تختگاز سهام در «حافظ»
گروه بورس|محمد امین خدابخش|
رونق بازار سهام همچنان ادامه دارد و در این میان هر روز شاهد رشد نماگرهای بورس و فرابورس هستیم. مسیر صعودی قیمتها که از ابتدای سال تاکنون بازدهی 74 درصد داشته است، موجب شده تا بسیاری از فعالان بازار سهام که معاملات امسال خود را با خاطره تلخ سقوط قیمتها در سال گذشته آغاز کرده بودند، سودهای دور از انتظاری را در ترکیب سبد سهام خود شاهد باشند.
ریشه رونق کجاست؟
بازار سهام که سال گذشته را با افزایش آرام قیمت دلار در سامانه نیما به اتمام رسانده بود از ابتدای اسفند 97 و همزمان با مشخص شدن ثبات رویه در روند تولید و فروش شرکتها، رشدی آرام را آغاز کرد. رونق یاد شده که ابتدا گمان میشد، فقط به رونق سنتی معاملات در آغاز سال نو پیوند بخورد رفته رفته ادامه یافت و به سبب صورتهای مالی منتشر شده از سال مالی قبل تا فصل مجامع ادامه یافت. در این زمان بود که بسیاری از فعالان بازار با گمان به اینکه با اتمام مدت زمان برگزاری مجامع عادی سالانه و تقسیم سود شرکتها، صعود بازار خاتمه خواهد یافت، دست به نقد کردن معاملات و شناسایی سود زدند. خروج این بخش از معاملات گران از گردونه معاملات سبب شد تا در نهایت شاهد افت نسبی قیمتها و شروع رخوت نسبی بازار در اواسط تابستان باشیم.
با این حال اصلاح قیمتها در این دوره و نوسان منفی کم حجم در بهای سهام حکایت از آن داشت که بسیاری از فعالان بازار همچنان به ارزندگی سهام مخصوصا نمادهای حاضر در بورس و تابلوهای اصلی فرابورس اعتقاد جدی دارند و به این راحتیها حاضر به فروش سهام خود در قیمتهای آن روزها نیستند.
رشد واقعی ثروت یا تورم در «درآمد»
تفکر این عده که اغلب سهامداران با سابقه بورس تهران بودند، بر این مبنا استوار بود که رشد سودآوری شرکتها به ارقام به دست آمده در صورتهای مالی سال 97 محدود نخواهد شد و دلیل این مدعا رشد متوسط قیمت دلار نیمایی نسبت به سال گذشته بود. در شرایطی که میانگین دلار سامانه نیما در سال 97، 6 هزار و 500 تومان بود، در سال جاری و تا به اینجای کار شاهد میانگین بیش از 11 هزار تومانی برای دلار به فروش رفته در این سامانه بودهایم. در واقع سقوط ارزش ریال که به تورمی قدرتمند در یک سال گذشته منتهی شده بود تاثیر اصلی خود را با یک سال تاخیر در صورتهای مالی شرکتها نشان داد. همین امر کافی بود تا با فرض ثبات در سایر شرایط، این انتظار در میان تحلیلگران تقویت شود که مجامع برآمده از صورتهای مالی سال 98 بسیار متفاوتتر از سال قبل از آن خواهد بود. از این رو با چربش قدرت خریداران به فروشندگان و رخوت بازارهای موازی همچون طلا و ارز، شاهد دور تازهای از رونق در معاملات این نمادها بودیم. گفتنی است، افزایش درآمد ریالی شرکتها در حالی رخ میدهد که به دلیل کاهش قیمت فروش برخی محصولات، در حوزه شیمیایی و فلزی – معدنی، ناشی از افت قیمتهای جهانی و تاثیر تحریمها در عمل در آمد دلاری شرکتها نسبت به سال قبل تا حدودی کاهش نیز داشته است.
