بیکار؛ بی‌خانه

۱۳۹۶/۰۷/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۹۳۰۱
بیکار؛ بی‌خانه

ریحانه جاویدی

پنج ماه از حادثه انفجار معدن زمستان یورت در استان گلستان می‌گذرد، بخشی از وعده‌های دولت به خانواده‌های جانباختگان این حادثه عملی شده، اما هنوز هم برخی کارگران بیکار هستند و پرداخت‌های مالی برای حق مسکن خانواده‌ها، اگرچه پرداخت شده اما شرایط خاص پرداخت عملا دردی از آنها دوا نکرده است.

ساعت 12 ظهر روز چهارشنبه، سیزدهم اردیبهشت 1396، معدن زمستان یورت در

۱۴ کیلومتری شهرستان آزادشهر از توابع استان گلستان، بر اثر یک انفجار، بر سر معدنچیانی که در این معدن مشغول به کار بودند، ریخت. 16 ساعت کار پر مشقتشان با آوار شدن معدن بر سرشان به پایان رسید و 43 نفر زیر آوار کشته شدند و کارگرانی که زنده ماندند، زخمی و بیکار. کارگرانی که بیمه مشخصی نداشتند و حقوقشان آنقدر کم بود که کفاف هزینه‌های زندگیشان را نمی‌داد، با این وجود همان حقوق اندک را هم چند‌خط در میان دریافت می‌کردند و به همین دلیل هم بود که مهر 1394، برای اعتراض به وضعیت نا عادلانه کاریشان مقابل فرمانداری آزادشهر، ‌تجمع کرده بودند، اما انگار باید این معدن فرو می‌ریخت، کارگران جان خود را از دست می‌دادند و خانواده‌هایشان بی‌سرپرست می‌شدند‌ تا ذهن‌ها متوجه نا عدالتی در شرایط کاری کارگران معدن یورت شود. معدنی که بعد از وقوع حادثه حتی مالکش هم مشخص نبود تا تمامی سازمان‌های دست اندر کار بتوانند مسوولیت اتفاق و شرایط غیرقانونی کار معدنچیان را به عهده سازمان دیگری انداخته و رفع تکلیف کنند. بنابر اسنادی که پس از حادثه در خبرگزاری ایلنا منتشر شد، این معدن تحت پوشش شرکت صنعتی و معدنی شمال شرق شاهرود است که حسب گزارش ۱۳/۲/۹۶ هیات‌مدیره این شرکت سه عضو از پنج عضو هیات‌مدیره آن به شرکت‌های زیرمجموعه هلدینگ توسعه معادن روی ایران تعلق دارد. شرکت بازرگانی توسعه صنعت روی و شرکت معدنکاران انگوران وابسته به هلدینگ توسعه معادن روی ایران بوده که در این هلدینگ نیز عمده سهام متعلق به شرکت‌های گروه مالی مهر اقتصاد و شرکت سرمایه‌گذاری مهر اقتصاد ایرانیان و... است که تحت پوشش بانک مهر اقتصاد قرار داد. بانک مهر اقتصاد نیز از ابتدای شروع فعالیت خود با نام موسسه قرض‌الحسنه بسیجیان در سال ۱۳۷۲ شکل گرفته بود که هم اینک زیر مجموعه بنیاد تعاون بسیج فعالیت می‌کند. با وجود خصوصی بودن این معدن، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی پس از وقوع حادثه اعلام کرد که با تشکیل کمیته انسانی مسائل حقوقی و بیمه‌یی و عقب ماندگی‌های احتمالی را پیگیری کرده و دولت تا راه‌اندازی مجدد این معدن تمامی مطالبات مزدی270 کارگر را پرداخت می‌کند. در همین راستا، ‌یک ماه پس از حادثه علی ربیعی در بازدید از وضعیت خانواده‌های جان باختگان این حادثه گفت: «با وزیر راه و شهرسازی هماهنگ شده و مقرر گردید اگر خانواده‌یی از جانباختگان مسکن ساخته و بدهکار است بدهی آن از طرف دولت پرداخت شود یا اگر مایل است در واحدهای مسکن مهر آزادشهر ساکن شود به آنان واگذار گردد و در صورت عدم تمایل مبلغ 50 میلیون تومان حق مسکن به آنان پرداخت می‌کنیم.»

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی افزود: دستور پرداخت 24 میلیون تومان را سریعاً صادر نموده و افزایش مستمری نیز به اندازه قانونی مقرر شده و تمام کارگران معدن که هر گونه بیمه به جز بیمه معدن داشته‌اند در 15 سال گذشته باطل گردیده و برای آنان بیمه معدن صادر می‌شود.

ربیعی افزود: در طرح‌های اشتغال‌زایی ما در سال جاری خانواده‌های جانباختگان معدن در اولویت خواهند بود و کلینیک تامین اجتماعی رامیان با نام درگذشتگان حادثه معدن زمستانی یورت آزادشهر در آینده احداث می‌شود.

او افزود: هر تصمیمی در مورد حادثه پلاسکو گرفته شود در مورد حادثه معدن نیز تسری خواهیم داد.

