سراب ریشه‌کن شدن بی‌سوادی

۱۳۹۷/۰۷/۰۷ - ۰۰:۴۲:۳۶
کد خبر: ۱۳۰۵۱۵
سراب ریشه‌کن شدن بی‌سوادی

نخستین تلاش‌ها برای سوادآموزی بزرگسالان‌، از سال 1315 شروع شد. سال‌هایی که با تشکیل سازمان تعلیمات اکابر در ایران به آموزش‌های غیررسمی که تا پیش از آن وجود داشت، پایان داده شد اما بعد از گذشت این سال‌ها، سوادآموزی بزرگسالان اگرچه پیشرفت‌هایی داشته است اما هنوز هم مساله‌ای تازه به نظر می‌رسد که چالش‌های بسیاری را پیش روی خود دارد. مهم‌ترین چالش در این مسیر پر فراز و نشیب، آنطور که رییس سازمان نهضت سوادآموزی می‌گوید، بازگشت افراد به چرخه بی‌سوادی است. افرادی که راه پیموده تحصیل را به دلایل مختلفی از جمله مشکلات مالی و اقتصادی، کمبود امکانات و نبود سیاست‌های مناسب، نیمه کاره رها می‌کنند و در نتیجه آن بی‌سوادی همچنان با ریشه‌کنی فاصله بسیار دارد. به این ترتیب با وجود موفقیت 14 برابری سازمان نهضت سواد آموزی در آموزش سواد، تا زمانی که قانون آموزش اجباری بزرگسالان در کشور وجود ندارد، بی سوادی همچنان استمرار یافته و سازمان نهضت سوادآموزی چیزی را رفع می‌کند؛ که از سوی دیگر در حال تولید شدن است در حالی که معیارهای بین‌المللی برای سطح سواد مدام در حال تغییر بوده اما در ایران هنوز مهارت‎‌های بنیادین خواندن و نوشتن، گرفتار نداشتن برنامه مناسب باقی مانده است.

   چرا بزرگسالان قید سواد را می‌زنند؟

علی باقرزاده، رییس سازمان نهضت سوادآموزی کشور، معتقد است بازگشت به بی سوادی در چرخه نهضت سوادآموزی یکی از چالش‌هایی است که باید به آن توجه کرد، موضوعی که او از سال گذشته به عنوان یکی از آفت‌های نظام سوادآموزی مطرح کرد و حالا بار دیگر بر آن تاکید دارد. او درباره این موضوع گفت: « در سال‌های 91 تا 95 نرخ باسوادی کل جمعیت بالای شش سال کشور 2.85 صدم درصد رشد کرده است. این میزان 14 برابر نرخ رشد باسوادی در سال‌های 86 تا 90 است. ما نسبت به میانگین جهانی هم رشد خوبی داشتیم در طول سال‌های 2000 تا 2015 میانگین رشد جهان 1 درصد بوده است. در حالی‌که ما در 5 سال حدود 3 درصد رشد کرده ایم یعنی سه برابر میانگین 15 ساله جهان. در 5 سال گذشته، علاوه بر این بالغ بر 1.5 میلیون نفر از تعداد بی سوادان کم شده است که خیلی بیشتر از میزان کاهش تعداد بی سواد در سال‌های 85 تا 90 است.»

باقرزاده افزود: « با وجود اینکه هر سال از تعداد نرخ بیسوادی کم می‌شود ولی بحثی که برای ما مهم است آنهایی هستند که وارد دوره ابتدایی نمی‌شوند. در روستا تا ۱۱ سالگی بچه‌ها فرصت دارند تا در کلاس اول ثبت نام کنند. معمولا دو درصد افراد در سن تعلیم وارد مدرسه نمی‌شوند. بحث دیگر ما کسانی هستند که باسواد می‌شوند اما دوباره از چرخه باسوادی خارج می‌شوند. کسانی که بازگشت به بی سوادی می‌کنند. در واقع محیط برای این افراد مهیا نیست تا مهارت خواندن و نوشتن خود را تداوم بدهند. یکی از دلایل آن هم این است که بیشتر کتاب‌هایی که در بازار وجود دارد یا جنبه کودک و نوجوان یا کتاب‌هایی برای سطح بالای سواد است. در واقع متناسب با نیاز یک بزرگسالی که تازه دارد سواد یاد می‌گیرد کتابی تولید نمی‌شود. رادیو، تلویزیون و نشریات ما نیز متناسب این گروه سنی تولیدی ندارند. سازمان پژوهش نیز لازم التعلیم‌ها را پوشش می‌دهد. این موضوع بطور کلی یکی از دلایل بازگشت به بی‌سوادی افراد است.»

