پاسخ اروپایی به انقلاب ترامپی
اکنون که احزاب سیاسی اروپا کمپین برای انتخابات پارلمان اروپایی را آغاز کردهاند، به نظر میرسد که استراتژیهای خود را بر مبنای درسهای گرفته شده از رایگیریهای اخیری که شاهد بودهاند، برگزیت، ترامپ، ویکتور اوربان و امانوئل ماکرون انتظارات خود و نخبگان را تغییر دادهاند. در نتیجه، 5 تفکر گمراهکننده درباره شکل سیاستگذاری اروپایی به موضوع اصلی مناظرات تبدیل شده است. اولین افسانه این است که این انتخابات سقوط به سیاستهای قبیلهای خواهد بود. دومین افسانه این است که تقسیم بندی قدیم چپ و راست جای خود را به تقسیمبندی بین طرفداران اروپا و ملی گرایان یا طرفداران اروپای باز یا بسته میدهد. افسانه سوم این است که انتخابات پارلمان اروپایی به مثابه یک همه پرسی درباره مهاجرت است. افسانه چهارم این است که اروپا بین شرق و غرب تقسیم میشود. افسانه پنجم این است که انتخابات منحصرا ملی است. اما حقیقت این است که انتخابات امسال میتواند حقیقتا اولین انتخابات فراملی پارلمان اروپایی باشد.
دیپلماسی ایرانی در مطلبی به نقل از آیوِن کرستِو، مارک لِنِرد و سوسی دنیسِن آورد: انتخابات اروپایی با وجود نام آنها، مدتهاست که برچسب «انتخابات ملی دوم» را یدک میکشند. به عبارت دیگر، آنها اکنون به انتخاباتی کم اهمیت با میزان مشارکت اندک تبدیل شدهاند که رایدهندگان عمدتا از آنها برای ارسال پیام به سیاستمداران ملی استفاده میکنند.
اگرچه همچنان مسائل درون کشوری بسیاری مطرح است و هیچ نامزد پیشروی هم نتوانسته سراسر اروپا به شهرت برسد، اما انتظار میرود که انتخابات آتی در قیاس با انتخابات گذشته ماهیتی فراملیتی و حتی پن اروپایی داشته باشد.دلیل این مساله بعضا این است که بنن به اوربان و سالوینی در تلاشهای آنها برای متحد کردن چپ افراطی و راست افراطی پشت رهبران پوپولیست کمک میکند و پاسخی اروپایی به انقلاب ترامپی که همه سیاستگذاریها را در دو سوی اقیانوس اطلس بر هم زده، میدهد. اوربان و سالوینی در حال تلاش برای ایجاد یک اتحاد پوپولیستی در سراسر اروپا هستند که رویکردی ضد ریاضت اقتصادی و ضد مهاجرتی دارد و هدف از آن ایجاد یک جایگزین برای احزاب جریان اصلی است. آنها سعی دارند نهادها را در بروکسل تصرف کنند تا بتوانند یکپارچگی اروپا را از داخل نابود سازند. آنها از دیدگاه خودشان میخواهند اروپا را از نو بر اساس ارزشهای غیرلیبرال بنا کنند.
تهدید این جنبش همچنین میتواند به بسیج شدن یک جبهه مخالف از رایدهندگان حامی اروپا منجر شود که نگران نجات و آینده اتحادیه اروپا هستند.
وقتی از شرکتکنندگان درباره بزرگترین خسارت ناشی از فروپاشی اتحادیه اروپا پرسیده شد، در اکثر کشورها نگرانیها حول مسائل مربوط به بازار واحد اروپایی یعنی آزادی برای زندگی و کار در دیگر کشورهای عضو اتحادیه و سفر و تجارت بین مرزی آزاد و همچنین ارز واحد یعنی یورو میچرخید. رایدهندگان در کشورهایی مانند مجارستان، لهستان و رومانی نقش اتحادیه اروپا را در محفاظت از دموکراسی، حاکمیت قانون و حقوق بشر، حیاتی میدانند. اما نگرانی آنها یک بُعد مرتبط با قدرت برتر هم دارد: رایدهندگان در فرانسه، آلمان، اتریش، اسپانیا، دانمارک و ایتالیا به توانایی اتحادیه اروپا در مقابله با ایالات متحده و چین ارزش مینهند. نهایتا، شهروندان سه عضو اسکاندیناویایی اتحادیه اروپا به علاوه هلند و اتریش نقش اتحادیه اروپا را در رسیدگی به مساله تغییرات آب و هوایی ارج مینهند.
این مساله توانایی بسیج کردن رایدهندگان حامی اتحادیه اروپا را دارد. دادهها حاکی از آن است که افرادی که نگران تغییرات آب و هوایی هستند، دیدگاه خوشبینانهتری به اتحادیه اروپا دارند شاید به این دلیل که مشکل تغییرات جوی را مسالهای فراتر از یک کشور میدانند و معتقدند برای رسیدگی به آن به اقدام جمعی نیاز است.
در بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا نگرانی درباره تهدید ملی گرایی برای آینده اتحادیه اروپا در میان افراد آنقدری شدید است که میتواند آنها را به رای دادن تحریک کند. شاید دلیلش این باشد که حماسه برگزیت در پس زمینه این انتخابات نقشی کلیدی ایفا میکند و هیچ یک از دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا نمیخواهند مسیر بریتانیا را در این آشوب خودساخته دنبال کنند. به علاوه، حتی افرادی که با احزاب ملی گرا کنار آمدهاند و از آنها حمایت میکنند، باز هم نگران شک و تردیدها به اروپا در دیگر کشورهای عضو بلوک هستند. آنچه که از زمان برگزاری انتخابات پارلمان اروپایی در سال 2014 تغییر کرده این است که رایدهندگان دیگر اتحادیه اروپا را بیاهمیت نمیانگارند. در حقیقت، اکنون در قیاس با گذشته افراد بیشتری روند انتخابات پارلمان اروپا را در دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا دنبال میکنند. و متوقف کردن راست افراطی دومین تعریف خوب رایج از «انتخاب خوب» در میان پاسخدهندگان به نظرسنجی ماست؛ اولین گزینه رویایی «بحث پر جنب و جوش» است.
نتیجه، نوع جدیدی از «انتخاب هیبریدی/دو گانه» خواهد بود که اگرچه ماهیتا در سطح ملی است، اما تحت تاثیر مباحثات در دیگر مناطق در اروپاست. این مساله هم به غیرقابل پیشبینی شدن نتیجه رایگیری ماه مه 2019 کمک کرده است: اکنون بیش از هر زمان دیگری رویدادهای داخلی در یکی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا میتواند نتیجه انتخابات را در دیگر کشورها را تحت تاثیر قرار دهد.