نقش استارتآپها در ایجاد اشتغال
آیا دوران اشتغالزایی در بخش تولید به سر آمده است؟
دولت یازدهم در شرایطی اقتصاد ایران را تحویل گرفت که شاخصهای اقتصادی در نامناسبترین وضعیت خود قرار داشت بطوری که برخی از اقتصاددانان بر این باورند که مدیریت اقتصاد جنگ و پس از جنگ به مراتب آسانتر از مدیریت اقتصاد پسا پوپولیستی بوده و کشور در وضعیتی قرار گرفته که اگر اقدامات فوری منطبق بر اصول اقتصادی در آن لحاظ شود، اواخر سال 99 شرایط کشور به مانند سال 84 خواهد شد، در غیر اینصورت برای یک دهه آینده نیز نمیتوان از اثرات مخرب مدیریت پوپولیستی رها شد.
در این میان، در حالی که سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصاد کشور مشغول بررسی وضعیت شاخصهایی چون رشد اقتصادی، اشتغال و نرخ بیکاری هستند و برای افزایش اشتغال در کشور با اما و اگرهای زیادی مواجهند، با پدیدهیی نو در اقتصاد ایران روبرو شدهاند که آنان را نسبت به توسعه اشتغال و رشد اقتصادی در بخش خدمات امیدوار کرده است.
غلامعلی فرجادی، عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی مدیریت و برنامهریزی گفت: شکلگیری و تولد استارتآپها و رونق کسب و کار مجازی آنقدر در ایران جذابیت پیدا کرده که ظرف چند ماه اخیر باعث ایجاد اشتغال برای هزاران نفر شده است. این کار فقط به خاطر یک سیاستگذاری درست دولت به وجود آمده است. وقتی دولت تصمیم میگیرد که پهنای باند را افزایش دهد، سرعت اینترنت را بالا ببرد و نسبت به فیلترینگ شبکههای اجتماعی مقاومت کند، در حقیقت فضایی را پیش روی برخی نخبگان کشور قرار میدهد که با علم و هوشمندی خود بتواند کسب و کارهای نو را در زمینه بازارهای مجازی به وجود آورده و کیفیت خدمات رسانی به مردم را بالا ببرد.
او بر این باور است که حکمرانی خوب در دولت یازدهم، با وجود تمام مشکلات، باعث به وجود آمدن فرصتهای جدید شغلی شده که تا چند ماه پیش سیاستگذار نیز از وجود آن خبر نداشت و نمیتوانست پیش بینی کند که رشد استارتآپها در ایران بتواند تا این اندازه به رقابتی شدن بخشهایی از بازار کمک کرده و فرهنگ خرید مردم را عوض کند.
فرجادی مزیت اقتصاد ایران را در رشد بخش خدمات میداند و معتقد است با توجه به خلأ بزرگی که کشور در این بخش دارد، استارتآپها توانستهاند با سرعت بالایی تشکیل شده و رشد پیدا کنند.
استارتآپها تا چه اندازه توانستهاند تصورات سنتی در خصوص ایجاد رشد اقتصادی را بر هم زنند؟
همواره در ادبیات اقتصادی از سیاستگذاری، تصمیمگیری و قانونگذاری به عنوان سه رکن اصلی توسعه کشورها یاد میشود. اگر این سه در یک جهت باشند توسعه به اوج خود خواهد رسید اما اگر هر کدام به سویی حرکت کنند، میز توسعه فرو خواهد ریخت و کشور راه به جایی نخواهد برد.
این سه رکن در اقتصاد ایران طی سالهای گذشته همواره در جهت واگرایی حرکت کرده و زمینهساز
رشد اقتصادی و توسعه ملموس و قابل توجه نشدهاند. دولت به عنوان سیاستگذار، ساز خود را زده و با رفتارهایی پوپولیستی یا شبه پوپولیستی منابع کشور را به سمتی هدایت کرده که بیشتر آن تلف شده یا واحدهای تولیدی به وجود آمدهاند که با نامناسب کردن وضعیت محیط زیست، مشکلات فراوانی را برای سلامت انسانها به وجود آوردهاند.
قانونگذاران نیز به دلیل تفکر منطقهیی خود یا قوانینی را به تصویب رساندهاند که خود به آن وفادار نبودهاند یا اینکه با توجه به فشار مردم منطقه مسبب ایجاد طرحهایی شدهاند که از نظر اقتصادی، دارای افقی بلندمدت و زمینه ساز رشد و توسعه پایدار نبوده است. تصمیمگیران نیز که مجموعهیی از بازیگران اقتصاد در سرتاسر قوا و حاکمیت به شمار میروند، عمدتا بخشینگری کردهاند و همواره منافع جزء را به کل ترجیح دادهاند.
