واکنشها نسبت به دریافت مالیات از تمام تراکنشهای بانکی
پایگاه خبری اتاق تهران
اعضای کمیسیون مالیات، کار و تامین اجتماعی اتاق ایران، دریافت مالیات از همه تراکنشهای بانکی مودیان که برگرفته از قانون مبارزه با پولشویی است را برداشت نادرست از قانون دانسته و خواستار توقف آن از سوی سازمان مالیاتی شدند. این جلسه چندین مصوبه به همراه داشت. قرار شد درخواستهای مطرح شده به همراه استدلالهای موجود در اختیار هیات رییسه اتاق ایران قرار گرفته تا پیگیریهای لازم از این طریق صورت گیرد.
با توجه به تاریخ تصویب دستورالعمل کشف معاملات و عملیات مشکوک و شیوه گزارش دهی قانون مبارزه با پولشویی در دی ماه سال 90 و با استناد به ماده 15 دستورالعمل یاد شده، اجرای آن از تاریخ ابلاغ بوده است. بر اساس مقررات ماده 4 قانون مدنی نمیتوان اجرای این دستورالعمل را عطف به ماسبق کرد. بدینترتیب واحد اطلاعات مالی وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان امور مالیاتی نمیتواند در اجرای دستورالعمل مذکور اقدام به ارسال یا دریافت اطلاعات تراکنشهای بانکی مشکوک فعالان اقتصادی و مودیان مالیاتی برای سالها و دوره زمانی قبل از تصویب دستورالعمل کرده و اطلاعات پولی واصله را مورد رسیدگی قرار دهد و از صاحبان حسابهای بانکی مذکور بخواهد با تسلیم اسناد و مدارک و ارائه علل و منشأ تراکنشهای بانکی و با دریافت اقرار، اقدام به تشخیص و مطالبه مالیات کند. در این زمینه، رییس کمیسیون مالیات، کار و تامین اجتماعی، اتاق ایران موضوع دریافت مالیات از تمام تراکنشهای بانکی مودیان را مورد بررسی قرار داد و گفت: «بررسی تراکنشهای بانکی مودیان با هدف جلوگیری از پولشویی انجام میشود، درصورتی که فرد موردنظر مجرم شناخته شود، جریمه وی دریافت مالیات از او نیست بلکه دادگاه باید جرم فرد خاطی را تعیین کند.»
براساس این گزارش؛ با بررسی قانون مبارزه با پولشویی، آییننامه اجرایی و دستورالعملهای پنجگانه آن ملاحظه میشود که در سراسر قانون، سازمانها و دستگاهها و اشخاص مشمول اجرای آن مکلف هستند تنها در صورت برخورد با موارد مشکوک و مظنون از ارائه خدمات پایه خودداری و مراتب را به واحد مبارزه با پولشویی ذیربط گزارش کنند و هیچ اشارهیی به تکلیف ارسال اطلاعات پولی اشخاص به سازمان امور مالیاتی برای رسیدگی و بهرهبرداری آن سازمان اشاره نشده است. برای همین ارائه و ارسال اطلاعات و تراکنشهای بانکی اشخاص توسط واحد اطلاعات مالی و ارائه آن به سازمان امور مالیاتی برای سالهای قبل از اجرای اصلاحیه جدید قانون مالیاتهای مستقیم فاقد وجاهت قانونی بوده و سازمان امور مالیاتی هم نمیتواند با استفاده از اطلاعات غیرقانونی واصله اقدام به مطالبه مالیات کند. از اینرو، بر اساس مقررات ماده 231 قانون مالیاتهای مستقیم و تبصره آن درخواست اطلاعات و اسناد مربوط به درآمد مودی از بانکها و موسسات اعتباری بانکی برای سالهای قبل از اصلاحیه جدید قانون مالیاتهای مستقیم و تا تاریخ اجرای آن یعنی یکم فروردین 1395 با مجوز وزیر امور اقتصادی و دارایی مقدور بوده، به همین منظور برای سالهای قبل از اصلاحیه اقدام سازمان امور مالیاتی برای دریافت اطلاعات از واحد مبارزه با پولشویی و رسیدگی به این اطلاعات برای مطالبه مالیات به علت نبود مجوز قانونی وجاهت قانونی ندارد. با توجه به اینکه به استناد مقررات ماده 1277 قانون مدنی انکار بعد از اقرار مسموع نیست، واحدهای ویژه رسیدگی تراکنشهای بانکی بر اساس دستورالعملهای 505/95 و 505/96 برای اینکه بتوانند مالیات دریافت کنند. ابتدا از مودیان اقرار گرفته و با استناد به آن و صورتجلسه امضا و تایید شده توسط صاحبان حسابها، مالیات دریافت میکنند تا از نظر حقوقی عمل غیرقانونی خود را قانونی جلوه دهند.
درصورتی که با توجه به مقررات ماده 1257 قانونی مدنی، سازمان امور مالیاتی با دریافت تراکنشهای بانکی در مقام مدعی بوده و با عنایت به اینکه این اطلاعات فقط اطلاعات پولی بوده و سازمان امور مالیاتی ادعا دارد که این فعالیتهای پولی شاید ناشی از فعالیت مالی و درآمدی باشد که مالیات آن دریافت نشده، پس باید به استناد ماده قانونی مذکور با ارائه اسناد و مدارک لازم از سوی سازمان امور مالیاتی کشور منشأ تراکنشهای بانکی اثبات و سپس با احراز کتمان درآمد وفق مقررات ماده 227 قانون مالیاتهای مستقیم اقدام به تشخیص و صدور برگ تشخیص متمم برای واجدین پرونده مالیاتی کند، یا با اثبات و احراز فعالیت درآمدی مربوط به تراکنشهای بانکی اشخاص فاقد پرونده مالیاتی بر اساس مقررات ماده 93 قانون مالیاتهای مستقیم و با تشکیل پرونده مالیاتی برای صاحبان حساب اقدام و در مهلت قانونی ماده 157 قانون یاد شده اقدام کند.
