ملعون باد این تصمیم
جان کاسیدی
منبع: نیویورکر
تصمیمی که دونالد ترامپ در روز سهشنبه بهطور رسمی خروج ایالات متحده را از توافق هستهیی ایران اعلام کرد، لااقل به نهم سپتامبر سال 2015 برمیگردد، زمانی که او همراه با سناتور تد کروز از تگزاس و فیل روبرتسون در راهپیمایی واشنگتن دیسی ظاهر شد. در آنجا بود که ترامپ گفت: «من هرگز در عمرم مذاکره ناقصی چون قرارداد با ایران ندیدهام.»
گفتههایش در آن روز عمدتا بر چیزی متمرکز بود که همیشه متمرکز است: پول. او درباره پولی صحبت کرد که ایران به خاطر تعدیل تحریمها به آن دست مییابد و پولی که در نتیجه توافقها به دست شرکای امریکا در این توافق بریتانیا، فرانسه، آلمان، چین و روسیه میرسد. ترامپ گفت: آنها به پول زیادی دست مییابند... و ما به چیزی دست نمییابیم. افراد خیلی احمقی ما را هدایت میکنند. با این حال نکتهیی که او به آن اشاره نکرد، این بود که در نتیجه این معاهده، بنگاههای امریکایی اجازه خواهند داشت که با ایران تجارت کنند. آنها هم پول گیرشان میآید.
در ماه دسامبر سال 2016 درست چند هفته بعد از انتخاب ترامپ، شرکت بویینگ اعلام کرد که برای فروش 180فروند هواپیما با ایرانایر قرارداد بسته است. این بنگاه هوا فضا که دفتر مرکزیاش در شیکاگوست در بیانیهیی اعلام کرد: «توافق امروز بهطور مستقیم دهها هزار شغل و تقریبا صدهزار شغل در بخشهای مربوط به هوا فضا در ایالات متحده ایجاد خواهد کرد.»
چهار ماه بعد شرکت بویینگ با یک خط هوایی ایرانی دیگر به توافق فروش دست یافت. اینبار این شرکت توافق کرد که 30 فروند هواپیمای 737 به خط هوایی آسمان بفروشد. شرکت بویینگ گفت که هر دو این قرارداد نتیجه توافق هستهیی 2015 است. در آوریل 2017 این شرکت اعلام کرد که «بویینگ همکاری با خطوط هوایی ایران را با توجه به رهبری دولت ایالات متحده ادامه خواهد داد و هر قراردادی با خطوط هوایی ایران منوط به تایید دولت ایالات متحده است.»
بویینگ تنها نبود. در آستانه معاهده هستهیی ایران، شلومبرگر، شرکت حفاری نفتی مستقر در هوستون برای ورود دوباره به ایران که در میان بزرگترین تولیدکنندگان نفتی جهان است به یک توافق اولیه دست یافت. همچنین جنرال الکتریک، بنگاههای دیگر اقتصادی هم فرصتهای خودشان را میدیدند. سال گذشته برای مثال شرکتهای اروپایی و امریکایی که تجهیزات لوازم خانگی میسازند با مقامات ایران درباره احتمال سرمایهگذاری در ایران ملاقات کردند.
ایران با جمعیت 80 میلیونی و تولید ناخالص داخلی 400میلیارد دلاری یک کشور متوسط با درآمد متوسط است. این کشور هرگز برای شرکتهای امریکایی یک بازار بزرگ نبود اما اگر حسن روحانی رییسجمهوری آن در آزادسازی اقتصاد و بالا بردن رشد موفق میشد، میتوانست یک بازار خوب برای امریکا باشد. بنا بر گزارش بانک جهانی، اقتصاد ایران در سال 2016 به خاطر رفع تحریمها بهبود قابل توجهی را تجربه کرد. صادرات نفت دوبرابر شد و بازدهی در بخش غیر نفتی بالا رفت. پس از این بود که انتخاب ترامپ رخ داد. اخیرا رشد اندکی کاهش یافت؛ ارزش ریال به شدت پایین آمد و برخی قراردادهایی که با شرکتهای خارجی منعقد شده بود زیر سوال رفت. ماه گذشته که همراه با مهلت 12 ماه مه برای ترامپ بود که از معاهده ایران بیرون بیاید یا تمدید کند، بویینگ اعلام کردکه تحویل نخستین جتها به ایران را به تاخیر میاندازد. در بهترین سناریو، اظهارات روز سهشنبه ترامپ به چندین ماه سردرگمی بویینگ و دیگر بنگاههای امریکایی که منتظر بودند، ببینند چگونه میتوانند به یک معاهده باکرامت پیش از اینکه تحریمها علیه ایران نافذ شود دست یابند، پایان داد.
در حالی که کار ترامپ پای کسب و کار امریکا با ایران را قطع کرده، وضعیت برای شرکتهای دیگر کشورها متفاوت است. آنها ممکن است از رقبای امریکایی خود جلو بزنند. در چند ماه گذشته، خودروسازان اروپایی مثل فولکس واگن، صادرات خودرو به ایران را از سر گرفتهاند و رنو موافقت کرده که یک کارخانه نزدیک تهران بسازد. بنگاههای چینی میلیاردها دلار برای ارتقای برخی تجیهزات تولید نفت ایران سرمایهگذاری کردهاند و سیتیگروپ که یک شرکت دولتی چینی است برای گروهی از بانکهای ایران یک خط اعتباری 10میلیارد دلاری ایجاد کرده است. همین هفته گذشته، ایرانایر تور و آسمان 40 فروند جت مسافربری کوچک به سوخو، که کارخانه هواپیماسازی روس است، سفارش دادهاند.
در حال حاضر سوخو توانایی رقابت با بویینگ ندارد اما شرکت اروپایی ایرباس که دارد: زمانی که ایرانایر سفارش 80 فروند جت به بویینگ داد همزمان سفارش 100فروند را هم به ایرباس داد. سه فروند از این هواپیماها تحویل داده شده و ایرباس نگفته که چه قصد و نیتی برای مابقی دارد. ایرباس در کارخانجات خود از قطعات بسیار زیادی که ساخت ایالات متحده است، استفاده میکند اما کشورهای اروپایی با ترامپ بر سر تحمیل دوباره تحریمها موافق نیستند. به نظر میآید این یک جدل ترانس آتلانتیک دیگر است.
اگر آنچه ترامپ در سال 2015 گفته بود، حقیقت نداشت اما واقعا امروزه دارد. برخی افراد خیلی احمق دارند، دولت ایالات متحده را میگردانند. او به جمعیتی که در ماه سپتامبر جمع شده بودند، گفت: «اگر من برنده شوم آن قدر کارهای پیروزمندانه میکنم که شما خسته شوید.» اما اگر تصمیم او را درباره معاهده با ایران بر مبنا و معیار پولی بسنجیم، کار او یک باخت است. اگر صدمهیی که کار او به اصلاحطلبان ایران میزند را کنار بگذاریم، این عمل او برای کسب و کار امریکا، کارگران امریکایی و مصرفکنندگان امریکایی بسیار بد است (تقریبا به بالا رفتن قیمت سوخت کمک میکند). ملعون باد این پیروزی