ایران، امریکا و جنگی تمام‌عیار در عرصه اقتصاد

۱۳۹۸/۰۴/۱۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۷۸۴۳

ایران به دلیل تحریم‌های بی‌سابقه و با وجود آرامش موجود در کشور، هم‌اکنون با شرایط جنگی روبرو است؛ آن هم جنگ با بزرگ‌ترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان. از این رو است که وزیر امور خارجه تصریح داشته تحریم‌ها جایگزین جنگ نیست بلکه خودِ جنگ است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا، همه شواهد و موضع‌گیری‌های مسوولان جمهوری اسلامی و سران کاخ سفید گویای حاکمیت شرایط جنگی بر مناسبات ایران و امریکا است.

یازدهم اردیبهشت ماه بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با معلمان و فرهنگیان تصریح داشتند «آرایش دشمن آرایش جنگی است. از لحاظ اقتصادی آرایش جنگی گرفته، از لحاظ سیاسی آرایش جنگی گرفته، فقط از لحاظ نظامی علی‌الظاهر آرایش جنگی ندارد که آن هم البته حواس نظامی‌های ما جمع است. همانطور که عرض کردم از لحاظ فضای مجازی آرایش جنگی گرفته، در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملت ایران گرفته، ملت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد، باید خودش را آماده کند در همه بخش‌های مختلف.»

رییس‌جمهوری و سایر مسوولان ارشد جمهوری اسلامی نیز بارها به تشریح شرایط حال حاضر کشور پرداخته‌اند. 10 روز پس از این بیانات رهبری، «حسن روحانی» در ملاقات با جمعی از فعالان سیاسی اظهار داشت در شرایط سختی قرار داریم و اضافه کرد که تحریم‌های فعلی از دوره جنگ ایران و عراق بیشتر است.

به گفته رییس‌جمهوری، امروز نمی‌توان گفت که شرایط از دوران جنگ تحمیلی بهتر یا بدتر است اما ما در زمان جنگ مشکل بانک، فروش نفت و واردات و صادرات نداشتیم و تنها تحریم ما، تحریم خرید سلاح بود.

بسیاری از ناظران شرایط حال حاضر کشور را چنین توصیف می‌کنند که ایران به دلیل مواجهه با بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها و هماوردی با هژمونِ خودخوانده جهانی عملاً هزینه‌های جنگ را می‌پردازد.

با وجود انکار مقامات دولتِ «دونالد ترامپ»، تحریم‌ها عملاً و مستقیماً مردم ایران را هدف قرار داده است؛ از وضعیت کسب و کار، اشتغال و عناصر معیشت تا دارو و درمان آنان.

جمهوری اسلامی ایران با وجود پایبندی به تعهدات هسته‌ای و مشروعیت اقدامات بین‌المللی، با عهدشکنی امریکا در خروج از برجام مواجه شد. پس از آن، سودای ترامپ برای دستیابی به توافقی نظیر آنچه سلفش «باراک اوباما» چهار سال پیش منعقد ساخته بود، موجب شد تا سیلی از تحریم‌ها برای کشاندن تهران پای میز مذاکره به سوی ایران سرازیر شود.

در فضای بی‌عملی دیگر اعضای برجام به خصوص اروپایی‌هایی که مدعی تضمین توافق هسته‌ای و عمل به تعهدات‌شان بودند، ترامپ با ترغیب افراطی‌های واشنگتن و نیز شرکای صهیونیستی و سعودی، تهدیدات نظامی را نیز چاشنی تحریم‌ها قرار داد.

تحریم‌های ترامپ ریشه‌های اقتصاد ایران و شریان حیات مردم را نشانه رفته است و امریکایی‌ها علناً اعلام داشته‌اند قصد فروپاشی ساختار اقتصادی ایران و ورشکستگی آن را دارند، آن هم در جهانی که در آن اقتصاد حرف اول را می‌زند و انگیزه بسیاری از تحرکات سیاسی، دیپلماتیک و گاه نظامی- امنیتی کسب بیشینه منافع اقتصادی است.

از دید بسیاری از تحلیلگران، ترامپ پس از وضع تحریم‌ها به انتظار نشسته تا فرآیند جنگ اقتصادی پیش رفته، کار خود را بکند و در نهایت ایران تسلیم شود. وی بطور همزمان و به صورت پی در پی در باغِ سبز را به روی ایرانیان می‌گشاید و می‌گوید در صورت تن دادن تهران به مذاکره، ایران به سمت شکوه و توانمندی اقتصادی راه خواهد یافت و اوضاع مردم آن دگرگون خواهد شد.