این نوع مدیریت در کشور بیشتر به سبب وفور درآمدهای نفتی و شکل نگرفتن بخش خصوصی قدرتمند به وجود آمده است. در چنین شرایطی بدیهی است که توسعه با مدیریت دولتی همواره لنگ خواهد زد و مردم خود را در آن به عنوان شریک اصلی نمیدانند.
دولت یازدهم برای توسعه استارتآپها چه کرده است؟
دولت یازدهم در شرایطی اقتصاد ایران را تحویل گرفت که شاخصهای اقتصادی در نامناسبترین وضعیت خود قرار داشت بطوری که برخی از اقتصاددانان براین باورند که مدیریت اقتصاد جنگ و پس از جنگ به مراتب آسانتر از مدیریت اقتصاد
پساپوپولیستی بوده و کشور در وضعیتی قرار گرفته که اگر اقدامات فوری منطبق بر اصول اقتصادی در آن لحاظ شود، اواخر سال 99 شرایط کشور به مانند سال 84 خواهد شد، در غیر اینصورت برای یک دهه آینده نیز نمیتوان از اثرات مخرب مدیریت پوپولیستی رها شد.
در این میان، در حالی که سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصاد کشور مشغول بررسی وضعیت شاخصهایی چون رشد اقتصادی، اشتغال و نرخ بیکاری هستند و برای افزایش اشتغال در کشور با اما و اگرهای زیادی مواجهند، با پدیدهیی نو در اقتصاد ایران روبرو شدهاند که آنان را نسبت به توسعه اشتغال و رشد اقتصادی در بخش خدمات امیدوار کرده است.
شکلگیری و تولد استارتآپها و رونق کسب و کار مجازی آنقدر در ایران جذابیت پیدا کرده که ظرف چند ماه اخیر باعث ایجاد اشتغال برای هزاران نفر شده است. این کار فقط به خاطر یک سیاستگذاری درست دولت به وجود آمده است. وقتی دولت تصمیم میگیرد که پهنای باند را افزایش دهد، سرعت اینترنت را بالا ببرد و نسبت به فیلترینگ شبکههای اجتماعی مقاومت کند، در حقیقت فضایی را پیش روی برخی نخبگان کشور قرار میدهد که با علم و هوشمندی خود بتواند کسب و کارهای نو را در زمینه بازارهای مجازی به وجود آورده و کیفیت
خدمات رسانی به مردم را بالا ببرد.
تصمیم دولت به افزایش سرعت اینترنت و تجهیز جای جای کشور به آن سبب شده تا مردم علاوه بر کسب آگاهی بیشتر و دسترسی آسان سریع به اطلاعات، عملا وارد بازار جدیدی شوند که هم از نظر هزینه برای آنها مقرون به صرفه بوده و هم میتوانند خدمات را بهگونهیی دریافت کنند که نقش واسطهگری در آن کاهش یافته و آنان با قیمت رقابتیتر کالاها و خدمات را دریافت کنند.
آیا میتوان امیدوار بود که تجارت مجازی به زودی در تمام کشور همه گیر شود؟
ایجاد استارتآپهایی در زمینه خرید و فروش انواع کالا و خدمات ظرف یکسال گذشته آنقدر زندگی را پر از سرعت کرده که حتی در برخی از شهرهای توسعهنیافته نیز شاهد استفاده مردم از خدمات این استارتآپها هستیم. براساس یک آمار غیررسمی تنها نیمدرصد از خرید و فروش کشور بر پایه تجارت الکترونیکی و در فضای مجازی صورت میگیرد که این نشان میدهد به زودی شاهد همه گیر شدن فعالیت انواع و اقسام استارتآپها در زمینههای گوناگون خواهیم بود که با اجرایی شدن برجام و رفع محدودیتهای بینالمللی و برداشتن موانع گمرکی حتی شاهد آن خواهیم بود که مشتریان ایرانی با وصل شدن به زنجیره تامین انواع کالا و خدمات در دنیا، قادر خواهند بود با یک دستگاه موبایل یا لپتاپ ظرف چند دقیقه بیشتر نیاز خود به کالا و خدمات را برطرف کرده و در فضایی رقابتی با رضایت حداکثری بتواند کالا یا خدمات مورد نیاز خود را به آسانی دریافت کند.