او بیان کرد: «رنکینگ جهانی سه سال است که اعلام نشده اما رتبه ما بالای 100 بوده است. البته مقایسه وضعیت سواد با میانگین جهانی نشان می‌دهد ما در گروه سنی 15 تا 24 سال وضعیت بسیار خوبی داریم. اما در گروه‌های سنی بالاتر، مثل بالای 65 سال از میانگین جهان پایین‌تر هستیم و دلیل این وضع هم این است که آموزش، در کشور ما اجباری نیست و این موضوع موجب ترک تحصیل و اضافه شدن به جمعیت بی سواد می‌شود. در بسیاری از کشورها آموزش ابتدایی اجباری است و اگر کسی نرود مجازات می‌شود. به‌علاوه حدود17 میلیون بزرگسال غیر محصل داریم که تحصیلاتی کمتر از سوم راهنمایی یا متوسطه اول را دارند و این منبع اصلی تولید بی سواد در نتیجه بازگشت به بی سوادی است. وضعیت سواد در گروه سنی 10 تا 49 سال خیلی بهتر است. در سرشماری سال 95، ما 2 میلیون و 700 بی‌سواد مطلق داریم که 400 هزار آن اتباع خارجی است و 300 آموزش ناپذیر هستند. 2 میلیون نفر ایرانی هستند که خواندن و نوشتن بلد نیستند یعنی بیش از 95 درصد جمعیت این گروه سنی.6 میلیون نفر از بی‌سوادان، بالای 50 سال سن دارند که فعلا در اولویت آموزش نیستند.»

رییس سازمان نهضت سواد آموزی درباره هزینه سواد آموزی افزود: « سوادآموزی اصولا سخت‌تر و پیچیده‌تر از آموزش‌های دوره دبستانی است و سرعت و قدرت یادگیری بزرگسالان نسبت به خردسالان کمتر است لذا سختی کار بالاتر است. ضمنا تامین همه امکانات آموزشی خصوصا کلاس و... به‌عهده آموزش‌دهنده است در صورتی‌که آموزش و پرورش این شرایط را ندارد. ضمنا به نظر می‌آید میانگین هزینه آموزش یک دانش‌آموز خیلی بالاتر از سوادآموزی است. باید توضیح بدهم که ردیف 128000 سوادآموزی در دو سال گذشته 65 درصد تخصیص داشته یعنی در دو سال حدود 200 میلیارد کسری تخصیص داشتیم. به‌علاوه ما چند پایه را در یک دوره آموزش می‌دهیم. در عین حال هزینه‌های کتاب و لوازم التحریر و نظیر آن را هم پرداخت می‌کنیم. آنچه ما هزینه می‌کنیم سالی کمتر از 200 میلیارد تومان است.»

   روند سوادآموزی از آغاز تا امروز

سال 1315، شکل‌گیری سازمان تعلیمان اکابر در ایران با هدف آموزش جامعه بی‌سواد در کشور در حالی شروع شد که پیش از آن هم فعالیت‌های غیر‌رسمی درباره این موضوع انجام شده بود. چنانچه از سال 1286، کلاس‌های اکابر در شیراز تشکیل می‌شد. سازمان آموزش سالمندان، سازمان آموزش بزرگسالان، کمیته ملی بیکار جهانی با بی‌سوادی و سازمان جهاد ملی سوادآموزی، نهادهایی بودند که در فاصله سال‌های 1332 تا 1357، برای سواد آموزی در ایران شکل گرفته بود. بعد از پیروزی انقلاب، ‌در دی ماه 1358، به دستور امام خمینی سازمان نهضت سوادآموزی در ایران تشکیل شد، ‌آمارها حکایت از آن دارند که در آن زمان 14 میلیون بی‌سواد در ایران وجود داشت که 9 میلیون و 300 هزار نفر از آنها در نتیجه برنامه‌های سوادآموزی موفق به دریافت کارنامه قبولی شدند. اما به مرور سرعت آموزش جمعیت بی‌سواد کشور به جای آنکه روند صعودی داشته باشد، به کندی پیش رفت و در سال‌های بعد تاکنون دو عامل اصلی افزایش افراد بازمانده از تحصیل و بازگشــت بخش قابل توجهی از افراد دارای مدرک سوادآموزی به چرخه بی‌سوادی، نرخ بی‌سوادی را همچنان بالا نگه داشت.

براســاس اعلام سازمان نهضت سوادآموزی و براساس سرشماری سال 90، ایران 10 میلیون بی‌سواد دارد که سه میلیون و 400 هزار نفر بین 10 تا 49 سال هستند و بر اساس آنچه رییس سازمان نهضت سوادآموزی در دی ماه 95 اعلام کرده بود، تعداد بی‌سوادهای 10 تا 49 ساله در کشور به یک میلیون و 137 هزار نفر رسیده است که اگر در پنج سال گذشته هیچ فرد بی‌سوادی به این آمار افزوده نشود، ایران حداقل 8 میلیون نفر بی‌سواد دارد.