عصر خردورزی دولتها
منصور بیطرف|
سردبیر|
در حالی که چهارشنبه شب مایک پمپئو، وزیر امور خارجه امریکا، مسکو ر ا به مقصد واشنگتن ترک میکرد، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران هم از دهلی نو به مقصد توکیو پرواز کرد. هر دو وزیر امور خارجه یک پلان یا طرح را در دست داشتند، آن هم «ایران» است. پمپئو در تور یک هفتهای که بین عراق، بریتانیا، بروکسل و روسیه، داشت – نقشهای که سیانان از این تور روی صفحه تلویزیون ترسیم کرده بود، مسیر رفت و برگشتهای آن از این همه تلاش حیرت آور بود- سعی در اقناع دولتها در همراهی و همسویی با امریکا بود و توری هم که ظریف در این مدت به راه انداخته ترکمنستان، هند، توکیو و پکن، سعی در اقناع دولتها در همراهی نکردن با امریکا است. هر دو وزیر یک ماموریت در دست دارند اما اینکه کدامشان موفقتر هستند دیگر به روند آتی و موضعگیریهای دولتها در برخورد با غیرمنتظرهها برمیگردد.
گزارشهایی که رسانهها از دیدارها و مصاحبهها با این دو وزیر پخش میکنند، نشان میدهد که تا به حال پمپئو در قانع کردن دولتها آنچنان موفق نبوده است. او از یک طرف در دیدار با روسای حکومت عراق آنها را همچنان در فهرست معافیتها قرار میدهد و از طرف دیگر خواهان همسویی با امریکا است، نظری که دولت عراق بهشدت با آن مخالفت کرد،. پمپئو در دیدار با جرمی هانت، وزیر امور خارجه بریتانیا، هم نتوانست آن کشور را با موضع امریکا همسو کند و هانت همچنان از موضع برجامی با پمپئو سخن گفت و در دیدار با همتایان اتحادیه اروپایی هم فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، با بیاعتنایی با پمپئو برخورد کرد و خواستار تندروی نکردن در برخورد با ایران شد. در مرحله آخر هم که دیدار پمپئو با پوتین بود، پوتین اظهار کرده بود که روسیه آتش نشان نیست که هر زمان از او بخواهید آتش خاورمیانه را خاموش کند، جلو برود. نقل قولی که متاسفانه برخی رسانهها آن را علیه ایران برداشت کرده بودند اما به نظر میآید پاسخ به امریکا بوده است. اینها نشان میدهند که پمپئو در تورهای خود آنچنان موفق نبوده است لذا امریکا در مرحله بعد جنگ روانی دیگری را راه انداخت و آن اعلام خروج کارکنان غیر ضروری از سفارتخانهها و کنسولگریهای خود در عراق و چند کشور دیگر عربی بود. اعلامی که باز متاسفانه برخی از رسانهها در دام آن افتادند. اما پنهان قضیه به نظر میآید چیز دیگری است که برخیها با تیزبینی آن را افشا کردند و آن کاهش هزینههای سفارتخانهها و کنسولگریها بوده است. چیزی که از مدتها قبل وزارت امور خارجه امریکا بهدنبال آن بوده است و آن کشور اکنون از آن به مثابه یک جنگ روانی علیه ایران بهرهبرداری میکند.
اما اگر روی خود را به شرق برگردانیم و سفر وزیر امور خارجه ایران را رصد کنیم ماجرا را متفاوتتر میبینیم. در حالی که کشورهای هند، ژاپن و چین از معافیتهای امریکا خارج شدهاند و در عین حال رنج میبرند، بهدنبال منطقهای آرام و اقتصادی مرفهتر هستند. آنها در گفتوگوهای خود با وزیر امورخارجه ایران خواهان تنش زدایی در منطقه خاورمیانه هستند. این نگرانی به وضوح در سخنان شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن دیده میشود. هند هم آنچنان از برخورد منطقهای امریکا خوشحال نیست و چین هم که اکنون آتش تیز تعرفهها و ممنوعیت بر سر کالاهای آن کشور افتاده جندان از رفتار ترامپ راضی به نظر نمیرسد. همه اینها میتواند نشانههایی از آن باشد که رفتار ترامپ باعث شده که امریکا در برخورد با دنیا زیر سوال برود، و این خود یک شروع از کنار زدن رهبری امریکا از سردمداری جهان است. نگرانیای که میتوان آن را به وضوح در نوشتههای نخبگان امریکایی دید.
اما به کشور خودمان برگردیم. در حالی که امریکا یکه و تنها از برجام خارج شده و جزو چند کشور ماجراجو مانند عربستان سعودی و اسراییل با او همراه نیستند، این ر فتار یکجانبه گرایی ترامپ بهشدت نگرانکننده شده است. زیرا اکنون جهان در مقطعی حساس به سر میبرد. فارغ از قضاوت سیاسی در مورد ایران، همراهی با ترامپ و دولتمردان جنگجوی وی، دنیا را به سمت یک جنگ نه فقط منطقهای بلکه میتواند جهانی هم بشود، هدایت میکند. مگر جنگ جهانی اول چگونه رخ داد ؟ چند قطبی شدن دولتهای آن موقع باعث شد که ترور ولیعهد اتریش موضعگیریهای دولتها در مقابل هم قرار گیرد و جرقه جنگ جهانی اول را بزند. جنگی که نتایجش فقط سقوط سه امپراتوری اتریش، روسیه و عثمانی نبود بلکه خلق کشورهای جدید با مرزهای تازه بود که همچنان اتش درگیریهای منطقهای را دربرگرفته است. جنگ جهانی دوم هم با یکجانبه گرایی هیتلر و نادیده گرفتن توافق و تعهدات بینالمللی – کاری که اکنون ترامپ دارد انجام میدهد - بروز پیدا کرد. در واقع جهان براساس این تجربیات بود که بهدنبال تاسیس سازمانی با اجماع بینالمللی رو نهاد تا در برابر یکه تازیهای فردی بایستد و دنیا را به آتش نکشد. اکنون در این مقطع است که جهان باید خردورزی خود را نشان دهد. در حالی که تمامی نهادهای بینالمللی و کشورهای جهان از تعهد ایران به برجام سخن میگویند، چگونه اجازه میدهند یک کشور با داشتن ابزار قدرت نظامی یا اقتصادی بخواهد یکه تازی کند و دنیا را به آشوب بکشاند؟ این همان مقطعی است که دولتهای جهان باید در کنار هم بایستند .