شاید اگر دولت در زمینه توسعه اینترنت سختگیری کرده و به مانند دولت قبل حتی اقدام به فیلترینگ سایتی به مانند گوگل میکرد، چنین فضایی کمتر در ایران شکل میگرفت و امروز شاهد عقب ماندگیهایی جدی در این زمینه بودیم. اما همین سیاستگذاری که اینترنت با سرعت بالا، بدون محدودیت و ارزان به دست مردم برسد سبب شده تا فرصتهای جدید شغلی فراهم شود و جوانان فارغالتحصیل و نخبه کشور جذب فعالیتهای اقتصادی شده و با تشکیل بنگاههایی زمینه کسب درآمد بیشتر را از فضایی که دولت یا سیاستگذار در اختیار آنان قرار داده، به وجود آورند.
توسعه فعالیتهای استارتآپی تا چه اندازه باید در بدنه دولت جدی گرفته شود؟
طبیعی است که اگر این نوع سیاستگذاریها در بدنه سایر وزارتخانهها همهگیر شود و به جای بروکراسی شدید، سیاستگذاریهای اصولی صورت گیرد بخش خصوصی راه خود را باز خواهد یافت و سرمایهاش را به سمتی خواهد برد که بتواند ظرف مدت مناسبی به کارآفرینی پرداخته و سرمایه خود را صرف تولید یا ارائه خدمات به مردم کند.
اینجاست که اگر تفکر نفتی حاکم از ذهن دولتمردان و حتی عموم خارج شود و بدون توجه به منابع سرشار نفتی، عامل انسانی به عنوان سرمایه اصلی کشور به رسمیت شناخته شود، شاهد بازگشت نخبگان به کشور و ایجاد فرصتهای جدید شغلی که بدون نیاز به سرمایهگذاریهای زیاد و با تکیه بر چند دستگاه رایانه و اینترنت پر سرعت شاهد بروز خلاقیتهایی خواهیم بود تا بازار بکر کشور و منطقه را با نوع جدیدی از خدمات رسانی آشنا کند. در این میان بهتر است دولت با مطالعه عمیق عملکرد استارتآپها فقط به نقش نظارتی خود پرداخته و خلأهای قانونی و سیاستگذاری را برطرف کرده و این کسب و کار را به نظام عرضه و تقاضا بسپارد نه اینکه به بهانههای مختلف پا در کفش آنان کرده و عرصه را به افرادی که قادرند با طراحی چند نرم افزار، تحولاتی جدی در کشور به وجود آورند، تنگ کند.
استارتآپها تا چه اندازه به رقابتی شدن بازار کمک کرده اند؟
در مدت کمی که از عمر استارتآپها در ایران میگذرد شاهد آن هستیم که رقابت، شفافیت، رضایت مشتری و... محقق شده و خریداران کالا و خدمات از استارتآپها توانستهاند علاوه بر دریافت کالا و خدمات با کیفیت بدون دخالت واسطهها و صرف کمترین وقت از طریق چند کلیک به مقصد خود رسیده و از خریدشان راضی باشند.
توسعه این نوع کسب و کار در شرایطی که دولت از اشتغال به عنوانی یکی از نگرانیهای خود ظرف چند سال آینده یاد کرده و ایجاد شغل برای دانشگاهیان را مستلزم صرف سرمایهگذاریهای بالا میداند میتواند به سیاستگذاران دولت در ایجاد اشتغال با صرف کمترین هزینه و بدون فشار به بانکها، کمک کرده و فضا را به سمتی ببرد که با همه گیر کردن
خدماترسانی این استارتآپها در کشور شاهد به وجود آمدن برندهای معتبر بینالمللی در این زمینه باشیم و بتوانیم خدمات خود را نیز به سایر کشورها منتقل کنیم.
سیاستگذاری درست دولت در خصوص توسعه اینترنت در کنار اقداماتی دیگر چون کنترل تورم، ایجاد رشد اقتصادی، بهبود روابط با دنیا، توجه به شرکتهای دانش بنیان و توسعه آنان، حل مساله هستهیی... کارنامه قابل قبولی را پیش روی دولت قرار داده تا با افتخار آن را به مردم نشان داده و نتیجه سیاستگذاریهای مناسب یا حکمرانی خود را به مردم نشان دهد.
