مکانیسم مدیریت دارایی و بدهی بانکها
اعظم احمدیان
فرآیند مدیریت دارایی و بدهی بانک بیتاثیر ازتحولات اقتصادکلان و شرایط بینالمللی کشور نیست به طوری که هر تغییر و تحول در فضای اقتصاد کلان هزینه مدیریت دارایی و بدهی بانکها را تحت تاثیر قرار می دهد.
مدیریت دارایی و بدهی سازگار با ترکیب تکنیکهای مدیریت پورتفولیو در یک فرآیند همزمان بوده و مدیریت کل ترازنامه بانک را بر عهده دارد. به طوری که به بانک کمک میکند که بر حداقلسازی ریسک و حداکثرسازی سود متمرکز شود.
در واقع مدیریت دارایی و بدهی ابزاری برای مدیریت ریسک مناسب ارائه داده و نقش حیاتی برای مدیریت نقدینگی مورد نیاز بانکها دارد. کمیته مدیریت دارایی و بدهی واحد تصمیمسازی بانک است که برای مدیریت مناسب داراییها و بدهیها نیازمند ابزارهای مناسب برای اندازهگیری هزینههای مربوط به سبد دارایی و بدهی و اندازهگیری هزینه مدیریت دارایی و بدهی است.
اقتصاد کلان کشور در سالهای اخیر تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی، با بی ثباتی اقتصادی، کاهش رشد اقتصادی، شرایط تورمی و بی ثباتی نرخ ارز و نرخ سود بانکی مواجه بوده است. در این میان داراییها و بدهیهای شبکه بانکی کشور بیتأثیر از متغیرهای اقتصاد کلان نیست. بهطوریکهمیتوان اذعان کرد، بسیاری از متغیرهای اقتصاد کلان اثرگذار بر مدیریت دارایی و بدهی بانکها هستند.
برای طرف دارایی، متغیرهایی نظیر نرخ بهره، قیمت بازار سهام، اثر معنیداری بر بازدهی کل طرف دارایی دارد. به عنوان مثال بازده بالاتر بازار سهام در یک دوره مالی مشخص، باعث جذب سرمایه بیشتر برای بانک میشود. کاهش رونق بازار سهام در ماههای اخیر، باعث کاهش قیمت سهام بانکها شده است. این موضوع جذب سرمایه برای بانکهای بورسی کشور را با مشکل مواجه ساخته است.
در طرف بدهی، متغیرهایی نظیر نرخ بهره و تورم انتظاری اثر بر هزینه بدهی خواهند داشت. به عنوان مثال، تورم انتظاری بالاتر، باعث ایجاد انتظار نرخ بالاتر برای سپردهها میشود. از طرف دیگر شرایط تورمی باعث کاهش نرخ سود واقعی مربوط به سپردهها شده است که در شرایط کنونی و با افزایش قیمت سایر کالاها، نظیر سکه، ارز، طلا، سپردههای بانکی به سمت سایر بازارها جابجا شده است. کاهش سپردهها، هزینه جذب منابع را برای بانکها افزایش داده است.
در این شرایط وجود مکانیسم مناسب برای مدیریت دارایی و بدهی میتواند، هزینه تامین منابع و عرضه مصارف را کنترل نماید. هدف اصلی مدیریت دارایی و بدهی، کنترل بیثباتی درآمد خالص سود و ارزش اقتصادی خالص بانکهای مربوطه است. هدف فرعی، تضمین پوشش و کنترل نوسانات تمام حسابهای هدف، کنترل ریسک نقدینگی و اطمینان از تعادل قابل قبولی بین سودآوری و نرخ رشد است.
با وجود تاثیرپذیری فرآیند مدیریت دارایی و بدهی بانکهای کشور از تغییرات متغیرهای اقتصاد کلان، همچنین عدم اطمینان بانکها به عوامل داخلی بانک و عوامل خارجی نظیر تغییرات متغیرهای اقتصاد کلان، چارچوب استاندارد برای مدیریت دارایی بدهی بانکهای کشور تعریف نشده است.
از طرف دیگر هزینه مدیریت دارایی بدهی به دلیل عدم اطمینان و نوسان در بازار و تاثیر عوامل کلان در بازارهای داخلی، بسیار غیر قابل پیشبینی است. همین موضوع باعث شده، سودآوری بانکها غیر قابل پیشبینی و غیر قابل کنترل باشد. عدم وجود مکانیسم مناسب برای اندازهگیری هزینه مدیریت دارایی و بدهی، نیز باعث تشدید آن موضوع شده است.
بانک مرکزی طراحی ساختار مناسب مدیریت دارایی وبدهی بانکها را الزامی سازد. در این راستا مکانیسم مدیریت دارایی وبدهی و اندازهگیری هزینه مدیریت دارایی و بدهی بانکها مختص هر بانک باید طراحی شود. از آنجا که در کشور بانکها با نوع مالکیت و اندازه متفاوت وجود دارند، ضروری است هر بانک متناسب با ساختار اندازه و نوع مالکیت، چارچوب مناسب مدیریت دارایی و بدهی و اندازهگیری هزینه مرتبط با آن را طراحی و پیادهسازی کند.