کابوس پوپولیستی اروپا با «برگزیت» تمام نمیشود
گروه جهان| سمانه قربانی|
ناتوانی انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا باعث دردسر بزرگی برای بروکسل شده است. اما رهبران اروپایی در آستانه انتخابات پارلمان اروپایی با یک واقعیت جدید روبرو هستند؛ احزاب ضداروپایی اینبار تصمیم دارند تا از طریق تصاحب کرسیهای پارلمان اروپایی، تغییرات را از داخل کلید بزنند. سیانان نوشته، رای 3 سال پیش انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) هنوز به هیچ جایی نرسیده است. انگلیسیها که تاکنون دوبار ضربالاجل خروج از اتحادیه اروپا را از دست دادهاند مجبور هستند در انتخابات پارلمانی 23 مه شرکت کنند؛ آن هم دو ماه پس از اینکه تصور میرشد قرار است یک بار برای همیشه و به خوبی و خوشی اتحادیه اروپا را ترک کنند. رایدهندگان سراسر اتحادیه اروپا در طول دو هفته 751 عضو از پارلمان اروپا را انتخاب خواهند کرد. بهلحاظ تاریخی مشارکت در این انتخابات کم بوده است و تعداد کمی از رایدهندگان اعتراضهای خود را ثبت میکنند. خشمی که منجر شد تا رایدهندگان به برگزیت رای دهند و هنوز کاملا از میان نرفته است، یک ابزار قدرتمند در دستان احزاب مخالف با اتحادیه اروپا است. قرار بود برگزیت 29 مارس اجرا شود و انگلیس هیچ ارتباطی به این انتخابات نداشته باشد. نایجل فاراژ رهبر حزب ضد اتحادیه اروپایی یوکیپ در سال 2014 برای نخستینبار در انتخابات اروپایی بریتانیا شکل گرفت. این حزب بعدها فشارهای ضداروپایی را بر دیوید کامرون نخستوزیر وقت بریتانیا، تشدید کرد و در نهایت او را مجبور کرد که برای برگزاری همهپرسی فراخوان دهد. همه میدانیم که پس از این همهپرسی چه اتفاقی افتاد.
حزب جدید «برگزیت» فاراژ در سال 2019 کار بهمراتب راحتتری در پیش داشت. خیانت برگزیتی یک پیام قدرتمند است و باز هم انتظار میرود که فاراژ تا پایان این راه برود. فقط در انگلیس نیست که احزاب ضداروپایی خوب فعالیت دارند. نظرسنجی جدید انتخابات اروپا پیشبینی میکند که این احزاب بتوانند 35 درصد از کرسیهای پارلمان اروپا را دست آورند. این در حالی است که ضداروپاییها پیش از این نتوانسته بودند که به پارلمان اروپایی راه پیدا کنند چرا که سطح نفوذ آنها در اتحادیه اروپا همواره محدود بود. شرایط در حال تغییر است. ماتئو سالوینی، معاون نخستوزیر ایتالیا و رهبر حزب راستگرای لیگنورد که ماههاست در قالب ائتلاف با حزب پوپولیست جنبش پنج ستاره ایتالیا را اداره میکند، ماههاست که تلاش میکند تمام احزاب ضداتحادیه اروپا را با هم متحد کند. سالوینی اگر موفق شود میتواند یکی از بزرگترین بلوک سیاسی را در پارلمان اروپایی تشکیل دهد. البته از آنجایی که بهلحاظ تاریخی، احزاب ضداروپایی ویژگیهای مشترکی با یکدیگر ندارند، بنابراین مشخص نیست که آیا سالوینی میتواند به چنین موفقیتی دست پیدا کند یا خیر.