طبیعتا در چنین وضعی نیز مردم به جای طلب وام، مسکن، یارانه و... به آن درجه از بلوغ مدنیت و دموکراسی خواهند رسید که از دولتهای خود و نمایندگان مجلسشان سیاستگذاریهای مناسب، قوانین پیش برنده و تصمیمگیریهای درست و به موقع را طلب کنند. در این صورت است که میتوان امیدوار بود کشور در مسیر رشد و توسعه قرار گرفته است چرا که مطالبات مردمی از خواستههای پوپولیستپرور به در خواستهای توسعهگر تبدیل شده و کلیت کشور نتیجه سیاستگذاریها، قانونگذاریها و تصمیمگیریهای خوب را
خواهند دید.
با توجه به مشکل دولت در به وجود آوردن شغل، به نظر شما تولد استارتآپها در ایران تا چه اندازه توانسته اشتغال را افزایش دهد؟
سیاستگذاریهای نامناسب در حوزه اشتغال از طریق ایجاد پروژههای دولتی و تزریق وام به جامعه تحت عناوین مختلف طی سالهای گذشته نتوانسته آنگونه که باید تغییری در اشتغال کشور به وجود آورد در حالی که یک سیاستگذاری مناسب یا حکمرانی خوب در بخش اینترنت و شبکههای اجتماعی سبب شده تا فرصتهای زیاد شغلی در بخش خدمات به وجود آید. استارتآپها فرصتهای جدیدی برای تحصیلکردگان و نخبگان کشور هستند تا آنان با استفاده از توانایی علمی خود و خلاقیت ذاتی شان، فرصتهای فعالیت در اقتصاد ایران را رصد کنند و بتوانند با توجه به خلأهایی که در بخش خدمات وجود دارد، با کمترین سرمایهگذاری در این زمینه به فعالیت بپردازند و خیلی زود رشد کنند. به نظر میرسد که دولت در شرایط کنونی که با کمبود منابع روبروست و قصد دارد تا امور اقتصادی کشور را به دست بخش خصوصی بسپارد، از فرصتی که استارتآپها در فضای مجازی به وجود آوردهاند استفاده کند و با برطرف کردن موانع کسب و کار آنها و نوسازی یا ایجاد زیر ساختها، به گسترش این دست از فعالیتها بپردازد. اگر توجه کنید فقط با افزایش نه چندان زیادی (نسبت به کشورهای پیشرفته) در پهنای باند و بالا رفتن سرعت
اینترنت نسبت به سالهای گذشته، دولت توانسته فضایی را در اشتغالزایی به وجود آورد که شاید خود او هم نمیتوانست پیش بینی کند که عدهیی از جوانان خلاق و هوشمند پا در بازار خدمات بگذارند و بتوانند در این بخش به فعالیت بپردازند. در این میان لازم است تا دولت حتی الامکان به تسهیل این نوع کسب و کارها و گسترش آنها در کل کشور کمک کند و اجازه دهد تا بازار و جامعه اقتصادی کشور درباره این نوع کسب و کارها تصمیم بگیرد نه اینکه با دخالتهای خود در حوزههای مختلف از قبیل مجوزها و قیمتگذاریها، راه توسعه استارتآپها را ببندد و موانعی برای رشد آنان به وجود آورد.
