کاهش شکاف و عمق فقر در سالهای 68 تا 92
گروه اقتصاد کلان
در دهههای اخیر کاهش فقر و افزایش سطح رفاه خانوارها به یکی از مباحث مهم توسعه اقتصادی کشور تبدیل شده است. بهطوری که فقرزدایی و بهبود سطح رفاه افراد در جامعه شرط لازم برای رشد اقتصادی محسوب میشود. آگاهی از حداقل معیشت که در ادبیات اقتصادی بهطور تلویحی مترادف با خط فقر است، نخستین گام در مسیر برنامهریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است. در این زمینه پژوهشی به عنوان اندازهگیری و مقایسه حداقل معیشت خانوارهای شهری و روستایی ایران طی سالهای 68 تا 92 به بررسی شدت و گسترش فقر در مناطق شهری و روستایی پرداخته است. این پژوهش که به قلم محمد مولایی و زهره رحیمیراد در جدیدترین شماره فصلنامه تحقیقات اقتصادی انتشار یافته نشان میدهد که گرچه حداقل معیشت در خانوارهای شهری و روستایی ایران به ترتیب دارای رشد متوسط 20 و 21.3درصد بوده، ولی میزان و اندازه فقر در شهرها و روستاها روند نزولی داشته و شکاف فقر و شدت آن کاهش یافته است. بنابراین عملکرد دولت در کاهش فقر نسبی طی 5 برنامه توسعه اقتصادی نسبتا موفقیتآمیز بوده است.
فقرزدایی در برنامههای توسعه
فقرزدایی مستلزم اتخاذ سیاستهایی است که اولا چرخه اقتصادی کشور را با سرعت به کار اندازد و موانع نهادی و ساختاری انباشت سرمایه و رشد سریع اقتصادی را از میان بردارد، همچنین مستلزم طراحی پروژههای خاص برای گسترش عدالت اجتماعی است. این کار خود در گرو مشارکت بیشتر مردم در سرنوشت خویش و نوسازی بنیادین نهاد دولت و خارج کردن آن از وضعیت تسخیر شده توسط منافع گروههای ذی نفوذ به وضعیت یک دولت توسعهگرا، آزادیخواه و عدالتمحور است.
یکی از اهداف مهم دولت پس از انقلاب با توجه به اصول ۳۱، ۲۹ و ۴۲ قانون اساسی، برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی و مقابله با فقر و محرومیت در جامعه بود که این موضوع در برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به روشهای مختلف لحاظ شده است. همچنین ایجاد اشتغال، گسترش خدمات بهداشتی، درمانی و توانبخشی رایگان و تامین مسکن ارزانقیمت و افزایش پوشش بیمه اجتماعی برای فقرزدایی در جامعه در نظر گرفته شد. در ماده ۲۷ قانون برنامه پنجم نیز بر گسترش نظام جامع تامین اجتماعی و بیمه درمانی و حمایت از گروههای نیازمند تاکید شده است. اقدامات دولت در سالهای گذشته تا حدودی توانسته است در کاهش شدت فقر در جامعه موثر باشد. اما عملکرد دولت برای مقابله با فقر در جامعه چندان چشمگیر و فراگیر نیست و نیاز به برنامهریزی دقیقتر و تلاش بیشتری احساس میشود.
روند صعودی خط فقر در خانوارهای شهری
پژوهش حاضر نشان میدهد که طی سالهای ۱۳۹۲- ۱۳۶۸ خط فقر در خانوارهای شهری ایران دارای روند صعودی بوده است. در سال ۱۳۶۸ (ابتدای برنامه اول)، خط فقر معادل ۱۵۳۳۶۶۱ریال در سال بوده و در سال ۱۳۹۲ (سال سوم برنامه پنجم) به ۱۵۲۷۹۵۶۴۱ریال در سال افزایش یافته است. خط فقر (حداقل معاش) سالانه مناطق شهری کشور طی سالهای ۱۳68-۱۳92 بهطور متوسط ۲۰ درصد رشد داشته است. همچنین برای خانوارهای شهری در بیشتر سالها بیشترین حداقل معیشت مربوط به گروه مسکن و کمترین آن مربوط به تفریحات است. یکی از علل این افزایش، نرخ بالای تورم و کاهش قدرت خرید خانوارها طی سالهای مورد مطالعه است.
طی سالهای ۱۳۹۲- ۱۳۶۸، خط فقر در روستاهای ایران دارای روند صعودی بوده است. در سال ۱۳۶۸ (ابتدای برنامه اول) خط فقر معادل ۹۸۵۹۶۵ ریال در سال بوده و در سال ۱۳۹۲ (سال سوم برنامه پنجم) به ۱۲۲۴۶۸۴۳۵ ریال در سال افزایش یافته است. خط فقر (حداقل معاش سالانه مناطق روستایی کشور طی سالهای ۱۳68-۱۳92، بهطور متوسط 21.3 درصد رشد داشته است. همچنین برای خانوارهای روستایی بیشترین حداقل معاش مربوط به گروه خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات است. یکی از علل این افزایش، نرخ بالای تورم و کاهش قدرت خرید خانوارها طی سالهای مورد مطالعه است. بنا بر آمار منتشر شده توسط مرکز آمار ایران، شاخص قیمت خردهفروشی کالاها (CPI) در مناطق شهری از 1.9 در سال ۱۳۶۸ (بر اساس قیمت پایه ۱۰۰=۱۳۹۰)، به 180.6برابر در سال ۱۳۹۲ رسیده، یعنی متوسط قیمت کالاهای مصرفی در جامعه شهری ایران ۹۵ برابر افزایش یافته، در صورتی که درآمد خانوارها به همین نسبت افزایش نیافته است. شاخص CPI در مناطق روستایی از 1.4 در سال ۱۳۶۸ براساس قیمت پایه ۱۰۰=۱۳۹۰)، (به 132.7 برابر در سال ۱۳۹۲ رسیده، یعنی متوسط قیمت کالاهای مصرفی در جامعه روستایی ایران ۱۳۲ برابر افزایش یافته، در صورتی که درآمد خانوارها به همین نسبت افزایش نداشته است.
