ترکمنستان را راحت از دست ندهیم

۱۳۹۶/۰۵/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۴۶۳۰
ترکمنستان را راحت از دست ندهیم

جوکار: تعاملات بلندمدت انرژی نیاز برنامه‌ریزی استراتژیک است نه برآوردن عواطف عمومی در کوتاه‌مدت

گروه انرژی|حمید مظفر|

خط لوله انتقال دامغان-کیاسر- ساری در دهمین روز از مردادماه سال جاری به بهره‌برداری رسید. پروژه‌یی که هدف اصلی آن قطع وابستگی ایران به واردات گاز از ترکمنستان است. پس از اتفاقات زمستان سال گذشته و با افتتاح این خط لوله، جوی در کشور به وجود آمده که ایران به نوعی ترکمنستان را در این بازی شکست داده است و دیگر نیازی به مراودات انرژی با همسایه شمالی کشور وجود ندارد. این در حالی است که ترکمنستان با توجه به ذخایر گازی خود و با توجه به محاط شدن در گستره‌یی از شبکه‌های انتقال انرژی در آسیای مرکزی، به زودی تبدیل به یک بازیگر گازی قابل توجه در منطقه خواهد شد.

ایران اکنون این فرصت را دارد که باب همکاری‌های بلندمدت با ترکمنستان برای تامین گاز را بگشاید یا رویه فعلی را در پیش گرفته و در آینده رقیب جدیدی را در همسایگی خود ببیند. در این رابطه «تعادل» در گفت‌وگو با محمدصادق جوکار، کارشناس موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی این پرسش را بررسی می‌کند که با توجه به طرح قطع وابستگی به گاز ترکمنستان آیا از لحاظ استراتژیک ایران بی‌نیاز از گاز این کشور شده است؟ گزارش کامل را در ادامه می‌خوانید.

 

درست در روزی که مقامات وزارت نفت و نمایندگان مجلس به استان مازندران سفر کرده‌ بودند تا از پروژه‌یی رونمایی کنند که نشانی از قطع وابستگی گازی ایران به ترکمنستان است، استاندار گلستان خواستار عادی‌سازی روابط استان‌های شمالی با ترکمنستان شد. مساله‌یی که نشان می‌داد هر چند اکنون ایران از ضرورت واردات گاز از ترکمنستان فارغ شده است اما به نظر نمی‌آید که ادامه روند فعلی تعامل با عشق‌آباد خواست استان‌های همجوار با این کشور باشد و آنها نمی‌خواهند که مراودات تجاریشان  تحت‌الشعاع اختلافات گازی دو کشور قرار بگیرد. از سوی دیگر ظرفیت‌‌های این کشور در توسعه صنعت گاز خود و تبدیل شدن به رقیبی برای ایران در آینده‌یی نه چندان دور، لزوم فاصله گرفتن از فضای سردی که در حال حاضر بین دو کشور به وجود آمده است را بیش از پیش نشان می‌دهد. در این رابطه محمدصادق جوکار، کارشناس موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی به «تعادل» می‌گوید: «ترکمنستان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی می‌تواند به رقیبی برای ایران در بازارهایی که بالقوه در دسترس ما هستند، تبدیل شود. اگر ایران در این زمینه به خوبی بازی کند، می‌تواند با ترکمنستان برای تامین گاز این بازارها همکاری داشته ‌باشد.»

جوکار به ضرورت تغییر ساختار رابطه این دو همسایه اشاره کرده و اظهار می‌کند: «تاکنون ترکمنستان به عنوان یک عرضه‌کننده به ایران بوده است. باید رابطه کلان‌تری به جای رابطه خریدار و فروشنده، با هدف ورود به بازارها ایجاد شود. به عنوان مثال در جنوب خلیج‌‌فارس، ایران اما اگر روند توسعه تولید گاز داخلی را نیز نداشت، می‌توانست گاز ترکمنستان را به قسمت‌های جنوبی سوآپ کند. در حال حاضر پیش‌بینی می‌شود که تنها تقاضای امارات‌ متحده عربی به میزان 40میلیارد مترمکعب افزایش داشته باشد. کویت هم به 10 تا 12میلیارد مترمکعب گاز نیاز دارد و عمان برای زنده نگهداشتن پلنت‌های ال‌ان‌جی نیاز به واردات گاز دارد.»

وی عنوان می‌دارد که سوآپ فعلی گاز ترکمنستان از 7میلیون مترمکعب در روز باید افزایش یابد و ایران با ترکمنستان وارد بازی بزرگ‌تری شود و ترکمنستان را به این راحتی از دست ندهد.