در حالی که طبق فرآیند فعلی رسیدگی از مدعی علیه (مودیان و فعالان اقتصادی و صاحبان حسابهای بانکی) با ایجاد رعب و وحشت و دریافت اقرار و با درخواست اسناد و مدارک (در برخی مواقع با تهدید در خصوص عواقب وخیم عدم قبول تراکنشهای بانکی برای فعالیتهای شغلی فعلی یا اقرار به فعالیت خاص و پرداخت مالیات متعلقه برای جلوگیری از مشمول شدن به مقررات مبارزه با پولشویی) بهراحتی بدون اثبات ادعای خود اقدام به مطالبه مالیات میکنند که این امر از نظر شرعی و عرفی صحیح نبوده و فاقد وجاهت قانونی است. بدیهی است این شیوه رسیدگی بر فضای کسبوکار و بهویژه فعالان اقتصادی قانونمند تاثیر منفی و مخرب خواهد داشت.
قانون در تراکنش بانکی چه میگوید؟
باتوجه به اینکه در سالهای قبل اغلب مودیان و فعالان اقتصادی اسناد و مدارک مربوط به تراکنشهای بانکی خود را نگهداری نکرده و در خیلی از مواقع بستانکاری حسابهای آنان با توجه به عرف و رویه حاکم بر جامعه و وضعیت اقتصادی موجود ناشی از مزایای اعتبارسازی بر اساس شاخص گردش حساب و بستانکاری هرچه بیشتر حسابها بوده و برای دریافت تسهیلات بهصورت کاذب و بدون منشأ درآمدی به وجود آمده است که در بررسیها قادر به ارائه مدارک مثبته نیست، درنتیجه تعیین درآمد از تراکنشهای بانکی به شرح مراتب فوق و با درخواست اسناد و مدارک از صاحبان حساب، غیرواقعی و غیرعادلانه بوده و بر فضای کسب و کار تاثیر نامطلوب خواهد داشت. از آنجاکه در مفاد ماده 152 قانون مالیاتهای مستقیم و قرائن مندرج در آن تراکنشهای بانکی به عنوان قرینه در آن تصریح نشده پس اقدام واحدهای رسیدگی در هنگام بررسی تراکنشهای مزبور در مواقع عدم توانایی مودیان و اشخاص برای ارائه اسناد و مدارک لازم مربوط به حسابها و قلمداد کردن کل بستانکاری حسابها به عنوان قرینهیی برای تشخیص علی الراس (از جمله تلقی آن به عنوان فروش کالا و خدمات مرتبط با فعالیت قبلی بنگاه اقتصادی)، بدون اثبات ادعای خود (گروه رسیدگیکننده و سازمان امور مالیاتی) و بدون احراز کتمان درآمد و اقدام به صدور برگ تشخیص متمم در همان فعالیت بدون هرگونه اطلاعات و مستندات مثبته ازجمله سایر عوامل موثر در فعالیت، امری خطا و فاقد وجاهت قانونی است. چون اطلاعات مذکور بر اساس ادعای مدعی احتمال دارد منشأ درآمد داشته باشد برای همین حتمی نبوده و سازمان امور مالیاتی برای اثبات ادعای خود باید با ارائه اسناد و مدارک لازم اثبات کند که اطلاعات پولی مورد ادعا منشأ درآمدی داشته و از سوی مودی کتمان شده است، در غیر این صورت صدور برگ تشخیص به اطلاعات پولی اشخاص بدون اثبات ادعا توسط مدعی غیرقانونی است. پول رایج کشور و اطلاعات پولی اشخاص، کالا محسوب نمیشود. پس واحدهای رسیدگیکننده در سازمان امور مالیاتی نمیتوانند با در دست داشتن اطلاعات تراکنش بانکی و با استناد به آن اقدام به دریافت مالیات بر ارزشافزوده کنند. بر اساس دستورالعمل رسیدگی به روش علی الراس مالیات بر ارزشافزوده، تراکنشهای بانکی جزو قراین مالیاتی نبوده و نمیتواند مأخذ مالیات بر ارزشافزوده قرار گیرد. در برخی موارد هم به دلیل عدم وجود هرگونه اسناد و مدارک مودیان و صاحبان حسابها برای ارائه، گروههای رسیدگیکننده به استناد مقررات مندرج در دستورالعمل اقدام به مطالبه مالیات میکنند. این امر با توجه به عدم اثبات منشأ درآمدی آن از سوی مدعی (سازمان امور مالیاتی کشور) و با توجه به اینکه این اطلاعات تراکنش بانکی مشکوک بوده و احتمال دارد منشأ جرم همانند رشوه، اختلاس و قاچاق داشته باشد و چهبسا در برخی موارد بعضی از مودیان با اقرار عمدی جرم را کتمان کنند، بنابراین سازمان امور مالیاتی با این عمل مغایر قانون مبارزه با پولشویی رفتار کرده و بدینترتیب با دریافت مالیات از تراکنشهای بانکی آن را پاک میکند. درواقع سازمان امور مالیاتی از تراکنشهای بانکی بدون اثبات ادعای خود که ممکن است منشأ جرم نیز داشته باشند و باید توسط مراجع ذی صلاح استرداد مال شود، مالیات دریافت میکنند که این رفتار مغایر با ماده 51 قانون اساسی است.