دولت برای ایجاد اشتغال با کمبود منابع مواجه است در حالی که استارتآپها بدون ایجاد بار مالی توانستهاند بخش خدمات را توسعه دهند. این اقدام تا چه اندازه برای اقتصاد ایران مفید بوده است؟
سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات در اقتصادهای دنیا اجزا رشد اقتصادی را تشکیل میدهند. در ایران با توجه به تکه تکه شدن زمینهای کشاورزی، کمبود آب و مکانیزه نبودن سیستم آبیاری، بخش کشاورزی صرفه اقتصادی زیادی نداشته و نیازمند به وجود آمدن زیر ساختهایی است که سرمایهگذاری بالایی را میطلبد. در بخش تولید هم تکنولوژی و سرمایه حرف اول را میزنند که با توجه به شرایط کنونی اقتصاد ایران، به راحتی نمیتوان زمینه سرمایهگذاری در صنعت را فراهم کرد و به توسعه تکنولوژی پرداخت. در این میان فقط بخش خدمات است که با سرمایه کم میتواند ارزش افزوده بالایی ایجاد کرده و به اشتغالآفرینی در کمترین زمان ممکن بپردازد. راز موفقیت استارتآپها هم این است که آنان در زمینه ارائه خدمات به فعالیت میپردازند و با چند دستگاه کامپیوتر و بهره بردن از فضای مجازی خدماتی را ارائه میدهند که تاکنون در کشور وجود نداشته است. طبیعتا استفاده از این خدمات برای مردم هم جذاب است و هم میتواند سودآور باشد. آنها در کمترین زمان میتوانند طی هر لحظه از شبانه روز پشت سیستم خود بنشینند یا از طریق موبایلهایشان به برخی از نیازهای روزمره شان پاسخ گویند. طبیعتا
استارتآپها در فضایی رشد پیدا کردهاند که خدمات با خلأهای زیادی به ویژه در ایران مواجه است. به همین خاطر است که حضور آنها بسیار پررنگ دیده میشود و آنها قادرند تا با تاسیس برخی شرکتها خیلی زود پر و بال گیرند و به سودآوری برسند. در حقیقت کسب و کارهای نوپا سبب شده تا نظام سنتی ارائه خدمات از خواب چند صد ساله خود بیدار شود و خود را در برابر رقیبی بسیار قوی و منحصر به فرد ببیند که شاید قادر به رقابت با آنها نباشد.
توسعه استارتآپها در ایران تا چه اندازه بر اشتغالزایی موثر است؟
بر اساس آنچه مرکز آمار ایران اعلام کرده نرخ بیکاری 11 درصد است و با توجه به اینکه 25 میلیون نفر از جمعیت کشور جزو جمعیت فعال هستند، میتوان گفت که حدود 3 میلیون نفر بیکار وجود دارد. در این میان نکته مهم اینجاست که جنس بیکاران فرق کرده و هماکنون در شرایطی به سر میبریم که بسیاری از جمعیت بیکار ما را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند. این رقم ممکن است تا 6 میلیون نفر هم افزایش یابد چرا که به همین میزان دانشجو در مقاطع مختلف به تحصیل مشغولند و اگر فرصتی برای اشتغالزایی آنها فراهم نشود، آنان نیز پس از فراغت از تحصیل نمیتوانند به کار مشغول شوند. از طرفی دولت منابع زیادی در اختیار ندارد که به توسعه طرحهای عمرانی بپردازد و با توجه به محدودیت منابع بر آن است تا به صورت قطره چکانی به تخصیص اعتبارات پرداخته و در این زمینه دستش خالی باشد. از سویی دیگر با توجه به سرعت ورود تکنولوژیهای نوین در صنایع، نیروی کار زیادی لازم نبوده و در حقیقت بخش تولید کشور کارگر بر نیست. به همین خاطر تنها بخش خدمات است که میتواند با سرمایه کم تعداد زیادی از افراد را به خود مشغول کند. این بخش معمولا مورد توجه افراد تحصیلکرده است و
آنها راحتتر میتوانند شغل مورد نظر خود را پیدا کنند. از این رو با توجه به کمبود منابع در کشور و کم توان شدن دولت در ایجاد اشتغال، سیاستگذار بهتر است تا در هر جا که میبیند فرصتی برای اشتغال به وجود آمده از آن حمایت کرده و به عنوان فرصت استفاده کند. در این میان نقش استارتآپها در اقتصاد ایران پررنگ شده و سیاستگذاران اقتصادی کشور سعی دارند با توجه به اشتغالی که آنها ایجاد کردهاند و خدماتی که ارائه میدهند، بتوانند از کسب و کارهای نوپا در کشور حمایت و صیانت به عمل آورند.
به نظر شما آیا استارتآپها میتوانند با توسعه فعالیتهای خود نقش پایداری در ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی داشته باشند؟
به نظر من استارتآپها در ایران آینده روشنی دارند چون پایه فعالیت آنها در ارائه خدمات است. کشور ما تشنه خدمات بوده و در این زمینه جای کار زیادی دارد. استارتآپها با حضور خود در بخشهای مختلف خدمات سعی کردهاند تا به بخشی از نیاز شهروندان کلانشهرها پاسخ گویند. به نظر من با همه گیر شدن استارتآپها به زودی میتوان نقش آنان را در ایجاد بازارهای رقابتی پررنگتر دید و به عنوان یک پدیده یا ابزار مناسب در سرعت بخشیدن به رقابتی کردن بازار کشور و شفاف شدن معاملات، به
نقشآفرینی بیشتری بپردازند.