جوکار در تشریح پروژه‌های فعلی گاز ترکمنستان عنوان می‌دارد: «ترکمنستان می‌تواند در بازار اروپا نیز به رقیب ما تبدیل شود. خط لوله شرقی- غربی این کشور با ظرفیت 30میلیارد مترمکعب از میدان‌های گازی شرق این کشور تا بندر ترکمن‌باشی در سواحل دریای خزر سال گذشته به بهره‌برداری رسید. همچنین این کشور تلاش زیادی می‌کند که با همکاری با آذربایجان به خط لوله باکو-تفلیس-ارزروم (BTE) بپیوندد که از آنجا به کریدور جنوبی اروپا وصل شود.»

جوکار معتقد است که می‌توان خط لوله ترانس‌ایران را جایگزین خط لوله ترانس‌کاسپین کرد؛ «با مازاد عرضه‌یی که در ایران وجود دارد، می‌توان خط لوله ترانس‌ایران را به جای ترانس‌کاسپین پیشنهاد داد. این پیشنهاد برای ترکمنستان نیز مفید است چرا که نیاز به پرداخت چندین‌باره هزینه ترانزیت ندارد. یعنی به جای اینکه گاز ترکمنستان از زیر دریای خزر عبور کند و به گرجستان برود و از آنجا به ترکیه وصل شود، می‌توان ترانزیت یا سوآپ از طریق ایران را جایگزین کرد.»

الزامات یک بازی خوب با ترکمنستان

این کارشناس انرژی عنوان می‌دارد که ایران با انجام یک بازی خوب می‌تواند، منافع بیشتری از رابطه خود با ترکمن‌ها ببرد. وی در تشریح الزامات این بازی خوب می‌گوید: «این مساله چند الزام دارد. اولا رابطه سنتی فروشنده و خریدار باید عوض شود. ترکمنستان به عنوان یک بازیگر در حال ورود به بازار است و ایران باید بتواند آن را مدیریت کند تا به سمت بازارهای خاصی برود. ایران باید شرایطی را ایجاد کند که اگر میزان توسعه فازهای گازی به میزانی که پیش‌بینی می‌شود، خوب پیش نرفت یا تحریم‌ها مجددا بازگشتند، بازارهای خود را نگه دارد. اگر میزان تزریق به مخازن نفتی به 280میلیون مترمکعب در روز برسد و با توجه به توسعه طرح‌های پتروشیمی که پیش‌بینی می‌شود 180میلیون مترمکعب در روز مصرف گاز داشته‌ باشند، عملا گازی برای صادرات ما باقی نمی‌ماند. در چنین شرایطی ایران می‌تواند بازارهای مختلف را از طریق گاز ترکمنستان در دست بگیرد تا زمانی که میدان‌های پساپارس‌ جنوبی توسعه پیدا کنند. کاری که روس‌ها در فاصله دهه 90 میلادی تا 2007 با گاز ترکمنستان می‌کردند.» وی بر این نکته تاکید می‌کند که اگر ایران بازارهای جنوبی را به دلیل نداشتن ظرفیت تولید از دست بدهد، دیگر آن را به دست نخواهد آورد در حالی که می‌توان با گاز ترکمنستان این بازارها را برای خود نگه دارد.

نکته بعدی که حایز اهمیت است، حرکت ترکمنستان در استراتژی انرژی خود به سمت بخش‌های پایین‌دستی است. موضوعی که می‌تواند زمینه ایجاد پلنت‌های مشترک در مناطق شمالی شود و شرکت‌های ایرانی وارد شوند.

 نقش ترکمنستان در هم‌افزایی ژئوپلیتیک ایران

هاب مکران استراتژی هندی‌ها برای رسیدن به بازارهای آسیای مرکزی است و این کشور با این پروژه قصد دارد به رقیب چینی‌ها تبدیل شود. چین برای این هدف خود روی گوادر پاکستان متمرکز است. جوکار در این باره معتقد است: «هاب مکران در چارچوب استراتژی هندی‌ها قرار دارد و در کریدور بین‌المللی شمالی-جنوبی روی چابهار تاکید دارد. بنابراین می‌توان 3گانه رفتاری بین ایران، هند و ترکمنستان صورت داد. بدین‌ترتیب هم دسترسی هندی‌ها به آسیای مرکزی در یک پروژه کلان از طریق احداث خط آهن گرفته تا پلنت‌های پتروشیمی مدنظر قرار می‌گیرد، هم ترکمن‌ها به زنجیره ارزش افزوده مدنظر خود دست پیدا می‌کنند و هم اهمیت ژئوپلیتیکی ایران و بندرچابهار افزایش می‌یابد.»

این عضو موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی در تشریح بیشتر این موضوع اظهار می‌کند: «هندی‌ها می‌خواهند در مقابل چین، یک مسیر تجارت بین‌المللی برای خود ایجاد کنند که محور آن چابهار است، چرا که هم با پاکستان و هم با چین مشکل دارند. در چنین شرایطی رویکرد رفتاری سنتی ایران با ترکمنستان باید تغییر کند، چرا که نه به نقش ترکمنستان در بازار انرژی که در حال تبدیل شدن به رقیب ایران است، نه به نقشی که این کشور در هم‌افزایی اهمیت ژئوپلیتیک انتقال انرژی می‌تواند ایفا کند، توجهی نمی‌شود. از سوی دیگر همکاری‌های گازی این امکان را ایجاد می‌کند که در حوزه‌های دیگر تجارت یا حتی حوزه‌های سیاسی وزن ایران افزایش پیدا کند.»

