حرکت به سمت رقابت در بانکداری
وهاب قلیچ
معجزه «رقابت» در بانکداری اسلامی نهتنها برای نظام یکپارچه بانکداری ایران غیرممکن و دور از دسترس نیست، بلکه هدفی سهلالوصول است که تنها نیاز به برنامهریزی و راهبری بانک مرکزی دارد. رقابت بنمایه زندگی است و به اندازه تاریخ سپیدموی بشریت قدمت دارد. بزرگی میگوید: «رقابت همیشه باعث پیشرفت تو میشود، حتی اگر رقیبت پیروز شود.» امروزه واژه «رقابت» به دفتر مهمترین و موثرترین کلیدواژههای اقتصاد راه یافته و نقش بیبدیلی در کارآمدی، پیشرفت و توسعه صنایع ایفا میکند. تجربه بانکداری اسلامی نشانگر این واقعیت است که این حوزه نیز همانند سایر حوزههای پولی و بانکی بهرههای بسیاری از رقابت برده و در تلاش با رقبا خود را به مرزهای موفقیت نزدیکتر کرده است. بانکداری کشورهای اسلامی با بهکارگیری نظام دوگانه (Dual System) (استفاده همزمان از بانکداری متعارف و بانکداری اسلامی) سعی داشته تا همواره انگیزه تلاش در عرصه رقابت را در بین بانکهای اسلامی زنده نگه دارد.
در یک نظام بانکداری دوگانه، وجه ممیز بانکهای اسلامی با بانکهای متعارف، عملیات اسلامی آنان است و چنانچه در این حوزه کوتاهی داشته باشند عملا فلسفه وجودی خود را از دست میدهند و بازار مشتریان را به رقبای خود واگذار میکنند. از اینرو همواره تلاش بانکهای اسلامی در نظام بانکداری دوگانه بر آن بوده است که در رقابت با بانکهای متعارف، مزیت نسبی خود را حفظ کنند. با توجه به حاکمیت اسلام بر نظام اقتصادی کشور امکان استفاده از نظام دوگانه و اعطای جواز فعالیت بانکداری متعارف (ربوی) در کشور مقدور نیست که البته با توجه به مبانی فکری و عقیدتی اسلام و حرمت شدید ربا، عملیسازی این پیشنهاد نیز به هیچ نحو قابل توصیه نیست. بنابراین از سال ۱۳۶۳ نظام یکپارچه به عنوان الگوی بانکداری اسلامی در نظام بانکی کشور به اجرا درآمده و تا به امروز ادامه داشته است. نکته حایز اهمیت آن است که بانکداری اسلامی فقط به اسلامی کردن قوانین و مقررات بانکی خلاصه و محدود نمیشود؛ بلکه دقت در عرصه اجرای قوانین، وظیفهیی است که همواره بر دوش نظام اجرایی بانکداری کشور سنگینی میکند و تا امر بانکداری اسلامی در صحنه «اجرا» به نحو جامع و کامل موفق نباشد، سخت میتوان رضایت فقها و متدینین جامعه اسلامی را کسب شده فرض کرد.
بیان این نکته از این حیث است که تصور نشود، تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا به تنهایی به منزله تحقق بانکداری اسلامی در کشور است؛ بلکه برای رسیدن به این سرمنزل مقصود، اقدامات اجرایی و نظارتی زیادی لازم است. حال سوال این است که آیا صرفنظر کردن از نظام دوگانه به معنای چشمپوشی بر عنصر مفید و سازنده «رقابت» است؟ آیا پیادهسازی الگوی یکپارچه بانکداری اسلامی به معنای بسته شدن باب «رقابت» است؟ آیا نمیتوان نظام بانکی کشور را جهت بهرهگیری از مزایای بانکداری اسلامی با معجزه «رقابت» یاری رساند؟ معجزه «رقابت» در بانکداری اسلامی نه تنها برای نظام یکپارچه بانکداری ایران غیرممکن و دور از دسترس نیست بلکه هدفی سهلالوصول است که تنها نیاز به «برنامهریزی و راهبری بانک مرکزی» دارد. این برنامهریزی و راهبری در دو گام عملیاتی قابل پیشبینی است:
گام اول: ارزیابی و رتبهبندی بانکهای کشور از حیث شاخصهای بانکداری اسلامی همچون «دوری از شبهات ربا»، «دوری از صوریسازی قراردادها»، «رعایت حقوق ذینفعان»، «رعایت مقتضای عقود در تدوین و اجرای قراردادهای بانکی»، «فعالسازی نهاد نظارت شرعی»، «آموزش و فرهنگسازی»، «عدالتمحوری و اخلاقمداری» و مباحثی از این دست است.
