رفتن یا نرفتن، مساله این نیست!
مجید اعزازی|
دبیر گروه مسکن و شهرسازی|
شرکت حسن روحانی، رییسجمهوری در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل در نیویورک در شرایط دوقطبی ایجاد شده توسط دولت ترامپ، این روزها بحث داغ محافل رسانهای و غیر رسانهای است.
از سویی خصومت دولت ترامپ علیه منافع ملی ایران در قالب خروج از برجام و بازگشت تحریمهای یکجانبه امریکا بروز یافته و از سوی دیگر، رییس دولت امریکا طی دو ماه اخیر بارها و بارها، پنهان و آشکار از مقامهای ایران برای مذاکره دعوت کرده است.
اما دولت ایران به ریاست حسن روحانی بر این باور است که خروج ترامپ از برجام به معنای خراب کردن پل ارتباطی میان دو کشور بوده است و اگر تمایلی هم برای مذاکره وجود دارد باید این پل دوباره احداث شود و امریکا به برجام باز گردد. از آنجا که ترامپ و تیم او به صراحت، دلیل ایجاد این دوقطبی را تغییر رفتار ایران اعلام کردهاند، هم دولت و هم سایر نیروهای سیاسی موثر در کشور بر این باورند که در شرایط کنونی مذاکره با امریکا عقلانی نیست و نباید صورت گیرد.
بر مبنای همین استدلال هم هست که برخی از گروههای سیاسی استدلال میکنند روحانی نباید به سازمان ملل و به ویژه به شورای امنیتی که احتمالا ترامپ ریاست آن را به عهده خواهد گرفت، برود. در مقابل هم عدهای دلیل میآورند که رییسجمهور بهتر است برای دفاع از منافع ملی کشور و استفاده از فرصت و تریبون سازمان ملل و استفاده از رایزنیهای جانبی با هیاتهای دیپلماتیک سایر کشورها و به ویژه اروپاییها و... به نیویورک برود.
در عین حال، به نظر میرسد، اساسا این بحث اصالت ندارد و رفتن و نرفتن رییسجمهور نباید موضوع بحث رسانهها و مساله اصلی تبادل آرا باشد؛ بلکه بهتر است بحث بر سر این مساله باشد که تیم دیپلماتیک ایران به ریاست حسن روحانی چه استراتژی و چه تاکتیکهایی را با هدف تامین منافع ایران باید در نیویورک اجرا کند.
بیگمان، نماینده کشوری که خطایی نکرده، چرا خود را باید پنهان کرده و فرصت دفاع از منافع کشور خود را از دست دهد؟ آیا این خود تحریمی در شرایط تحریم نیست؟
طی دو هفته گذشته، ترامپ بهشدت تحت فشار افشاگریهای متفاوتی بوده است. دو هفته پیش، مقالهای بدون نام و عنوان در روزنامه نیویورک تایمز، متمایل به حزب جمهوریخواه امریکا، با عنوان »من بخشی از گروه مقاومت خاموش درون دولت ترامپ هستم« منتشر شد. مفاد افشاکننده این مقاله، هفته پیش، با انتشار کتاب »ترس: ترامپ در کاخ سفید« اثر تازه باب وودوارد، روزنامهنگار افشاگر نقش ریچاردنیکسون، سی و هفتمین رییسجمهور امریکا در ماجرای واترگیت تقویت شد.
همزمان کتاب جدید جان کری، وزیر خارجه سابق امریکا و مذاکرهکننده ارشد این کشور در مذاکرات هستهای با ایران با عنوان »هر روز موهبتی دیگر است« و همچنین مصاحبههای پی در پی “کری “ با رسانهها درباره کتابش، شرایط را برای ترامپ سختتر کرد. چرا که این کتاب در فصل مربوط به ایران، تلاشهای گسترده تیمهای مذاکرهکننده کشورهای ایران و 1+5 را با توصیف لحظه به لحظه تصویر کرده است. تلاشهایی که ترامپ با یک امضا تلاش کرد آنها را بیاثر کند. همچنین کری در گفتوگوهای خود با رسانهها، افزون بر وارد کردن انتقادات فراوان به دولت ترامپ تاکید کرده که برجام قویترین توافق هستهای در سیاره زمین است.
در چنین شرایطی که بنا به نوشته مقاله نیویورک تایمز، برخی از اعضای کابینه به انحای مختلف از دستورات ترامپ سرپیچی میکنند و هر لحظه ممکن است، روشهای قانونی برای برکناری او را دنبال کنند و از سوی دیگر، ارتباط اطرافیان ترامپ با روسیه به عنوان دشمن قدیمی امریکا هنوز از سوی مراکز قضایی و قانونگذاری امریکا پیگیری میشود و احتمال استیضاح او نیز در این رابطه وجود دارد، عرصه بیش از پیش برای تداوم سیاستهای شتاب زده و بدون برنامه داخلی و خارجی رییس دولت کنونی امریکا تنگ شده است.
در چنین شرایطی، هیات دیپلماتیک ایران به ریاست حسن روحانی میتواند با تضعیف بیش از پیش موقعیت متزلزل ترامپ به صراحت درباره پیامدهای منفی رفتارهای غیرقانونی، غیردیپلماتیک و غیردمکراتیک ترامپ هشدار دهد.
در واقع تیم ایران میتواند با هدف قراردادن شخص ترامپ، موضع مخالفان داخلی و خارجی ترامپ را تقویت کند و همزمان با رایزنی با هیاتهای دیپلماتیک سایر کشورها درباره برجام و سیاست خارجی کشور روشنگری و یارگیری کند.