 منافع مستتر در ترانزیت گاز عشق‌آباد

جوکار در تشریح بیشتر منافع ترانزیت گاز ترکمنستان از طریق ایران به مبالغ هنگفتی که کشورهای آسیای مرکزی در ازای این کار دریافت می‌کنند، اشاره کرده و می‌گوید: «لاین D پروژه خط لوله آسیای مرکزی چین از قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان عبور می‌کند. قرقیزستان پیشنهاد کرده که سالی یک‌میلیارد دلار حق ترانزیت دریافت کند. ما نیز می‌توانیم به ترکمنستان اعلام کنیم که خود با کشورهای جنوب خلیج‌فارس مذاکره کند اما از مسیر ایران گاز خود را عبور دهد. حتی می‌توانیم به جای رقابت با ترکمنستان در بازار پاکستان و هند با این کشور همکاری کرده و به جای هلمند و قندهار، ایران میزبان خط لوله انتقال گاز به این کشورها باشد.»

 لزوم مآل‌اندیشی در رابطه با ترکمنستان

با توجه به اتفاقات اخیر و شاخ و شانه کشیدن ایرانی‌ها و اتخاذ موضع پیروزی، به نظر می‌رسد گشودن باب مذاکرات با عشق‌آباد برای اجرای پروژه‌های بلندمدت عملی نباشد. اما محمدصادق جوکار چنین نظری ندارد و می‌گوید: «ترکمن‌ها به دنبال یک برنامه‌ریزی بلندمدت هستند. ترکمن‌ها برای رفتارهای صادراتی خود تا سال 2008 تحت سیطره روس‌ها بودند. روس‌ها ارزان‌خری می‌کردند و حتی هنگامی که گازپروم با کاهش تقاضا در اروپا مواجه شد، اصلا گاز ترکمنستان را نخرید. به همین دلیل ترکمنستان به سمت چین گرایش پیدا کرد. هرچند بازار چین در حال حاضر امنیت انرژی ترکمنستان را تامین می‌کند اما از لحاظ قیمتی برای این کشور بسیار زیان‌آور است. به عنوان مثال ارزش هر 1000مترمکعب گاز ترکمنستان که به چین می‌رود 350دلار است که 50دلار آن شامل هزینه ترانزیتی است که به کشورهایی همچون ازبکستان و قزاقستان پرداخت می‌شود. به‌طور کلی میزان کل درآمد این کشور از محل فروش 40میلیارد مترمکعب گاز به چین از ژوئن 2015 تا ژوئن 2016 حدود 5.8میلیارد دلار بوده که رقم ناچیزی محسوب می‌شود.»

وی می‌افزاید: «بنابراین ترکمن‌ها علاقه‌مند هستند تا گاز خود را از مسیری صادر کنند که مجبور به پرداخت هزینه‌های ترانزیت بالا نباشند. ترکمن‌ها علاقه‌مندند که با ایران وارد پکیج بزرگ‌تر همکاری شوند. البته پیشنهاد ایران نیز باید حاوی منافع طرفین باشد. قرار نیست که ما همانند دوران مرکانتیلیست‌ها بازی صفر و یکی را به جلو ببریم.»

این کارشناس انرژی در پایان خواستار تغییر زاویه دید داخل کشور نسبت به موضوع همکاری‌های بلندمدت انرژی است و عنوان می‌دارد: «ترکمن‌ها نیز مبرا از اشتباه نیستند و آنها نیز به دنبال منافع خود بودند. از این‌رو توسعه شبکه داخلی از جمله احداث خط لوله دامغان نکا، این سیگنال را به ترکمن‌ها ارسال می‌کند که ما نقص خود را که موجب سوءاستفاده ترکمن‌ها در شرایط بحران می‌شد، برطرف کردیم. این اتفاقا ترکمنستان را راغب‌تر به همکاری می‌کند، چرا که این کشور احساس می‌کند ایران دیگر نیاز اضطراری به ترکمنستان ندارد تا از گاز این کشور به عنوان ابزار قدرت علیه تهران استفاده شود. در این شرایط ایران نیز با دست بالاتری وارد مذاکره می‌شود. باید توجه داشت که تعاملات بلندمدت انرژی نیازمند برنامه‌ریزی استراتژیک است نه برآوردن عواطف اجتماعی عمومی. از این‌رو پرداختن به موضوعاتی همچون پایمال شدن عزت ملی، جلوگیری از زیاده‌خواهی ترکمنستان و امثالهم کمکی به منافع بلندمدت کشور نمی‌کند.»