کاترین دوریز، استاد رفتار سیاسی دانشگاه ویرج آمستردام، معتقد است که نیروی فعلی پشت سر احزاب ضداروپایی میتواند مردم را وادار کند که اختلافات میان آنها را کنار بگذارند. او میگوید: «اگر تمام احزاب ضداروپایی خوب کار کنند ممکن است که برخی به آنها بپیوندند چرا که یک انگیزه بزرگتر برای ایجاد چنین گروهی دارند.» این انگیزه بزرگتر توانایی تاثیرگذاری بر سیاستهای اتحادیه اروپا به جای اعتراض از راه دور است. متیو گودوین استاد علوم سیاسی دانشگاه کنت و کسی که در نوشتن کتاب «پوپولیسم ملی» همکاری داشته، میگوید: «بسیاری از پوپولیستهای اروپایی رویه خود را از درخواست برای خروج از اتحادیه اروپا به تاثیر بر اروپا از طریق نظام داخلی آن تغییر دادهاند.» بهگفته گودوین، آنچه آنها میخواهند، یک نیروی سیاسی مخرب در پارلمان اتحادیه اروپا است. این کارشناس سیاسی میگوید: «احزاب ضداروپایی بهاحتمال زیاد تلاش خواهند کرد تا قدرت را به دولتهای اروپایی بازگردانند و امنیت مرزها را تقویت کنند.» بهگفته گودوین، شدت جنگ میان جریان اصلی اروپا و پوپولیستهای ضد اتحادیه اروپا در حال بیشتر شدن است چرا که هیچ نشانهای دال بر اینکه این روند یک اعتراض کوتاهمدت بوده دیده نمیشود. گودوین میگوید، گرایشهای بلندمدت هستند که این تغییرات را به وجود میآورند؛ تغییراتی چون رویگردانی مردم از نهادهای سیاسی، نرخ بالای مهاجرت، و قویتر شدن حس از دست رفتن اقتصاد و ناپایداری شرایط در میان کارگران سفیدپوست، تضعیف پیوندهای بین احزاب اصلی و رایدهندگان. تمامی این تغییرات ریشههای عمیق دارند که اگر نگوییم چند دهه اما حاصل تحولات چند سال است. به نظر میرسد پوپولیسم ریشه قویتری در جامعه ما داشته باشد زیرا بسیاری از افراد مایلند در مورد آن فکر کنند.»
انتخابات اتحادیه اروپا میتواند باعث دردسرهای جدی در بروکسل شود اما مساله به همین جا ختم نخواهد شد. یک الگوی ثابت در سیاستهای اروپایی احزاب راستی وجود دارد که از ایدههای پوپولیستی برای جذب رایدهندگان استفاده میکنند. برای روشن شدن موضوع به مثالی راجع به پیروزی حزب استقلال بریتانیا در سال 2014 بر محافظهکاران میپردازیم، روند ی که باعث شد تا حزب محافظهکاران پیشنهاد همهپرسی درباره عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا را مطرح کند. اما همانطور که دی وریس توضیح میدهد، موضوع گاهی اوقات نامحسوستر است. او به اقدام اخیر مارک روته نخستوزیر هلند، اشاره میکند که اخیرا اهمیت انتخابات در اتحادیه اروپا را زیرسوال برده بود. چرا؟ زیرا نظرسنجیها نشان میداد که رقبای ناسیونالیست «انجمن دموکراسی» میتوانند حزب حاکم را برای «آزادی و دموکراسی برای مردم» شکست دهند. شکستی که باعث میشود تا حزبی روی کار بیاید که روند خروج هلند از اتحادیه اروپا را کلید بزند، کنترل مرزی را تشدید کند و از ممنوعیت استفاده از پوششهای اسلامی حمایت کند. پس نکته اصلی این است که سیاستمداران ضداتحادیه اروپا اگرچه جرقه برگزیت را زدند اما همین حالا در دیگر کشورهای اروپایی بهدنبال ماندن در اتحادیه اروپا و تغییر دادن آن از طریق فرآیندهای داخلی هستند. و اگر رهبران اروپایی در کنار هم قرار بگیرند، شاید به این نتیجه برسند که شاید این مساله واقعیت جدیدی است که باید با آن روبرو شوند.