نقش کمرنگ «مالیات بر ثروت» در بودجه 97
به گفته یک استاد دانشگاه، برخی از تصمیمات بودجه 97 طبقات پایین را نادیده گرفته و تنها به فکر سرمایه افراد ثروتمند کشور است؛ در این سیستم عمدا تصمیمهایی گرفته میشود که خود تصمیمگیریندگان برنده آن هستند.
حسین راغفر استاد دانشگاه و اقتصاددان در نشست «اقتصاد سرمایهداری و عدالت اجتماعی» گفت: پیامد سیستم سرمایهداری حاکم شدن روح فردگرایی مبتنی بر منطق بازار است. افراد میکوشند از ظرفیتها به نفع خودشان بدون در نظر گرفتن پیامدهای جمعی استفاده کنند و این مسائل نابرابریها، بیعدالتیها و ناآرامیهایی را به همراه خواهد داشت که یکی از جلوههای آن حوادث اخیر در کشور است.
او با اشاره به عوامل ایجادکننده نابرابری در جامعه اظهار کرد: عوامل منزلتی و نابرابریهای ناشی از نظام اجتماعی از جمله این عوامل هستند. این به آن معناست که نظام تصمیمگیری با برخی سیاستهای خود باعث نابرابری در جامعه میشود که در آن عدهیی برنده و عدهیی بازنده هستند. راغفر با اشاره به نقش بودجه به عنوان یکی از شاخصهای نظام تصمیمگیری اظهار کرد: در بودجه 97 مجموع مالیاتی که بر ثروت افراد وضع شده 4800 میلیارد تومان است. این در حالی است که مجموع عوارض و جریمههای رانندگی که باید دریافت شود 4600 میلیارد تومان است. این یک تصمیم سیاسی است به عبارتی دیگر افرادی که پنتهاوسها، ماشینهای لوکس و اختلاف طبقاتی عظیمی دارند تنها 4800 میلیارد تومان مالیات میدهند و بقیه جمعیت که با خودروهای مدل پایین خود کسب معاش میکنند هم 4600 میلیارد تومان جریمه پرداخت میکنند.
به گفته این استاد دانشگاه، برخی تصمیمات بودجه 97 طبقات پایین را نادیده گرفته و تنها به فکر سرمایه افراد ثروتمند کشور است، این سیستم موجب بازتولید نابرابری اجتماعی است. در این سیستم عمدا تصمیمهایی گرفته میشود که خود تصمیمگیرندگان برنده آن هستند.
او عوامل فکری را یکی دیگر از زمینههای ایجاد نابرابری در نظام اجتماعی دانست و اظهار کرد: برای مقابله با این نابرابریها باید اصل برابری فرصتها حاکم شود. نظام بازار عمدا مبتنیبر بخت و اقبال است و در این نظام عدهیی پیروز و عدهیی بازنده خواهند بود. به عبارت دیگر در این نظام کسی که فرزند قارون است خودش نیز قارون میشود و کسی که فرزند یک رفتگر است در نهایت در همین طبقه اجتماعی باقی خواهند ماند.
راغفر اصل «عمل متقابل جمعی» را نجاتدهنده جامعه از منطق مبتنیبر شانس و قمار بازار دانست و ادامه داد: بر اساس اصل عمل متقابل جمعی، اعضای جامعه به یکدیگر کمک میکنند بدون آنکه به دنبال دیدن نتیجه عمل خیرخواهانه خود بلافاصله بعد از انجام آن باشند، برای مقابله با چنین فضایی نیازمند عمل متقابل جمعی در جامعه هستیم تا به شکلگیری انسجام اجتماعی و جامعه عادلانه کمک کنیم. او حلقه مفقوده نظام سرمایهداری را عمل متقابل جمعی عنوان کرد و گفت: بدون این اصل روابط حاصل از نظام بازار موجب بروز بیعدالتی در کشور میشود.
