منشور حقوق شهروندی راهبردی برای احقاق حق
مختار جعفری|
کارشناس ارشد علوم ارتباطات|
منشور حقوق شهروندی در 29 آذر 1395 رونمایی شد. همزمان با رونمایی از این منشور پیامکی از سوی رییسجمهور به این شرح به همه مشترکان تلفن همراه ارسال و از آنها درخواست شد که به مطالعه متن کامل این منشور بپردازند: «بیاییم با حقوق خود بیشتر آشنا شویم و قدرتمندانه آن را پاس بداریم.»
بعداز این ابلاغ، بسیاری از روزنامههای جناحهای مختلف و شخصیتهای سیاسی و علمی واکنشهای متفاوتی را نسبت به این منشور در پیش گرفتند. عدهیی آن را عوامگرایانه و فرافکنانه یا طنزگونه دانستند، عدهیی در ماهیت و چگونگی آن تردید کردند و عدهیی هم آن را وفای به عهد خواندند.
فارغ از این طیف، عدهیی شخصیتهای علمی و سیاسی هم نحوه اجرای آن را مورد پرسش قرار داده و آن را فاقد ضمانت اجرایی دانستند؛ اما آیا این منشور امری بدیع بوده یا در راستای مجموعهیی از مطالبات محققنشده است؟
در انتهای منشور، بابی است با عنوان ارجاعات قانونی مواد منشور حقوق شهروندی که تمام بندهای این منشور از دل قوانین و دستورالعملهای موجود استخراج و جمعبندی شده است. حتی پارهیی از آنها در 2 یا 3 قانون یا سیاست راهبردی فرادست مصوب (بهصورت صریح یا ضمنی) ذکرشده و مورد تاکید قرارگرفته است. پس منشور حقوق شهروندی را باید مطالبات پیشینی مردم دانست نه گونهیی بدعت. حال با فرض صحت قوانین و سیاستهای پیشین، فرض بر سلامت و مطلوبیت این منشور و مواد آن است.
در بیانیه ابتدای منشور هم رییسجمهور با آوردن کلماتی و عبارتی همچون «نهضت مشروطه»، «انقلاب اسلامی»، «بیان امیرالمومنین علیبن ابیطالب(ع)»، «پیامبر اکرم(ص)»، «ائمه اطهار(ع)»، «امام خمینی(ره)»، «مقام معظم رهبری»، «قانون اساسی»، «آرای عمومی» و... درصدد مخابره رمزهایی به مخاطب است تا مشروعیت پیام را تامین و پشتوانههای آن را با توجه به حافظه تاریخی یادآور شود. با قرار دادن آرا و اقوال کسانی که به متن ایراد وارد کردند و با توجه به مطلوبیت این حقوق، آیا این منشور قابلیت اجرایی ندارد یا فارغ از ضمانت اجرایی است؟ دربند 4 قسمت دوم (ب) بیانیه منشور تحقق و اجرای کامل منشور منوط به تقویت گفتمانی آن شده است؛ بنابراین مقاله حاضر با نظر به متن منشور و تحلیل گفتمانی آن و راهبردهای سیاستگذاری عمومی در پی بررسی راهبرد اجرایی منشور حقوق شهروندی است، زیرا که بازنمایی حقایق گفتمان میتواند به عنوان سازههایی در راهبرد سیاستگذاری به خدمت گرفته شود.
نظری بر گفتمان حقوق شهروندی
میتوان منشور حقوق شهروندی را همچون یک متن خوانش و به عنوان یک گفتمان تحلیل کرد: دال مرکزی منشور، حقوق ملت است. منشور از دالهای شناوری همچون حق حیات، حق برخورداری از کرامت انسانی، حق عدالت، حق آزادی و حق زندگی بهره برده است. این دالها مدلولهایی همچون «آزادی»، «عدالت»، «امنیت»، «مشارکت»، «حرمت»، «دادخواهی»، «رفاه»، «سرپناه»، «مالکیت»، «معاش»، «آموزش»، «زیستگاه»، «توسعه»، «صلح»، «اقتدار ملی» و... را با فعل «شایستگی» مفصلبندی کرده است؛ یعنی بافت جملهها شرایطی را ایجاد میکند که مفهوم فعل اصلی در آن موقعیت شایسته یا برازنده است یا بهعبارتدیگر، ضرورت عقلی دارد.
دال خالی این گفتمان سلبی است؛ یعنی منشور با بیان جملات برازندگی و شایستگی، دال خالی را با حرف ربط «اگر» غایب بهصورت سلبی بازنمایی میکند یعنی در این جمله «توانخواهان باید بهتناسب توانایی از فرصت و امکان تحصیل و کسب مهارت برخوردار باشند و معلولیت نباید موجب محرومیت از حق تحصیل دانش و مهارتهای شغلی شود» (ماده 111) دال خالی محرومیت از حق تحصیل و مهارت است.
منشور میکوشد عناصر طرد و بریده از گفتمان همچون «صداوسیما و همه رسانههایی که از بودجه یا اموال عمومی استفاده میکنند، باید بیطرفی کامل را در مراحل مختلف انتخابات رعایت کنند تا شائبه حمایت از نامزد یا نامزدهای خاص به وجود نیاید» (ماده 18) را به گفتمان داخل کند و به آن معنا ببخشد.
گفتمان بهرهگیری از عباراتی همچون «نهضت مشروطه»، «انقلاب اسلامی»، «بیان امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع)»، «پیامبر اکرم(ص)»، «ائمه اطهار(ع)»، «امام خمینی(ره)»، «مقام معظم رهبری»، «قانون اساسی»، «آرای عمومی» حوزه گفتمانگونگی را بسط داده و با سیری تاریخی آن را در حال و آینده بسط دهد. منشور با همارز قرار دادن حقوقی ایجابی همچون آزادی، مشارکت، دسترسی و... وحدت گفتمانی منشور را محقق و در مقابل با ایجاد تفاوت با حقوقی سلبی که با این عبارت شروع میشود: هیچکس، هیچ مقام و. حق ندارد، ممنوع است و... به تکثر و تفاوت و گوناگونی اشاره و شکل میدهد.
همچنین منشور در بندهای 1 و 2 بیانیه با آوردن عباراتی مثل توکل به خداوند، پیروی از سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) و اندیشههای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و تاکیدات مقام معظم رهبری، ولینعمت بودن مردم و مراعات حقالناس، درصدد هژمونسازی دالهای منشور است تا هویتی آسمانی و زمینی به آن ببخشد. منشور با این عبارت: «دولت با همکاری سایر قوا و ارکان حاکمیت» دیگریهای گفتمان و خودیهای آن را برجسته میسازد. حاکمیت و مردمی که برایشان استیفای حق میشود با این جمله ایجابی («همکاری سایر قوا برای فراهم آوردن زمینههای اجرای آن اطمینان دارم») خودی در نظر گرفته میشوند و کسانی که در مقابل آنها قرار میگیرند.
مفصلبندی و تثبیت معنایی گفتمان منشور با این عبارات شکسته میشود: «مگر بهموجب قانون». همانگونه که در ماده 1 منشور آمده «شهروندان از حق حیات برخوردارند. این حق را نمیتوان از آنها سلب کرد مگر بهموجب قانون.» گفتمان با استفاده از استعارههایی همچون منشور-که یادآور منشور سازمان ملل و قانون حمورابی است- یا حقالناس (ماده 24) -که جزو تاکیدات دینی شریعت اسلام است، درصدد است فضایی بازنمایی شده و استعاری به سوژهها ببخشد. با این کار، منشور درصدد جهتدهی و تبیین معنایی است.
ادامه در صفحه 9