این رتبهبندی که مسلما با توجه به ظرفیت و امکانات متفاوت بانکها قابل تعدیل و ضریبدهی است به بانک مرکزی کمک میکند تا با روشی علمی و مستند، بانکهای کشور را از حیث اهتمام به اجرای اصول بانکداری اسلامی، بهتر و دقیقتر شناسایی و ردهبندی کند.
گام دوم: استفاده از ابزارهای انگیزشی برای ترغیب بانکها به رقابت است. این ابزارهای انگیزشی در دو شاخه «ابزارهای تشویقی و حمایتی» و «ابزارهای تنبیهی و بازدارنده» قابل تقسیمبندی است. به عبارتی حاکمیت قادر است با بهره بردن از ابزارهای انگیزشی به تشویق بانکهای با رتبه برتر و تنبیه بانکهای با رتبه ضعیفتر اقدام کند. با توجه به مقام و نقش گسترده نهاد حاکمیت در نظام بانکی کشور، فضاهای بسیاری را میتوان برای استفاده از ابزارهای انگیزشی تصور کرد.
از جمله این فضاها میتوان به موارد ذیل اشاره داشت:
تغییر در نحوه خدماتدهی مربوط به نظام پرداخت و اتصال بانک به شبکه بانکی همچون سامانه چکاوک، ساتنا، پایا، صدور ضمانتنامه و گشایش اعتبارات اسنادی و غیره.
تغییر در نرخهای خط اعتباری، اضافه برداشت، ذخایر قانونی، حقالوکاله، سپردهگذاری، تسهیلاتدهی و غیره.
تغییر در شرایط جذب سپرده یا اعطای تسهیلات از جمله امکان استفاده از صکوک بانکی.
تغییر در نحوه و میزان جوازدهی تاسیس شعب بانکی جدید.
تغییر در نحوه و میزان مالیات موظف پرداختی در زمینههای سود بنگاهداری، سود سهام، عایدی املاک غیرمنقول مازاد و غیره (استفاده از ابزار مالیاتی برای ساماندهی رفتار بانکها در ماده ۱۷ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور پیشبینی شده است) .
تغییر در نحوه توزیع سود، پاداش و مزایای دورهیی.
تغییر در نحوه و میزان واگذاری سهامهای تحت تملک یا اموال مازاد.
اعطای تشویقنامه یا تذکر کتبی به مدیران متصدی.
استفاده از ابزارهای انتظامی و کیفری.
به هر تقدیر این امکان برای حاکمیت وجود دارد تا با اقدامات تشویقی یا تنبیهی، متناسب با بانک مدنظر در فضاهای فوق به نحو انبساطی یا انقباضی رفتار کند. تجربه نشان داده است که آحاد مردم نسبت به میزان اهتمام بانکهای کشور در رعایت موازین اسلامی حساسیت قابل توجهی داشته و اقبال بیشتری به بانکهای موفقتر در این حوزه نشان میدهند.
این نکتهیی است که اهمیت و حساسیت ماموریت بانک مرکزی در رتبهبندی بانکها را بیش از پیش نشان میدهد و انگیزهیی مضاعف نزد بانکها جهت رقابت بهتر ایجاد میکند.
جمعبندی آن که به نظر میرسد، استفاده از دو گام «رتبهبندی بانکها بر حسب رعایت موازین اسلامی» و «استفاده از ابزارهای انگیزشی متناسب با نتایج رتبهبندی» قادر خواهد بود به مرور زمان معجزه رقابت را نمایان کند و بانکهای کشور را در کسب رتبههای برتر و بهرهگیری بیشتر از برکات بانکداری اسلامی یاری رساند. باید باور داشت که رقابت همیشه باعث پیشرفت میشود، حتی اگر رقیب، پیروز این میدان باشد!