تولید مشترک؛ رمز موفقیت دوره جدید ارتباط ایران و اروپا
گروه تشکلها
یکی از خواستههای مهم تشکلهای بخش خصوصی، حضور این تشکلها در مذاکرات بینالمللی اقتصادی دولت با سایر کشورهاست. تشکلها همیشه این گلایه را داشتهاند که در مذاکرات کمتر به آنها توجه میشود و خواسته آنها درنظر گرفته نمیشود. سفر اخیر رییسجمهور به ایتالیا و فرانسه همراه هیاتی متشکل از فعالان اقتصادی بهویژه فعالان اتاق بازرگانی صورت گرفت. اکثریت اعضای هیات را چهرههای تشکلی مطرح تشکیل میدادند، به همین دلیل از برخی از این چهرههای تشکلی خواستیم مهمترین دستاوردهای این سفر را در قالب مصاحبه یا یادداشت برای ما شرح دهند. یکی از این چهرهها رحیم بنامولایی رییس اتاق بازرگانی البرز است. بنامولایی در کارنامه خود دبیرکلی اتاق بازرگانی ایران، مدیرعاملی و عضو هیاتمدیره شرکت سهامی عام ویتانا، ریاست انجمن تولیدکنندگان شیر خشک و غذای کودک، عضویت هیاتمدیره سرمایهگذاری فاطمیه مدیرعاملی و عضو هیاتمدیره کارخانجات مخابراتی ایران و بسیاری از سمتهای دیگر را دراختیار دارد. پای گفتوگوی وی درباره این سفر و نتایج آن نشستیم.
سفرهای زیادی توسط مقامات دولتی با حضور بخش خصوصی صورت گرفت. چرا این سفر تا این اندازه مورد توجه تشکلها قرار گرفته است؟
این سفر یک سفر سیاسی-اقتصادی بود و با توجه به حضور رییسجمهور و 8-7 وزیر با حدود 100فعال اقتصادی که غالبا از شرکتها بزرگ بودند و در راس آنها رییس اتاق بازرگانی ایران قرار داشت طبیعتا هیاتی با سطح بسیار بالا برآورد میشد. ازسوی دیگر سفر از ایتالیا آغاز شد که خود پیامی برای اروپاییها و امریکاییها داشت. ایتالیا از نظر تاریخی به ایران بسیار نزدیک است و در عین حال در طول تحریمها کمتر از سایر کشورهای اروپایی ارتباط خود با ایران را کاهش داد. از طرف دیگر استقبال ایتالیاییها از ایران هم بیسابقه بود. استقبالی که از رییسجمهور ایران به عمل آمد به گفته رسانههای ایتالیایی از اوباما صورت نگرفت و بهشدت حضور رییسجمهور در این کشور مثبت بود. دیپلماسی که روحانی و ایران در این سفر در پیش گرفتند تقریبا تمام اشتباهات دهه قبل را پوشش داد و جایگاه ایران و ایرانی از جهات زیادی با رشد روبهرو شد. برخورد مردم معمولی هم با ایرانیها فرق کرده بود و بهخوبی میتوان حرمتی که به ایرانیها میگذاشتند را مشاهده کرد. دولت روحانی توانست با توجه به تمام قطعنامهها و مشکلاتی که برای ایران ایجاد شده بود نشان دهد که مذاکرات صلح آمیز
میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. در حقیقت سیاست مذاکرات صلحآمیز را میتوان به گفتمان تمدنهای خاتمی تشبیه کرد. همانطور که با گفتوگوی تمدنها چهره ایران در جوامع جهانی تغییر کرد، در این دولت هم مذاکرات صلحآمیز بهخوبی توانست جایگزین استفاده از خشونت شود. بهبود جایگاه ایران تا حد زیادی موقعیت اعراب و اسراییل را نیز در منطقه دستخوش تغییر قرار داد. این موضوع نقش وحدت در ایران را بهشدت پررنگ کرده است و لازم است این نعمت را بهخاطر مسئله جناحی از دست ندهیم. از دیدگاه اقتصادی هم این سفر یک تفاوت اساسی با سایر سفرها داشت. این دفعه امتیازاتی که توسط ایران گرفته شد بسیار بیشتر از امتیازات طرف مقابل بود و ایران دست بالای مذاکرات را دراختیار داشت. به قراردادهایی که در این مدت در رسانهها مطرح شد توجه کنید. پژو اینبار برخلاف دوره حضور قبلی در ایران سرمایهگذاری کرد و با این روش اگر مجددا تصمیم به ترک ایران بگیرد خود متضرر خواهد شد. ایرباس با فاینانس 10ساله حاضر به فروش هواپیما به ایران شد. قبلا به هیچوجه چنین چیزی را مشاهده نمیکردیم. در این شرایط همه ما باید منافع ملی را به منافع فردی ترجیح دهیم. از نظر
فرهنگی نیز برخوردها بسیار خوب بود برای مثال نوشیدنی الکلی در ایتالیا سرو نشد و در مهمانی شام فرانسه به علت سرو مشروبات ایران حاضر به شرکت نشد و نشان داد که ما در مذاکرات دست بالا را داریم.