ورود سرمایهداری به محیط زیست و بهداشت
عبدالحسین کلانتری استاد دانشگاه نیز در پاسخ به این سوال که آیا میتوان تئوریهای نظام سرمایهداری را در مورد ایران نیز به کار برد یا نه؟ افزود: این تئوریها عمدتا مبتنیبر میزان حجم سرمایه یا مالکیت در اختیار دولت و بخش خصوصی هستند اما در ایران اتفاقات دیگری نیز در حال رخ دادن است. در حال حاضر منطق سرمایهداری به شکل لجام گسیختهیی در زندگی در حال گسترش است و هیچ چیز جلودارش نیست.
او با بیان اینکه نظام سرمایهداری مسائلی مانند محیط زیست، سلامت، آموزش و حتی لیستهای انتخاباتی، پستهای مدیریتی و انسان را تبدیل به کالا میکند اظهار کرد: چندی پیش شاهد بودیم این منطق باعث شد تا یک کارفرما برای تنبیه کارگرش حیثیت او را دستمایه قرار دهد و از وی بخواهد تا در کنار خیابان دستهایش را بالا بگیرد. در حال حاضر منطق انباشت سرمایه در همه حوزهها در حال تغییر است و این مساله مربوط به دولت یا بخش خصوصی نیست و مفهوم دولت در اینجا به معنای عام به کار میرود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه کشورهایی هستند که حجم عظیمی از سرمایه آنها در بخش خصوصی است، گفت: حتی در این کشورها نیز دولت در حال تنظیم بازار است و به نوعی ساز و کارهای اجتماعی در آنجا رواج دارد.
بیتعهدی و بیمسوولیتی دولت در حوادث
او با انتقاد از فضای اخیر در کشور که همزمان با بروز حادثهیی مانند زلزله، دولت از مردم برای مشارکت در امور خیریه تقاضا میکرد ادامه داد: این مساله باعث میشود تا امور خیریه تبدیل به کمکی به حال دولت شود. دولتی که از منطق بازار حمایت میکند و این خیلی خطرناک است زیرا باعث بیتعهدی و بیمسوولیتی دولت میشود.
کلانتری با اشاره به اینکه عدهیی در توجیه ایرادهای نظام اقتصادی حال حاضر ایران معتقدند در حال حاضر این مسائل ناشی از عدم بهکارگیری سیاستهای لیبرالیستی به شکل دقیق است، گفت: اگر این سیاستها به این شکل به صورت کامل اجرا شود چیزی از شالوده اجتماعی باقی نمیماند چرا که سرمایه تمام ساحتها را دربرمیگیرد.
این جامعهشناس با بیان اینکه کمتر جایی اجازه میدهد تا منطق سرمایهداری تا این حد وارد همه عرصهها شود، اظهار کرد: این در حالی است که در ایران منطق سرمایهداری به شکل افسارگسیختهیی وارد حوزه بهداشت، سلامت، محیط زیست و... شده است و همهچیز تبدیل به کالاهای قابل فروش شده است. این استاد دانشگاه با بیان اینکه این روند از دوران آیتالله هاشمیرفسنجانی به شکل سیاستهای تعدیلی شکل گرفته و در سالهای بعد نیز در دولتهای خاتمی و احمدینژاد به شکل کم و بیش به کار گرفته شد، افزود: مدلی از خصوصیسازی که توسط کشور ما انتخاب شده کم کیفیتترین مدل در این حوزه است. بسیاری از مشکلاتی که امروز جامعه ایران با آن درگیر است محصول همین قضایا است.
او با اشاره به گسترش حاشیهنشینی در مراکز شهری پرجمعیت اظهار کرد: حاشیهنشینی با توصیههای اخلاقی، برگزاری سخنرانی و دلسوزی برطرف نمیشود. بلکه حاشیهنشینی نتیجه طبیعی سیاستهای ماست و حتی اگر سازمان اجتماعی و اتاق فکری برای آن درست شود کاری از پیش نخواهد رفت. روندهای عجیبی در این خصوص دیده میشود بطوری که حتی کارمندانی در حال حاشیهنشین شدن هستند. باید پرسید دولت در حال ریلگذاری برای کدام گروهها است؟
کلانتری با بیان اینکه دیگر شعارهایی مانند برقراری عدالت هیچ تاثیری ندارند، گفت: در این سیستم اگر معاش مردم تامین نشود دموکراسی نیز به باد خواهد رفت یا شکننده میشود.