پیوند راهبردی تهران و مسکو تصادفی نیست
حسین ملائک سفیر سابق ایران در چین
در نوشتهیی کوتاه در یک فصلنامه علمی پژوهشی از این نظر که آیا همکاریهای ایران و روسیه به مرحله راهبردی رسیده است یا نه، توصیه میکند «گفتمانسازی در رابطه ایران و روسیه» باید به سمتی برود که مناسبات دو کشور از حالت تاکتیکی خارج شود زیرا به زیان ایران و روسیه
است.
همکاری ایران و روسیه چه به صورت عام و چه در خصوص سوریه در سطح ملی، منطقهیی و جهانی حایز اهمیت بسیار است. این همکاری وقتی بعد استراتژیک به خود گرفته یا تعمیق شود، تاثیرات دوچندانی در هر یک از سطوح فوق خواهد داشت.
واژه راهبردی برای روابط دو کشور زمانی میتواند استفاده شود که دو کشور به همگرایی بالایی در مناسبات رسیده و منافع دو کشور آنچنان درهم تنیده شود که هر یک از طرفین حاضر باشند در صورت مواجهه طرف مقابل با چالش یا تهدید جدی، تعهدات مشخص و روشنی را برعهده گرفته و سعی در رفع خطر از منابع و مواضع شریک راهبردی خود کنند.
با این مقدمه به توصیف روابط دوجانبه ایران و روسیه پرداخته میشود:
۱- همکاری روسیه در ساخت نیروگاههای اتمی، صرفنظر از بعد تجاری آن یک وجهه از همکاری تکنولوژیک سطح بالا محسوب میشود که توسط سایر کشورها فعلا قابل تامین نیست و اگر انتقال فناوری در آن از غلظت خاصی فزونتر رود، در شرایط فعلی جهان، نوعی از روابط نزدیک و استراتژیک محسوب میشود. روسیه به هر حال نیروگاه بوشهر را تمام و کلنگ فازهای بعدی نیز با همکاری این کشور زده شد. این رابطه از طرف ما یک رابطه راهبردی محسوب میشود. احتمالا روسها نیز به این رابطه تجاری - تکنولوژیک نگاه نکرده و برای آن ارزش سیاسی قایل هستند.
۲- روسیه تامینکننده برخی از اقلام نظامی مهم ازجمله زیردریایی، هواپیمای جنگی، اقلام موشکی، دفاع ضدهوایی یا آموزشهای نظامی ویژه برای ایران است که باز هم فعلا از طریق دیگری دستیابی به آنها نیست؛ لذا از نظر ایران این رابطه که تامینکننده اقلام دفاعی به صورت ادامهدار و با انتقال دانش همراه است، راهبردی محسوب میشود. اما این رابطه صرفنظر از بعد تجاری آن برای روسیه نشاندهنده دیدگاههای سیاسی نظامی آن کشور به ایران یا به دیگر سخن حاوی عناصر استراتژیک است:
الف- روابط تجاری دو کشور رقم قابل ذکری نیست، اما رو به افزایش است. از این اقلام غیر از گندم، چوب و فولاد که در برخی از زمانها به لحاظ تجاری میتواند ارزشمند باشد، بقیه قابل تامین از سایر منابع نیز بوده و روسیه نیز در فروش این اقلام صرفا به ایران اتکا ندارد.
ب- در مورد همکاریهای نفتی دو کشور تاکنون نتوانستهاند راههایی برای همکاری بیشتر بیابند؛ اگرچه روسیه و عربستان در این امور رایزنیهای زیادی را برنامهریزی کردهاند، اما هیچگاه ایران روسیه را در مسائل نفتی مهم تلقی نکرده است. اقدامات دیپلماتیک روسیه برای حفظ و افزایش قیمت نفت در هفتههای گذشته که منجر به توافق در اجلاس الجزایر شد، نشان از توانمندی این کشور در تاثیرگذاری نسبی در این حوزه دارد.
به نظر میرسد به وجود آوردن یک نوع از همکاری بین ایران، روسیه، عراق و ونزوئلا میتواند در بازار نفت تاثیر سیاسی داشته و از طرف دیگر به نزدیکی «راهبردی» ایران و روسیه نیز کمک کند.
اگر روابط با روسیه صرفا در موارد فوق دیده شود، میتوان گفت که ارتباطات دو کشور در حال گذار به رابطهیی عمیقتر است ولی الزاما هنوز شکل استراتژیک به خود نگرفته است. اما وجهی دیگر که اشاره خواهد شد از این اوصاف قدری جدیتر بوده و اساسا با موارد فوق تفاوت دارد. همکاری ایران و روسیه در سوریه شاید مهمترین جلوه یک نوع همکاری نوین بین دو
روسها به هر دلیل و بهانه و پیشقضاوتی که به جنگ سوریه کشانده شدهاند، در موقعیتی قرار دارند که دیگر خروج از آن نه به سادگی امکانپذیر است و نه ائتلافی غیر از دولت سوریه و ایران خواهند یافت. آیا این همکاری ابعاد استراتژیک دارد؟ به نظر میرسد در نقطه سوریه، ایران و روسیه لاجرم همکار و شریک استراتژیک هستند.
این شراکت استراتژیک تاثیرات تصاعدی بر سایر وجوه روابط دو کشور نیز خواهد داشت. همکاری نظامی دو کشور که خود را در اجازه عبور موشکهای روسی از فراز ایران، استفاده از پایگاه هوایی نوژه یا همکاری در تعاملات سیاسی - بینالمللی مربوط به مذاکرات سوریه یا در عملیاتهای تاکتیکی نظامی در مناطق جنگی و... نشان میدهد، حاکی از شرایط بیسابقه و جدیدی از روابط دو کشور است. حتما نباید این وضعیت را تصادفی تقلی کرد و به سادگی از آن گذشت.
شرایط فوق در سطح بینالمللی با مخالفینی روبروست که تلاش دارند به هر صورت آن را متوقف نمایند. توقف آن به دو صورت میسر است؛ یا باید همکاری ایران و روسیه در سوریه به نتیجه ملموسی منجر نشود یا اینکه اساسا باید زیربنای چنین همکاری به لحاظ اجتماعی و سیاسی تضعیف شود. مقاله آقای الی لیک، سرمقالهنویس سایت محافظهکار و طرفدار جمهوریخواهان «بلومبرگ» که سابقه زیادی در تحلیلهای امنیتی دارد، در ۲۷ مرداد ۹۵ و بعد از استفاده روسها از پایگاه همدان، به وجه دیگر این موضوع میپردازد.
وی استفاده روسیه از پایگاه همدان را یکی از شکستهای مهم آقای کری در دیپلماسی با روسیه دانسته و معتقد است کری باید با واقعیتهای ایران روبرو شود.
روابط ایران و روسیه در چارچوب اجبار ژئوپلیتیکی موجود باید حفظ و نگهداری شود. گفتمانسازی برای این روابط چه در روسیه و چه در ایران، اهمیت ویژهیی دارد. در مقابل، هر گونه نگاه تاکتیکی و کوتاهمدت برای ایران، حتما خسارتی بیش از منافع خواهد داشت و روسها نیز مهیاترین شریک طبیعی خود را در ورطه شک و تردید عمیق خواهند انداخت.