واردکنندگان علیه بورس کالای ایران
ادامه از صفحه 5
در گذشته سایت بهینیاب که برای عرضه و تقاضای پتروشیمی طراحی شده به دلیل برخی کارشکنیها با مشکلاتی روبهرو شده است، آیا این مساله همچنان باقی است؟
در بهینیاب در سمت تقاضای پتروشیمی کسانی که سطح تقاضای را وارد میکنند، کسانی هستند که مجوز فعالیت دارند. کالاهای پتروشیمی نظیر پی وی سی کالاهایی هستند که در بازار خریدار زیادی دارد و از ظرفیت زیادی در بازار برخوردارند. به همین دلیل همواره توسط دلالان خرید و احتکار میشود و از همان ابتدای راهاندازی رینگ پتروشیمی قرار شد کسانی که این کالاها را میخرند حتیالمقدور مجوز بهرهبرداری کارخانه داشته باشند و توسط ادارات وزارت صنعت در شهرهای متعدد این مجوزها مورد ارزیابی قرار میگیرد. فرض کنید کارخانهیی با ظرفیت هزار تنی تاسیس شده و وزارت صنعت در این برهه باید بررسی کند که آیا این کارخانه هزار تن تولید میکند یا نه و دایما این موضوع را رصد کند و سایت بهینیاب را به روز کند چراکه ممکن است کارخانه تولیدات خود را بنا به دلایلی کاهش دهد یا به دلیل افزایش خط تولید جدید ظرفیت تولید را بالا ببرد. در دورهای در بهینیاب، ظرفیت مجاز شرکتها به شدت بالا و پایین میشد و البته بیشتر افزایش پیدا میکرد. به عبارت دیگر فرض کنید سمت تقاضا سه برابر سمت عرضه تحریک میشد که این موجب افزایش قیمتها میشد. زمانی که بررسی کردیم،
متوجه شدیم شرکتهای حاضر در سایت بهینیاب، شرکتهایی هستند که به دلیل ارزشافزوده به قصد صادرات معافیت مالیاتی دارند. بعد از بررسی دقیقتر متوجه شدیم که برخی از ْآنها واسطهگرند. از این رو با همکاری سیستم قضایی توانستیم کدهای آنها را ببندیم. اما اینکه هر هفته یا هر روز سهمیه شرکتهای پایین دستی بالا و پایین شود، توجیه ندارد. با تبدیل دوره سهمیهها به ماهانه این شائبه را از بین میبرد که سهمیه بعضیها به دلایل دیگری تغییر میکند.
اگر در این میان شرکتی تغییرات عمدهیی در تولید خود ایجاد کند، چه میشود؟
به وزارت صنعت نامه زدیم که اگر در طول این دوره اتفاقی افتاد به ما خبر دهد که ما خود در سیستم این موارد را وارد کنیم. با این کار تقاضا را توانستیم برنامهریزی کنیم. مگر در طول یک هفته چه اتفاق مهمی رخ میدهد که تقاضای پیویسی در این مدت 10هزار به 15هزار میرسد.
شنیدهها حاکی از آغاز مذاکرات بورس کالا با کشورهای همسایه برای شروع همکاری است، در این خصوص چه اقداماتی صورت گرفته است؟
خریداران عراقی همیشه میگویند برای تجارت با محصولات ایرانی دو مشکل داریم؛ نخست اینکه تولیدکنندگان ایرانی خودشان در عراق حضور پیدا نمیکنند بنابراین ما ناچاریم محصول را از تاجران بخریم. دوم آنکه نحوه تجارت با بازرگانان هم بهگونهیی نیست که بتواند یک معامله طولانیمدت را پوشش دهد. اما زمانی که انباری با عنوان بورس کالا در کشور وجود داشته باشد و عرضهکنندگان کالاهای خود را در انبار قرار دهند، حال این انبار میتواند در خاک عراق یا در داخل مختص عراق باشد که خریداران عراقی از تابلوی بورس در شهر خود بهراحتی کالای موردنظر خود را خریداری کنند منتها برای این اقدام شروط بسیاری
نیاز است.
یکی از مهمترین آن بحثهای لجستیکی میان ایران و عراق است. همانطور که میدانید کالایی که به عراق صادر میشود، تریلی محصولات را در مرز جابهجا میکند چراکه تریلی ایرانی نمیتواند بهراحتی در خاک عراق حرکت کند از این رو زمانی که کالا بین تریلیها جابهجا میشود ممکن است از کیفیت محصول کاسته شود. این مشکلات مربوط به موضوعات لجستیکی است که باید هرچه سریعتر آنها را برطرف کرد.
در تجارت با عمان با چه مشکلاتی روبهرو هستید؟
درمورد عمان مشکلات کمتر است. عمان در منطقه استراتژیکی قرار دارد که به آبهای آزاد وصل بوده و از این رو ظرفیتهای بسیار خوبی برای بارگیری دارد و خود کشور عمان امتیازاتی را هم برای توسعه این مسائل میدهد. بر همین اساس ایران هم درنظر دارد همکاریهای تجاری خود را با این کشور افزایش دهد اما تاکنون به مدل خاصی دست نیافتهایم. هنوز بهطور مشخص نمیدانیم که چه کالایی بیشتر موردنیاز آنجاست و آیا میتوان بازاریابی کرد یا نه؟ عدهیی سرمایهگذار عمانی هم آنجا به ما قول دادند انبار موردنیاز ما را تامین کنند.
