مگاشهرها؛ پیشران های جدید شهر چین

۱۳۹۶/۰۷/۰۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۷۵۰۶

نویسنده: ژانگ جون   استاد اقتصاد دانشگاه شانگهای  

مترجم: درسا کوشکی  

چین در عرض 4دهه موفق شد به رشد سریع اقتصادی دست یابد. ولی یکی از منابع قدرتمند و موتور محرک رشد اقتصادی که هنوز به‌طور کامل پله‌های ترقی را طی نکرده است، شهرنشینی است. هم‌اکنون پتانسیل ابرشهرها به عنوان موتوری پویا و رو به رشد در حال جذب و دریافت توجه بسیار قابل توجهی است. توجهی که لایقش است.

طی دهه گذشته، چین در تلاش برای انتقال از الگوی رشد تولید ناخالص داخلی که توسط نیروی کار کم هزینه تغذیه می‌شود، به یک الگوی مبتکرانه با ارزش افزوده بوده است. مدلی که در آن سود بهره‌وری بسیار است. شهرنشینی در تسهیل این انتقال، حداقل با فراهم آوردن اقتصاد مقیاس، نقش اساسی خواهد داشت. در حال حاضر، با اینکه چین پرجمعیت‌ترین کشور و دومین اقتصاد بزرگ دنیا به شمار می‌آید، تنها نیمی از جمعیت آن در مناطق شهری ساکن هستند و کمتر از 10درصد به صورت دایم در ابرشهرها سکونت گزیدند و به همین علت نرخ شهرنشینی در چین پایین‌تر از میانگین جهانی باقی می‌ماند.

رشد ابرشهرهای چین که کلان‌شهرهایی با جمعیتی بالغ بر 10میلیون نفر هستند، مدت‌هاست که توسط تقسیمات اداری دولتی سفت و سخت و سازمان‌های برنامه‌ریزی به‌شدت محدود شده است. در حقیقت به دنبال حرکت سریع صنعتی‌سازی، اغلب شهرهای بزرگ از شهرهای کوچک‌تر که عمدتا از چنین محدودیت‌هایی سر باز کردند، در جمع‌آوری سرمایه تولیدی، جذب سرمایه مستقیم خارجی و اثبات روحیه کارآفرینی کمتر موفق هستند.

در دهه 1990 میلادی، شهر کوچک کانشن تبدیل به مرکز اصلی تولید محصولات الکترونیکی شد. شهرهای کوچک در استان گوانگ دونگ شامل دونگ گوان، هویچو، شوندا، ژونگشان به واسطه ادغام خود با زنجیره تامین جهانی در شکل‌گیری چین به عنوان کارخانه جهانی نقش اساسی داشته‌اند. اما در حالی که به مناسبت موفقیت شهرهای کوچک‌تر جشن گرفته می‌شود، این شهرهای بزرگ چین هستند که بیشترین پتانسیل را برای تقویت جریان بهره‌وری آینده و در نتیجه تولید ناخالص داخلی دارند. چین تنها چهار شهر پکن، شانگهای، گوانگجو و شنژن را با جمعیتی بالغ بر 20میلیون در رده اول خود دارد.

بر مبنای میزان بزرگی جمعیت و اقتصاد چین، این تعداد زیاد نیست و در واقع هیچ دلیلی برای باور اینکه ابرشهرهای چین از نظر جمعیت و کمک به رشد اقتصادی به بالاترین ظرفیت خود دست یافته‌اند، وجود ندارد. علاوه بر این، چین شهرهای پویای بسیاری را در رده دوم خود دارد. شهرهای مانند چنگ دو، تیانجین، هنگ چو، ووان، سوچو که توانایی دستیابی به رده اول را دارند اما فقط در صورتی که به آنها فرصت داده شود، شاهد رشدشان خواهیم بود.

برای افزایش پتانسیل شهرهای چین، دولت نیازمند انطباق‌ و انعطاف‌پذیری بالا به خصوص با توجه به کنترل بسیار شدید نسبت توسعه زمین‌های شهری، خواهد بود. چین منحصرا باید سیستم سهمیه‌بندی زمین را رها کند، چرا که این تقسیم‌بندی نه تنها مقدار زمین‌هایی که می‌توان برای رشد تولید آینده گسترش داد را محدود می‌کند، بلکه بخش بی‌تناسبی از سرزمین را به کارخانه‌ها اختصاص می‌دهد. در غیر این صورت شهرنشینی به روند رو به رشد هزینه مسکن‌هایی که پیش از این هم گران بودند، ادامه خواهد داد. با این حال این افزایش هزینه‌ها به اندازه‌یی نخواهد بود که بتواند رشد و توسعه پایدار را تقویت کند.

