قراردادهایی که جایزه میبرند
گروه اقتصاد کلان امیر قاسمی
جایزه نوبل اقتصاد امسال بهخاطر تلاش برای تعیین چارچوب تحلیل مسائل گوناگون در طراحی قراردادها به «الیور هارت» و «بنگت هولمستروم» تعلق گرفت. هارت اقتصاددان 68ساله بریتانیایی که ساکن امریکاست، در دانشگاه هاروارد تدریس میکند و هولستروم 67ساله استاد دانشگاه امایتی امریکاست، اصلیتی فنلاندی دارد. این جایزه 925هزاردلاری برای تلاشهای این دو نفر در نظریه قرارداد بالاخص برای مطالعات درباره سیستم پرداخت براساس عملکرد به مدیران رده بالا، هزینههای قبل کاهش در بیمه و خصوصیسازی فعالیتهای بخش عمومی به این دو اقتصاددان پرداخت شد. جایزه «علوم اقتصادی بانک مرکزی سوئد به یاد آلفرد نوبل» که به جایزه نوبل اقتصاد معروف است، درواقع از سال1969میلادی به جوایز نوبل اضافه شد. این جایزه توسط آکادمی سلطنتی علوم سوئد انتخاب شده و هزینه آن توسط بانک مرکزی این کشور به برنده پرداخت میشود. نخستین جایزه نوبل به دو اقتصاددان آلمانی و نروژی رسید و تاکنون از برندگان 75دوره جوایز تنها دو نفر اهل امریکایشمالی یا اروپا نیستند. یکی از نکات برجسته در اعطای جایزه به این دو اقتصاددان، توجه اعضای آکادمی به مطالعات بینرشتهیی و کیفی است.
زندگی در شرایط اطمینان
یکی از مسائلی که معمولا عاملان اقتصادی با آن روبهرو هستند، نااطمینانی در فضای اقتصاد است. ریسک یکی از پارامترهایی است که باعث کاهش مبادلات میشود و سفتهبازی را جایگزین تولید میکند. سفتهبازی و دوری از تولید محصول عدم اطمینان برای ورود به تولید است. یکی از راهکارهای مقابله با این فضا تنظیم قراردادهایی است که اطمینان را برای اقتصاد به ارمغان آورد. این قراردادها تنها بین موسسات خصوصی و دولتی، بین دو نهاد خصوصی یا قرارداد بین اشخاص حقیقی را دربر میگیرد. اهمیت مطالعات هارت و هولستروم از این جهت است که میتوان چارچوب محکمی برای اینگونه قراردادها فراهم کند. در بیانیه آکادمی نوبل آمده است: «کار پیشگامانه این دو نفر بنیاد خردمندانهیی برای سیاستگذاری و همینطور قراردادهای موسسات بنا نهاده است. اقتصادهای مدرن با قراردادهای بیشماری بههم وصل شدهاند. ابزارهایی که هارت و هولستروم خلق کردند به همان اندازه که در درک خطرهای پنهان در طراحی قراردادها مهم هستند برای درک قراردادهای زندگی واقعی و نهادها باارزش هستند.» توجه اقتصاددانان مخصوصا اقتصاددانان بخش عمومی به مساله قراردادها از این جهت است که قراردادها با چارچوب
مشخص میتواند هزینه مبادلاتی را کاهش دهد. کاهش هزینه مبادلاتی از این جهت حایزاهمیت است که بنگاهها همیشه سعی در کاهش هزینهها دارند و برای کاهش هزینههای خود ممکن است از کیفیت مواد اولیه خود بکاهند و این سطح رفاه را کاهش میدهد. در صورتی که بتوان قراردادها را شفاف منعقد کرد تمایل عاملان اقتصادی به عقد قراردادهای بلندمدت افزایش مییابد و بهتبع آن هزینه متوسط بنگاهها کاهش پیدا میکند. قراردادهای شفاف باعث افزایش سرمایه اجتماعی میشود. خانوارها با اطمینان به فضای اقتصادی پساندازهای خود را بهراحتی دراختیار سرمایهگذاران قرار میدهند و باعث افزایش حجم مبادلات میشود. اما اهمیت تحقیقات هارت و هولستروم از این جهت است که به راهکاری عملی برای عقد قراردادها در سطح خرد و کلان اقتصادی دست یافتهاند. یکی دیگر از بخشهای تحقیقات این دو اقتصاددان که میتواند برای اقتصاد ایران هم راهگشا باشد مطالعه برای راهحل پرداخت حقوق به مدیرانی است که مالک بنگاه نیستند، از این راهحل میتوان برای پرداخت حقوق به مدیرانعامل و اعضای هیاتمدیره هم استفاده کرد.
