجود وسعت اقتصاد به مرحله جهانی شدن نرسیدیم. به گفته
این اقتصاددان، ایران در دسترسی به آب و برق و امکانات شهری، از کشورهای خاورمیانه و حتی چین شرایط بهتری دارد و این اتفاق خوب، میتواند زمینه را برای رشدهای آتی فراهم کند.
الگوی توسعهای شرق آسیا جواب نمیدهد
صالحیاصفهانی معتقد است که ما نمیتوانیم با الگوی شرق آسیا که نیروی کار ارزان داشت به توسعه برسیم؛ چراکه اصول توسعه یکسان است اما الگوها متفاوت هستند. یکی از مشکلات در ایران این است که اظهارنظرها زیاد است و در مقابل تحقیق اندک است. اظهارنظرهایی که ازسوی مقامات و برخی اساتید دانشگاهها درباره اقتصاد در رسانهها میشنویم، بر همین مبناست. وی در پایان خاطرنشان کرد: متاسفانه بیشتر تحصیلکردگان ایرانی در بخش دولتی کار میکنند، بهطوری که 67درصد از کارمندان دولت مدرک دیپلم به بالا دارند؛ درحالی که در بخش خصوصی برعکس است. بخش خصوصی نقش مهمی در تربیت سرمایه انسانی در ایران نداشته و این روند باید تغییر کند.
مدیریت بخشخصوصی اشکال دارد
در هماندیشی «توسعه و بخش خصوصی» رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران با اشاره به موعد لغو تحریمها که براساس توافقات چند روز دیگر رقم خواهد خورد از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اقتصادی ایران یاد کرد و گفت: اتاق بازرگانی تهران در رابطه با چگونگی بهرهمندی اقتصاد کشور از دوران پساتحریم، برنامهریزیهایی را صورت داده است. خوانساری به برخی چالشهای اقتصاد فعلی ایران نیز اشاره کرد و ازجمله، مشخص نبودن نرخ ارز، تورم، امنیت سرمایهگذاری، مشکلات بانکها، مصایب فضای کسبوکار، بزرگ بودن دولت و فساد و بروکراسیهای پیچیده را جزو مشکلات ساختاری برشمرد که برای آن باید چارهاندیشی کرد. او با اشاره به کاهش شدید درآمدهای ارزی کشور افزود:«در چنین شرایطی باید بخش خصوصی، امور اقتصادی را در دست گیرد؛ این درحالی است که بنگاههای اقتصادی بر اثر سوءمدیریتها و نیز تحریمهای چند سال اخیر لطمات زیادی دیده است.» خوانساری افزود:«مدیریت در بخش خصوصی دچار اشکال است؛ چراکه طی سالهای گذشته که تحریمها سایه خود را بر سر اقتصاد کشور افکند، بنگاههای اقتصادی ارتباط کمی با جامعه بینالمللی اقتصادی داشتهاند.» رییس اتاق تهران، چالش سرمایهیی بنگاههای اقتصادی، نداشتن برند و نقص در بازارهای صادراتی را ازجمله مشکلات بخش خصوصی در شرایط کنونی عنوان کرد و گفت: «تنها راه نجات کشور و رسیدن به رشد اقتصادی 6 درصدی، استفاده و به کارگیری سرمایهگذاری خارجی است و براساس برآوردها برای آنکه اقتصاد کشور رشد 8 درصدی را لمس کند باید 700میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی به کشور تزریق شود.» خوانساری یادآور شد:«برای آنکه بخشهای شبهدولتی و نهادهای غیرخصوصی در حوزههای اقتصادی بار دیگر تکرار نشوند باید بخش خصوصی را کاراتر از گذشته کرد.»