با این حال، سه واقعیت اساسی در مورد ترامپ مشهود است؛ نخست اینکه وی نیاز مبرمی به مذاکره دارد و گذشت زمان و نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری بدون کامیابی در پرونده ایران، ضربه سختی به کارنامه سیاست خارجی وی خواهد بود. دوم اینکه وی به‌شدت به ثمربخشی جنگ اقتصادی امید بسته و در همین حال به دلیل ادعاها و شعارهایش پرهیزی جدی از رویارویی نظامی و ورود به جنگی با سرنوشت کاملاً نامعلوم در خاورمیانه رو به انفجار دارد.

سومین واقعیت نیز که از دیدارهای مکرر وی با رهبر کره شمالی، جنگ تعرفه‌ای با چین و حتی مناسبات با شرکای عربی و اروپایی امریکا برمی‌آید اینکه ترامپ در صورت ورود به مذاکره حاضر به اعطای امتیازی نیست و همچون الگوی کره شمالی، صرفاً مذاکره را برای استفاده سیاسی و تبلیغاتی می‌خواهد. علاوه بر اینکه مسوولان جمهوری اسلامی تصریح داشته‌اند اصولاً مذاکره در شرایط فشار و تهدید بی‌معنا است و تضمینی هم جهت مصالحه با پیمان شکن‌ترین دولت حاضر در کاخ سفید وجود ندارد.

در این شرایط بهترین توصیف از مناسبات ایران و امریکا مواجهه یا به عبارتی بهتر جنگ اقتصادی است. در این میان، مسوولان جمهوری اسلامی بارها از توصیفاتی چون «تروریسم اقتصادی» نیز برای تشریح وضعیت اقدامات ضدایرانی کاخ سفید استفاده کرده‌اند.

با گذر زمان به زیان ترامپ، ابعادی تازه به این جنگ اقتصادی اضافه می‌شود؛ از جنگ سایبری تا تهدیدات پی در پی نظامی چنانکه ترامپ چند بار از احتمال جنگی کوتاه میان دو طرف سخن به میان آورده و در مقابل، «محمدجواد ظریف» جنگ کوتاه و کم هزینه را توهمی در ذهن ترامپ و جنگ طلبان امریکایی و منطقه‌ای خوانده است. واقعیت آن بود که پس از سقوط پهپاد جاسوسی امریکایی در حریم ایران که اواخر ماه گذشته صورت گرفت، قاطعیت ایران در هرگونه برخورد نظامی و ملاحظات پرشمار ترامپ در دست بردن به سوی چنین گزینه‌ای عیان‌تر شد.

ترامپ بارها در لفاظی‌های خود از تهدیداتی بزرگ برای عقب نشاندن ایران بهره برده بود. همچون ابتدای مردادماه پارسال که در پاسخ به رییس‌جمهوری کشورمان با لحنی خشمناک ایران را تهدید به عواقبی کرده بود «که در تاریخ هم کمتر کسی آن را تجربه کرده است»؛ نظیر توییت‌هایی که پیش‌تر کشورهایی چون کره شمالی را با آن تهدید کرده بود.

اینک اما در عرصه عمل واقعیت‌های جنگ در منطقه نمود بیشتری یافته است. همزمان با اشارات گذرا و بی‌پشتوانه ترامپ مبنی بر احتمال برخورد مستقیم با ایران، پیاده نظام‌های ورشکسته دشمنان ایران در رسانه‌های خارجی از ضرورت مقابله مردم با نظام جهت جلوگیری از وقوع جنگ سخن می‌گویند اما ماهیت جنگ، تقابلی اقتصادی است که عملاً فرقی با جنگ مستقیم ندارد و تحریم‌ها معنایی جز اعلان جنگی تمام‌عیار را به ذهن متبادر نمی‌سازد.

در همین زمینه بود که رهبر انقلاب بیست و هفتم بهمن ماه سال ۹۵ و مدت‌ها پیش از رویارویی تهران و واشنگتن چنین سیر تحولات را تشریح کردند که «امریکا می‌خواهد با تکرار ترفند تهدید و جنگ نظامی، توجه مسوولان جمهوری اسلامی ایران را از صحنه جنگ واقعی یعنی جنگ اقتصادی منحرف کند.»