تغییر رویکرد آکادمی نوبل
موفقیت هارت و هولمستروم در نوبل امسال را میتوان در ادامه تغییر رویکرد آکادمی از توجه به مطالعات کمی محور به سمت تحقیقات کیفی تحلیل کرد. مطالعات هارت و هولمستروم در نظریههای قرارداد درحالی که نیاز به دانش کافی در اقتصاد دارد، نیازمند تسلط در سایر علومانسانی ازجمله حقوق است. بهطور کلی در سه دهه گذشته توجه به مطالعات بین رشتهیی در علومانسانی بیشتر شده است باوجود این تا دهه گذشته آکادمی نوبل به مطالعات کیفی و بینرشتهیی توجه کافی نشان نمیداد. با نگاهی به تاریخچه نوبل اقتصادی میتوان بهراحتی پی به سیطره اقتصاددانان کمی و با گرایش پولی موسوم به مکتب «شیکاگو» برد. از 75موردی که جایزه به محققان اعطا شده است، 28مورد آن متعلق به پیروان مکتب شیکاگو بوده است. با این حال در اوایل دهه90میلادی کمکم گرایشهای غیرپولی و توسعهگرا و همینطور اقتصاددانان بخش عمومی به لیست برندگان نوبل اقتصاد اضافه شدند. در سال1982 «استیگلر» برای مطالعات در بخش عمومی برنده این جایزه شد. همینطور «آمارتیاسن» برای مطالعات گسترده در اقتصاد رفاه و «استروم» بهخاطر تحقیقات درباره کالاهای عمومی از دیگر اقتصاددانانی بودند که بهخاطر تلاش
در بخشهای کیفی برنده این جایزه شدند. در دهه اخیر برنده شدن «اولوین رات» برای ایجاد چارچوبی در تئوری تخصیص پایدار و کاربرد طراحی بازار در سال2012میلادی نشانگر این مطلب است که توجه محققان اقتصادی بیشتر به سمت مطالعات در اقتصاد خرد و نظریه بنگاهها معطوف شده است.
پایان عصر رشد
توجه به حوزه مطالعاتی برندگان نوبل اقتصاد از جهت دیگری هم قابلتامل است. اگر حوزه مطالعاتی برندگان نوبل را مهمترین دغدغه محققان اقتصادی بدانیم، این دغدغهها طی زمان تغییر کرده است. در دهه80 میلادی که دومین رکود سنگین جهان را فرا گرفته بود، دغدغه اقتصاددانان بیشتر رشد کمی بود. پس از اینکه کیک اقتصادی در کشورهای پیشرفته به اندازه کافی بزرگ شد، مطالعات اقتصاددانان هم از رشد کمی به سمت رشد کیفی تغییر مسیر داد و گرایشهای مطالعه توسعهیی نقش برجستهیی را در دهه90 میلادی به خود اختصاص داد. باتوجه به این مقدمه میتوان دهه اخیر را عصر اقتصاد خرد و قراردادهای مربوط به آن نام نهاد. اهمیت تغییر رویکرد اقتصاددانان از این جهت است که بهنظر میرسد اقتصادهای پیشرفته به حداکثر توانایی خود در رشد اقتصادی دست پیدا کردند و شیب رشد آنها نسبت به دهه قبل بسیار کمتر شده است. این مساله ما را به یاد پیشبینی «کارل مارکس» میاندازد که اقتصاد سرمایهداری پس از عصر رشد وارد دوره تضاد منافع میشود. از آنجا که سیستم سرمایهداری یک سیستم خود اصلاح است، مطالعات بیشتر به سمت تنظیم قراردادها و مطالعات در سطح خرد تغییر مسیر داده تا در آینده این معضل گریبان اقتصاد غرب را نگیرد. ازسوی دیگر، عدم شفافیت در قراردادها یکی از مشکلات اقتصاد ایران نیز هست و یکی از دلایل رکود در فضای کسبوکار مشخص نبودن چارچوب قراردادهاست که باید به آن توجه کرد. بهطور کلی جایزه نوبل اقتصاد اهمیت فراوانی دارد که مهمترین آن مشخص شدن دغدغههای اقتصادی در فضای کنونی است، باید ببینیم اقتصاد سرمایهداری اینبار هم میتواند با استفاده از پاسخهایی خارج از اقتصاد نئوکلاسیک مسائل درونی خود را مانند گذشته حل کند.