با وجود این بعد از گذشت پنج ماه از وقوع این حادثه اگرچه برخی وعده‌های علی ربیعی، ‌وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی عملی شده اما هنوز هم تصمیم نهایی برای اشتغال بازماندگان گرفته نشده و سرنوشت معدن یورت همچون حادثه پلاسکو که در ابهام است. معدنچیانی که جان سالم از این حادثه به در بردند، ‌روزهای بیکاری را سپری کرده و خانواده‌های کارگران جان باخته روزگار سختی را می‌گذرانند.

 کمک‌های پرداختی دردمان را دوا نکرد

نرگس سمیعی، ‌همسر یکی از کارگران جان باخته این حادثه است که حالا با دو فرزند دو و پنج ساله، مجبور به سکونت در منزل بردارش شده است تا هزینه‌های زندگیش کم شود. او به تعادل می‌گوید: «طبق وعده‌هایی که داده شد، ‌210 میلیون تومان دیه همسرم پرداخت شد که طبق قانون میان پدر ومادرش و من و فرزندانم تقسیم شد. حقوق ماهانه هم برایمان واریز می‌شود اما پیش از این رییس اداره بیمه آزادشهر اعلام کرده بود حقوق بین یک میلیون تا دو میلیون تومان خواهد بود که در حال حاضر برای من یک میلیون و هشت هزار تومان ماهانه واریز شده اما هنوز بیمه مان مشخص نیست.»

او درباره 50 میلیون تومان حق مسکنی که وزیر تعاون، ‌کار و رفاه اجتماعی وعده داده بود، ‌افزود: «این مبلغ برای مان واریز شد اما ابتدا قرار بود تمام 50 میلیون تومان به حساب همسر جانباختگان واریز شود که موقع پرداخت متوجه شدیم سهم همسر و فرزندان به صورت جدا محاسبه می‌شود. در شرایط فعلی من و تمامی آنهایی که فرزندانشان زیر سن قانونی هستند، ‌اجازه برداشت اصل و سود مبلغی که سهم فرزندانمان است را نداریم و با مبلغی که سهم خودمان می‌شود هم نمی‌توان خانه‌یی خرید. این درحالی است که برای دریافت ایت مبلغ هم باید نامه‌نگاری‌هایی انجام شود.»

سمیعی که مدرک فنی و حرفه‌یی در رشته خیاطی دارد، ‌تاکنون چندین بار برای دریافت وام و راه‌اندازی شغل اقدام کرده اما هر بار با در بسته روبه‌رو شده است. او درباره این موضوع می‌گوید: «قرار بود در اشتغال‌ها خانواده جان باختگان در اولویت باشند اما تاکنون چندین بار برای دریافت وام جهت راه‌اندازی کار خیاطی مراجعه کردم و هر بار از من ضامن رسمی خواستند. نه همسرم کسی را داشت و نه خانواده من کارمند رسمی دولت هستند که بتوانند ضامن شوند.»

ربابه میردار، ‌همسر قاسمعلی صادقیان از دیگر کارگران جان باخته در حادثه معدن یورت است، کارگری که 16 سال از عمرش را در این معدن گذراند و سرانجام هم جانش را درهمین معدن از دست داد. میردار هم مانند سایر خانواده‌ها، 210 میلیون تومان، ‌دیه را دریافت کرده اما از میزان حقوق‌های معوقه همسرش اطلاعی ندارد.

 او به تعادل می‌گوید: «روز حادثه مبلغ هفت میلیون تومان بابت حقوق و مزایای عقب افتاده همسرم به من پرداخت کردند که من نمی‌دانم آیا تمام حقوق، ‌مزایا و اضافه کاری‌های همسرم این مقدار بوده است یا خیر. در حال حاضر ماهانه یک میلیون و هشت هزار تومان حقوق برایم واریز می‌شود اما نکته جالب اینجاست که حقوق همسر من با 16 سال سابقه کار در این معدن برابر با کسانی است که یک هفته بود مشغول به کار شده بودند.»

میردار دو دختر دارد یکی در مقطع یازدهم و دیگری در مقطع ششم ابتدایی مشغول به تحصیل هستند با وجود این دختر بزرگش مجبور به ازدواج شده و چون همسرش شغلی در این شهر ندارند، در فکر مهاجرت به تهران هستند. میردار که در این حادثه علاوه بر همسرش، ‌دو برادرش را هم از دست داده است، می‌گوید: «قرار بود خانواده‌های جانباختگان در اولویت اشتغال باشند اما در حال حاضر دخترم و دامادم به دلیل نداشتن شغل می‌خواهند به تهران مهاجرت کنند. پیش از این چندین بار به اداره کار آزادشهر رفتم تا برایشان شغلی پیدا کنم که اعلام کردند می‌توانند با حقوق 400 تومان کاری برای دامادم پیدا کنند. خودم قبل از این حادثه خیاطی می‌کردم و کمک خرج خانواده بودم اما اکنون از نظر روحی اوضاع خوبی ندارم قادر به کار کردن نیستم.»

یکی از کارگران معدن هم که خواست نامی از او ذکر نشود، به تعادل می‌گوید: «پدرم را در این حادثه از دست دادم، هر دو با هم در معدن کار می‌کردیم اما او روز حادثه جانش را از دست داد. اگرچه دیه پدرم به ما پرداخت شد اما هنوز خبری از شغل نیست و من بیکارم در حالی که یک هفته بعد از وقوع حادثه بخشی از معدن شروع به فعالیت کرد.»