امیدوارم اتفاق خاصی نیفتد
حاتمییزد: اولویت کنگره بودجه دولت است نه برجام
گروه انرژی|
3روز از سخنرانی رییسجمهور ایالاتمتحده در رابطه با استراتژی جدید این کشور در برخورد با ایران و بهطور ویژه برجام میگذرد و در این فاصله واکنشهای مختلفی از سوی رییسجمهور، وزیر امور خارجه، رییس سازمان انرژی اتمی و دیگر مقامات ایران مشاهده شده است. اما مقامهای نفتی ایران تا روز گذشته در این باره سکوت کرده و واکنش خاصی را نشان نداده بودند. این سکوت دیروز صبح و با حضور کوتاه و تلفنی بیژن زنگنه وزیر نفت ایران در یک برنامه تلویزیونی شکسته شد.
در چند روز اخیر و پیش از ایراد سخنرانی دونالد ترامپ، رسانههای داخلی و بینالمللی تحلیلهای زیادی در رابطه با تاثیرات تحریمهای احتمالی جدید امریکا علیه ایران در کوتاهمدت و بلندمدت گفتند و نوشتند. از جمله اینکه سخنان ترامپ چه تاثیری بر قیمت نفت خام در بازارهای جهانی خواهد گذاشت. البته روز جمعه و پیش از صحبتهای ترامپ، انتظارها بر این بود که رییسجمهور امریکا در سخنرانی خود یا لغو برجام را اعلام کند یا خبر از اعمال تحریمهای شدیدی علیه ایران بدهد و همین انتظار سبب رشد بیش از 90سنتی قیمت نفت برنت در هر بشکه شد. البته موضوع ایران تنها دلیل این رشد قیمت نبود و تنشهای اقلیم کردستان و نیز انتشار آمار رشد تقاضای واردات چین نیز در بالا رفتن قیمت دخیل بودند.
امروز بازار جهانی نفت پس از 2روز تعطیلی افتتاح میشود و قرار است نخستین واکنش فعالان بازار را به اتفاقاتی که از جمعه تاکنون رخ داده است، شاهد باشیم. پیشبینی وزیر نفت ایران بر این است که سخنان ترامپ تاثیر تعیینکنندهیی بر قیمت نفت نداشته باشد.
البته به احتمال زیاد روز دوشنبه قیمت نفت روند صعودی را در پی خواهد داشت. در حالی که موضوع پرونده هستهیی ایران تبدیل به تیتر یک رسانههای جهان شده است، چند کیلومتر آن طرفتر، خبرهایی از احتمال شدت تنش میان اقلیم کردستان عراق و حکومت مرکزی این کشور به گوش میرسد. اکنون اختلافات دوطرف به نقطه عطف خود یعنی منطقه کرکوک رسیده است و در یکی، دو روز اخیر اخبار مختلفی از استقرار نیروهای نظامی پیشمرگه و حشدالشعبی در مناطق نزدیک به میدانهای نفتی کرکوک به گوش رسیده است.
خوف و رجای زنگنه نسبت به آینده تفاهمنامهها
مساله مهمتر مربوط به آینده سرمایهگذاریهای خارجی در صنعت نفت ایران است. اکنون تردیدی که در دل شرکتهای خارجی برای ورود به ایران ایجاد شده غیرقابل انکار است. این تردید در لحن صحبتهای وزیر نفت نیز قابل احساس بود. البته زنگنه از تداوم مذاکرات با شرکتهای خارجی خبر داد و از زبان سرمایهگذاران خارجی گفت که آنها پیشبینی چنین واکنشی را از سوی دونالد ترامپ میکردند.
اما به نظر میرسد که آنچه امید زنگنه را زنده نگه داشته، مواضعی است که در چند روز اخیر مقامات اروپایی و آسیایی در رابطه با برجام اتخاذ کردهاند. وی در این باره گرفت: «امیدواریم با جدیت و ارادهیی که از سوی اروپاییها و حتی آسیاییها مشاهده کردهایم، بتوانیم به مذاکرات خود ادامه داده و به نتیجه برسیم.»
تردید زنگنه جایی نمود بیشتری پیدا کرد که مجری برنامه برای تاکید بیشتر از وی پرسید که آیا از نظر شما حضور شرکتهای خارجی به مخاطره نخواهد افتاد که وزیر نفت در پاسخ تنها به ابراز امیدواری در رابطه با اینکه اتفاق (ناخوشایندی) نیفتد، اکتفا کرد.