خبر خوب این است که دولت‌های محلی از قبل با دولت مرکزی همکاری می‌کنند تا محدودیت اجرایی موجود را تسکین داده یا حتی حذف کند. در چین مرزهای تعریف شده اجرایی شامل قلمروهای شهری و روستایی، به همراه گزینه دیگری که بخش نامیده می‌شود، هستند. این مرزها بیشتر روی کشاورزی متمرکز شده‌اند، زیرا حدود نیمی از قلمروی اجرایی شانگهای به اندازه 6340 کیلومترمربع روستایی است.

دولت‌های محلی هم‌اکنون در حال معرفی پدیده‌یی هستند که به اصطلاح به آن تغییر بخش می‌گویند و برای گسترش وسعت مناطق شهری به قلمروهای روستایی است. این تلاش‌ها که دولت مرکزی به‌طور گسترده‌یی از آن حمایت می‌کند، در نهایت ساخت و ساز مسکن و گسترش صنعتی و تجاری را فراهم می‌کند.

استراتژی دیگری برای انتقال چین پیشرفته به سمت یک الگوی رشد شهرمحور این است که نقش ایفا شده توسط خوشه‌های شهری را گسترش دهد که قدرت نفوذ شهرهای رده اول را برای افزایش رشد در مناطق کمتر پیشرفت کرده، دارا هستند. از دیدگاه اقتصادی دلتای رودخانه یانگ تسه و مروارید که ابرشهرهایی مثل گوانگجو، شانگهای و شنژن را در بر گرفته‌اند، بدون شک از مهم‌ترین تجمعات شهری هستند. انتظار این است که در آینده بهره‌وری بیشتری در این مناطق ایجاد شود که این بهره‌وری خود از اقتصاد مقیاس و متمم نشات می‌گیرد.

رهبر چین نیز این موضوع را فهمیده است. در ماه مارس گذشته، «لی که چیانگ»، نخست‌وزیر چین، برنامه‌یی برای گسترش یک خوشه شهری درگوانگ دونگ- هونگ‌کونگ- منطقه خلیج بزرگ ماکائو اعلام کرد. منطقه‌یی که 9 شهر از جمله گوانگجو و شنژن، همچنین مناطق خاص اجرایی هونگ‌کونگ و ماکائو را در بر می‌گیرد.

از 2010 تا 2016، تولید ناخالص سالانه داخلی در منطقه خلیج بزرگ از 82میلیارد دلار به 1.42 تریلیون دلار صعود کرد. این باعث شد که به عنوان سومین اقتصاد شهری بعد از توکیو و نیویورک در جهان شناخته شود. با این حال، جمعیت گوانگ دونگ- هونگ‌کونگ-منطقه خلیج بزرگ ماکائو به سرعت در حال رشد هستند و سرانه تولید ناخالص داخلی آن از نیمی از مورد مشابه در توکیو کمتر است که این نشان می‌دهد که پتانسیل آن به انتها رسیده است.

به علاوه رهبران چین به نظر روی منطقه خلیج بزرگ دومی چشم دارند که در هانگ چو واقع شده است و این می‌تواند به دلیل همپوشانی آن با دلتای رودخانه یانگ تسه باشد که راه درازی را برای ادغام با منطقه‌یی که پیش از این پررونق بوده است، در پیش دارد. چنین خوشه‌یی می‌تواند ابرشهرهای ساحلی مثل شانگهای و همین طور 10شهر مهم دیگر در سراسر استان‌های ژجیانگ و جیانگ‌سو را تحت پوشش خود قرار دهد. این بخش شامل پورت‌هایی در کلاس جهانی مانند بندر نینوبیو ژوشان (شلوغ‌ترین بندر از لحاظ بارگیری محموله) است و 11منطقه آزاد تجاری چین را در بر می‌گیرد که ناحیه‌یی در مقیاس سانفرانسیسکو و توکیو را شکل می‌دهد.

سرعت رشد اقتصادی چین در چهار دهه گذشته بی‌سابقه بوده است. ولی چین همچنان به صعودش در جهت رسیدن به موقعیت کشوری غنی ادامه می‌دهد. به شکلی که اقتصاد خود را به دلیل دستیابی به علم و فناوری به‌روز می‌کند. در این میان، بار دیگر چین از قدرت خود نهایت استفاده‌اش را می‌کند و مثالی بهتر از تلاش‌های در جریان جهت هموارسازی پتانسیل‌های شهرهای بزرگ نیست.