بخش خصوصی چه سودی از این مذاکرات به دست آورد؟
در این مذاکرات روند بیشتر دراختیار دولت بود و دولت باید عنایت بیشتری به بخش خصوصی کند. برنامه دولت باید همانطور که در گفتوگوها مطرح شد تقویت بنگاههای کوچک و متوسط باشد. در این سفر بیشتر قراردادها توسط دولتیها و خصولتیها به امضا رسید. البته روحانی به نقش SMEها اشاره کرد. در حقیقت بار اصلی اشتغال و توسعه بر دوش بنگاههای کوچک و متوسط است. لازم است دولت با سیاستهایی صنعت را به سمت تقویت بنگاههای کوچک و متوسط سوق دهد چرا که این بنگاهها بیشتر از سایر بخشها از مساله رکود آسیب دیدهاند. در حقیقت حال که اکثر مذاکرات بهنفع بنگاههای بزرگ بوده است باید دولت در داخل ساز و کاری را ایجاد کند که بنگاههای کوچک بتوانند از کنار قراردادهای شرکتهای بزرگ، رونق پیدا کنند.
شما بهعنوان اتاق البرز در چه مذاکراتی شرکت کردید؟
در آنجا باتوجه به وضعت اتاق البرز و مزیتهایی که این اتاق بازرگانی دارد من بیشتر در مباحث صنایع غذایی، آرایشی بهداشتی، دارویی و کشاورزی و صنعت پوشاک مذاکراتی داشتم و قرار شد طرفهای مذاکرات را به کمیسیونهای مربوطه در اتاق البرز وصل کنم. یکی از مهمترین مباحثی که در این مذاکرات مطرح بود بحث پتروشیمیها بود. با توجه به قیمت نفت و کاهشی که این کالای ارزشمند پیدا کرده است لازم است صنایع پایین دستی نفت تقویت شوند تا از این کالا بهینه استفاده شود. در حقیقت با کاهش قیمت نفت بسیاری از محصولات پتروشیمی میتوانند مزیت تولیدی پیدا کنند و با قیمتهای رقابتی عرضه شوند. در نساجی هم به روی بحث مد و لباس صحبتهای کلی صورت گرفت. اصول کلی مذاکرات ما بر این قرار بود که آنها بهدنبال فروش محصولات خود در ایران نباشند بلکه ما به دنبال شریک تجاری هستیم پس لازم است که اروپاییها به جای محصولات خود، دانش فنی و نوسازی ماشینآلات ایرانی را در دستور کار قرار دهند.
قراردادهای این دوره با دورههای قبل چه تفاوتی داشت؟
قراردادها بیشتر بهنفع ایران بود. برای مثال پژو فروش 30درصد محصولات ایرانی در منطقه را پذیرفت و قبول کرد که محصولات ایرانی دارای تجهیزات با دانش فنی روز شود. در حقیقت اکثر قراردادها به شکل سرمایهگذاری مشترک بود. ما در دولت قبل قراردادهایی مانند سرمایهگذاری در ونزوئلا به امضا رساندیم. این قراردادها بیش از آنکه برای کشور سود داشته باشند هزینه برای ملت بودند. ما بهدنبال بهبود کیفیت و کارآیی تولید داخلی هستیم. از سوی دیگر گردش مالی که در کشور رخ میدهد با کمک فاینانس خارجی است پس آنها مستقیما بر تامین نقدینگی هم اثر خواهند داشت. شاید مهمترین تفاوت همسو شدن دولت و بخش خصوصی از نظر استراتژی بود. در اقتصاد مقاومتی طبق نظر مقام معظم رهبری ما بهدنبال اقتصاد درونزای بروننگر بودیم و این دیدگاه هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی دیده میشد.
بعضی انتقاد میکنند که بیشتر توافقات نه به شکل قرارداد بلکه بهصورت تفاهمنامه بود. آیا این موضوع صحت دارد؟
اکثر قراردادها توسط دولتیها و شبهدولتیها انجام شد و معمولا مذاکرات در سطح تفاهمنامه بود. قرار بر این است اروپاییها به ایران بیایند و ظرفیتها را ببینند و بخش کارشناسی اقدام به عقد قرارداد کند. طبیعتا وقتی قرار است قراردادی نوشته شود باید بدنه تخصصی اقدام به تهیه قرارداد کند. اصولا نمیشود انتظار داشت که با یک جلسه فورا قرارداد امضا شود و چنین دیدگاهی زیادی خوشبینانه است. به عنوان خاتمه من معتقدم که سال95 سال حرکت و سال96 سال به بار نشستن حرکتهای این دولت است. در سال96 میتوانیم انتظار داشته باشیم که این قراردادها نتیجه دهد و شاهد حضور کالاهای ایرانی در قفسه فروشگاههای کشورهای دیگر باشیم. از طرف دیگر ما باید مزیتهای بین المللی خود مانند برند حلال را فراموش نکنیم و از آنها نهایت استفاده را ببریم. ما از سند چشمانداز عقب هستیم ولی با کمک برنامه ششم میتوانیم به اهداف این سند دست پیدا کنیم.