چه کالاهایی بیشتر در آنجا نیاز است؟
بیشتر حوزه محصولات ذوبآهن، پتروشیمی و قیر. مشکلی که صادرات قیر دارد این است که واسطهها قیر را خریده و به آن از وکیوم باتن تا موارد بیارزش پلاستیکی اضافه کرده و این مواد را صادر میکنند و از این رو آبروی قیر ایران در دنیا در حال از بین رفتن است.
بازرگانان ایرانی باید بهطور مستقیم صادرات آن را برعهده بگیرند و با استفاده از این انبارها، محصول خود را به بازارهای جهانی ارسال کنند تا از تخریب برند قیر ایران جلوگیری کنند. این روش واسطههای قیر را کم میکند و حتی اگر واسطهها بخواهند به تجارت قیر اقدام کنند گواه سپرده کالا را خریده و آن را به مشتری خود میفروشند. استفاده از این راهکار موجب میشود تا کالا مدام دست به دست نشود. مشکل کالا در کشور ما دست به دست شدن است و به همین دلیل کیفیت آن مدام کاهش مییابد. بنابراین بهتر است حملونقل کالا را خود تولیدکننده برعهده بگیرد و محصولات خود را در انبار قرار دهد. انبارها هم بهتر است در نزدیکی کانونهای مصرف تعبیه شود. در بحث مصرفکننده خرد هم انبار نقش مهمی دارد. از آنجا که مصرفکننده خرد در ابعاد کوچکتری اقدام به خرید میکند، انبارهایی را برای این منظور ایجاد کنیم. حتی بعضی هلدینگها خود شرکتهای خدماتی دارند که میتوانند انبارهای اینچنینی را تهیه و کالا را با گواهی سپرده یا خود کالا را عرضه کنند. بازار خردهفروشی با بحث انبار ارتباط تنگاتنگی دارد.
یکی از کارشناسان این حوزه گفته بود ما یکسری راهکارها را به بورس کالا پیشنهاد دادیم اما اتفاق خاصی روی نداد. این موضوع را قبول دارید؟
بله، ما امکان معاملات خرد را فراهم کردیم و حتی معاملات یک تنی هم ثبت شده اما عرضهکننده باید امکانات آن را فراهم کند. محدودیت در این موضوع بیشتر از جانب بخش عرضه است. ما حتی به آنها پیشنهاد دادیم که انبار خود را تبدیل به انبار بورسی کنند تا آنها را در زمان گرفتن تسهیلات بانکی، کمک کنیم.
در برخی حوزهها مانند پتروشیمی و کشاورزی، برای ورود به بورس کالا مقاومتهای وجود دارد، دلیل این همه مخالفتها چیست؟
چون بورس کالا معاملات را شفافتر میکند، بهطور مثال در بحث شکر اگر در بورس باشد خریدار مشخص است اما اگر خارج از بورس باشد، مشخص نیست خریدار چه کسی است. هماکنون اگر آمار شکر را بخواهند جزییات آن بهخوبی روشن است. اینکه عدهیی میخواهند در فضای غیرشفاف فعالیت کنند و به اسم واحد تولیدی، کالاهایی را بخرند و از مبهم بودن فضا آن کالاها را در بازار تجارت کنند، این موضوع در بورس کالا به خوبی افشا میشود. ازسوی دیگر عدهیی میخواهند هرطور شده جنس خود را بفروشند و بیشتر برمبنای رانت تجارت کنند. وزارت صنعت همواره از این موضوع گلایه دارد که چرا باید همه تولیدکنندگان به بورس وارد شوند و در کدام کشور اینقدر اجبار برای ورود به بازار بورس وجود دارد. این دوستان گویا از این نکته غافلند که کشورهایی که تولیدکنندگان خود را مجبور نمیکنند تا به بورس ورود کنند بهدلیل وجود شفافیت در همه بخشهای اقتصاد آن کشور است. اشخاص چه در بورس باشند و چه نباشند درگیر نظارتهای دقیق بوده بنابراین تصمیم میگیرند در یک چارچوب مشخصی کالای خود را عرضه کنند. اقتصاد هرقدر پیشرفتهتر میشود شفافیت نیز به همان نسبت افزایش مییابد و اگر در ایران
نیز بیرون از فضای بورس شفافیت وجود داشت استقبال از بورس کالا به همان نسبت بیشتر میشد.
و نهایتا اینکه آیا بورس کالا تنهاست؟
بورس کالا حمایت میشود. اینقدر که نام بورس کالا در قانون ذکر شده، مابقی ارکان بازار سرمایه گفته نشده است. همین سیاست قیمت تضمینی که سالها بر زمین مانده بود به همت بورس کالا دوباره به مرحله اجرایی وارد شد. دولت، مجلس و همه افرادی که بهدنبال زیرساخت نظارتی هستند، طبیعی است که بورس کالا را ازجمله نهادهایی تلقی میکنند که برای نیل به این هدف بیشترین تاثیر مثبت را دارد.
حتی مخالفان حضور پتروشیمیها در بورس، آمار خود را از بورس دریافت میکنند. ما نظارت نمیکنیم اما زیرساخت نظارتی را ایجاد میکنیم چراکه نظارت برعهده نهادهای دیگر است. من فکر میکنم کسانی که با بورس کالا مخالفت میکنند تنها هستند. برای خروج از ساختار سنتی به ساختار مدرن باید گامهای بلندتری برداشته شود. البته در این مدت نیز بورس کالا بینقص نبوده اما همواره در تلاش است که تا عیوب خود را برطرف کند.