بهبود رفاه در 5برنامه توسعه
نتایح پژوهش حاضر حاکی از آن است که در خانوارهای شهری، مسکن و در خانوارهای روستایی گروه خوراکیها، بیشترین سهم (میل نهایی به مخارج فرامعیشتی) را به خود اختصاص داده است. این بدان معنی است که چنانچه مخارج فرامعیشتی (مخارج اختصاص یافته به گروه کالایی پس از کسری مخارج حداقل معاش)، ۱۰۰ریال افزایش یابد، مخارج اختصاص یافته برای مسکن، ۳۳ریال و گروه خوراکی، ۳۸ ریال به ترتیب برای خانوارهای شهری و روستایی افزایش خواهد یافت. به عبارت دیگر هرگونه رشد در مخارج (درآمد خانوارهای شهری و روستایی که منجر به افزایش مخارج فرامعیشتی آنها شود)، بیشترین فشار را ابتدا به مسکن و گروه خوراکیها وارد میکند، سپس هزینه سایر کالاها را تحت تاثیر قرار میدهد. بهطور کلی بررسی نتایج به دست آمده از تحقیق بیانگر آن است که گرچه خط فقر خانوارهای شهری و روستایی ایران طی پنج برنامه توسعه اقتصادی دارای روند صعودی بوده و بهطور متوسط ۲۰ درصد رشد داشته است، اما شاخصهای نسبت سرشمار، شکاف فقر و شاخص فوستر، گریر و توربک (FGT) نشان از بهتر شدن وضعیت رفاهی خانوارهای شهری و روستایی ایران در طول پنج برنامه توسعه اقتصادی دارد. به عبارت دیگر آثار اجرای برنامههای توسعه اقتصادی بر فقر معنادار و موجب کاهش شکاف و شدت فقر در مناطق روستایی شده است.
از جمله سیاستهای دولت طی برنامههای توسعه اقتصادی که منجر به کاهش شدت فقر در مناطق شهری و روستایی شده است، میتوان به مواردی همچون تامین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم شهر و روستا به قیمت یارانهیی اشاره کرد.
همچنین تحت پوشش قرار دادن افراد فقیر و درمانده و مستضعف زیر نظر سازمانها و نهادهای حمایتی دولت از قبیل سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام، بنیاد شهید و امور ایثارگران و جمعیت هلالاحمر، ایجاد تعاونیهای مسکن شهری و روستایی و اعطای وام ارزانقیمت به اعضای آن برای ساخت مسکن و گسترش بیمههای اجتماعی و درمانی در سطح کشور از دیگر پیشنهادات این پژوهش است.
گسترش خدمات رایگان آموزشی و بهداشتی در شهر و روستا و افزایش پوشش تحصیلی، گسترش خدمات طب پیشگیری در همه نقاط کشور و اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها برای بهینهسازی قیمت انرژی و برخی کالاهای اساسی هم از دیگر راهکارهای پیشنهاد شده در این پژوهش است.
این اقدامات دولت منجر به بهبود نسبی سطح زندگی خانوارهای شهری و روستایی در پنج برنامه توسعه کشور شده و در نهایت کاهش شاخص فقر خانوارهای شهری و روستایی را سبب شده است. البته با وجود بهبود نسبی رفاه در سطح شهرها و روستاها، هنوز معضل بیکاری و پایین بودن سطح زندگی دامنگیر بیشتر مردم شهرها و روستاهای کشور است. دولت باید مهمترین و اساسیترین سیاست اقتصادی خود را برای فقرزدایی در جامعه، اجرای برنامههایی در جهت افزایش اشتغال و کاهش تورم در نظر گیرد. برخی سیاستهای اقتصادی و اجتماعی برای بهبود رفاه و کاهش فقر در مناطق شهری و روستایی میتواند شامل مواردی همچون گسترش اشتغال و ایجاد فرصت شغلی برای همه اقشار جامعه در مناطق شهری و روستایی، تحت پوشش قرار دادن اقشار آسیبپذیر در مناطق شهری و روستایی و بالا بردن قدرت خرید آنها از طریق پرداختهای انتقالی، هدفمند کردن یارانهها به سمت اقشار آسیبپذیر و نیازمند جامعه، اجرای سیاستهای اقتصادی با هدف کاهش تورم و افزایش قدرت خرید مردم در شهرها و روستاها و برپایی نظام جامع، فراگیر و کارآمد تامین اجتماعی برای همه مردم کشور باشد.