بیشک وزیر نفت بهتر از هرکس دیگری از دغدغهها و نگرانیهایی که لحن خصمانه ترامپ نسبت به حکومت ایران در ذهن سرمایهگذاران خارجی به وجود آورده است، خبر دارد.
«تعادل» پیشتر به این موضوع پرداخته بود که امریکا اگر تصمیم به مانعتراشی برای سرمایهگذاران خارجی برای ورود به ایران بگیرد، ابزار این کار را در اختیار دارد، چرا که بسیاری از شرکتهایی که در حال مذاکره با شرکت ملی نفت ایران هستند همین حالا در امریکا پروژههایی را در اختیار دارند و از سوی دیگر قاطبه معاملات خود را با دلار انجام میدهند. بنابراین اگر در طرحی که قرار است در کنگره به تصویب برسد، تحریم سرمایهگذاری در ایران به عنوان یکی از اهداف مشخص شود، ایران کار بسیار دشواری برای راضی کردن کمپانیها و بانکهای خارجی پیشرو خواهد داشت.
حتی اگر به قول وزیر نفت اروپاییها جدیت و اراده داشته باشند، اما زمانی که کار به در خطر قرار گرفتن منافع کمپانیها برسد، ممکن است این جدیت به تزلزل تبدیل شود و بیانیهها و نشستهای خبری مقامات دولتی اروپایی نیز نتواند کمکی به این قضیه بکند. بنابراین میتوان گفت که تامین مالی پروژههای ایران تا پیش از سخنرانی ترامپ نیز با مشکل روبهرو بود و از روز جمعه تبدیل به معضل پیچیدهتری نیز شد.
زور کدام لابی بیشتر است؟
اکنون برجام به کنگره رفته و قرار است در آنجا چکشکاری بشود. آنچه به عنوان طرح نهایی در پایان 60روز تعیین شده منتشر بشود، برآیندی از لابیهای گروههای مختلف خواهد بود که هریک با توجه به منافع خود مخالف یا موافق برجام هستند. در این میان لابیهای اسراییل و عربستانسعودی مسلما به دنبال گنجاندن محدودیتهای جدید در طرح کنگره خواهند بود و از آن سو دیپلماتهای اروپایی و نیز لابیهای شرکتهای نفتی امریکایی نیز به دنبال ممانعت از این کار و فراهم کردن شرایط برای سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران خواهد بود، چرا که تا بدین جای کار شرکتهای امریکایی در بازار ایران به صورت قابل توجهی از رقبای اروپایی و آسیایی خود عقب افتادهاند.
در این رابطه تسنیم و به نقل از پایگاه داده اوپن سکرتس گزارش داده که دستکم 18شرکت چندملیتی به نفع اتخاذ سیاستهای کاهش محدودیتها در رابطه با تجارت با ایران با کنگره امریکا لابی کردهاند. (اوپن سکرتس تارنمایی متعلق به «مرکز سیاست پاسخگو» (CRP) است. نهاد غیرانتفاعی که تلاش میکند، رد آثار پول و لابی بر انتخابات امریکا و سیاستهای عمومی این کشور را دنبال کند). از جمله موسسات لابیکننده به نفع توافق هستهیی ایران میتوان به ایکی استیل، تیم وارنر، سیتیگروپ و مسترکارد اشاره کرد.
مساله دیگری نیز که در این زمینه باید به آن توجه کرد، این است که احتمالا برجام اولویت اصلی کنگره در روزهای آتی نخواهد بود. احمد حاتمییزد، تحلیلگر مسائل بانکی و مدیرعامل اسبق بانک صادرات در یادداشتی که در تارنمای اتاق بازرگانی تهران منتشر شده است، مینویسد: «برجام و ایران تنها مساله حساس و بحثبرانگیزی نیست که در 60روز آینده در دستور کار کنگره قرار میگیرد. تصویب بودجه سال 2018 ایالاتمتحده یکی دیگر از چالشهای پیشروی کنگره است. تصویب بودجه از مسائل چالشبرانگیز در تاریخ اقتصادی امریکاست. در دوران بوش و کلینتون چالش بین رییسجمهور و کنگره در مورد بودجه تا جایی ادامه پیدا کرد که کل ادارات فدرال به دلیل عدم تخصیص بودجه به مرز تعطیلی کشیده شد، چراکه در امریکا معتقدند تا زمانی که بودجه مشخص نیست، امکان هزینهکرد وجود ندارد. لوایح بودجه در سالهای گذشته همیشه از مسائل جنجالبرانگیز برای کنگره امریکا بوده است و با این وصف معلوم نیست، ایران تا چه اندازه در اولویتهای کنگره قرار بگیرد.»