رشد بهای نمادهای دلاری تنها روی سکه رونق در بورس تهران نبود. در حالی که بسیاری از نمادهای بازار در ماههای اخیر به دلایلی بنیادی موجه و مقبولی افزایش یافته بودند، نمادهای دیگری نیز بودند که بهدلیل خوشبینی بازار در خصوص رشد ارزش ذاتی و ارزش جایگزینی رونق گرفته بودند. همین امر موجب شد تا شاهد رشد صعودی قدرتمندی از نیمه دوم مردادماه باشیم؛ صعودی که تاکنون نیز ادامه یافته و نه تنها توانسته شاخص کل بورس را به سطوح بالاتری برساند بلکه موجب شده تا بسیاری از نمادها حالا وارد محدوده حبابی قیمت نیز شوند.
در واقع رشد یک نفس و بیوقفه قیمتها که تا چندی پیش با تحلیلهای بنیادی کارشناسان همخوانی داشت حالا چنان ادامه یافته که ترس بسیاری از فعالان قدیمی بازار را برانگیخته است. این ترس که از رشد بیش از ارزش قیمتها نسبت به سود پیشبینی شده آنها ناشی میشود سبب شده تا بسیاری از معاملهگران حالا به عدم اطمینان بیشتری نسبت به آینده اقدام به سهامداری کنند. به همین دلیل «تعادل» در گفتوگویی با دو تن از کارشناسان بازار سهام رشد 9هزار و 368 واحدی شاخص بورس تهران (3.1 درصد) را مورد بررسی قرار داد و در خصوص شرایط فعلی بازار و مسیر حرکت آتی آن به پرسش و پاسخ پرداخت.
در همین زمینه علیرضا کدیور درخصوص دلایل تداوم رشد قیمت در بازار گفت و مهمترین محرک افزایش قیمتها در مقطع فعلی را اینگونه شرح داد: دلیل اصلی این رشد به خاطر نقدینگی سرگردانی بوده که به دلیل نبود فرصت سرمایهگذاری در سایر بازارها به سمت بورس آمده است. از این رو میتوان گفت تا زمانی که بازارهای دیگر نظیر سکه، طلا و ارز با رکود مواجه شوند میتوان انتظار داشت که گسیل نقدینگی به سمت سهام ادامه یابد.
پیش به سوی حباب
وی در ادامه گفت: با این حال آنچه که در شرایط فعلی حائز اهمیت است، حبابی شدن قیمت در بسیاری از سهمهاست. این نمادها بیشتر شرکتهایی هستند که اغلب با دلایلی نظیر خوشبینی به افزایش سرمایه و از محل تجدید ارزیابی داراییها و سایر شایعات شکل گرفته با رشد قیمت مواجه شدهاند. شرکتهای یادشده اغلب نمادهایی در بازار دارند که نسبت قیمت به درآمد بالایی داشته و از وضعیت درآمدزایی مناسبی برخوردار نیستند.
کدیور خاطرنشان کرد: در حال حاضر بسیاری از شرکتها شامل فلزی – معدنیها و پترو پالایشیها نیز به قیمت معامله میشوند و در سطوح غیر معمول قرار نگرفتهاند. با این حال در صورت تداوم هجوم نقدینگی شاهد، حبابی شدن قیمت این نمادها نیز خواهیم بود.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که چه عواملی میتواند مسیر صعودی قیمتها را با تغییر مواجه کند، گفت: در چنین شرایطی محرکهای بسیاری وجود دارد که میتواند در صورت وقوع به تغییر جهت قیمتها منتهی شود. از جمله این دلایل میتوان به عرضه بازیگران حقوقی بازار و شرکتهایی اشاره کرد که حجم عظیمی از سهام را در پرتفوی خود نگهداری میکنند. از جمله عوامل دیگری که به تضعیف قیمتها منجر میشوند میتوان به جذابیت سایر بازارها اشاره کرد. دلیلش هرچه که باشد، باید به خاطر داشت که روند فعلی قیمتها دایمی نخواهد بود و بالاخره در زمان مقتضی پایان مییابد. از این رو بهتر است افرادی که اقدام به سرمایهگذاری در سهام میکنند در صورت نداشتن مهارت لازم تنها از طریق صندوقهای سرمایهگذاری به بازار سرمایه وارد شوند.
سواری بازار بر موج خوش بینی
همچنین محمد جواد فرهانیان در خصوص نگرش سرمایهگذاران به بازار و خبرهای پیرامون آن گفت: در حال حاضر بازار با بلوغ بیشتری نسبت به وقایع سیاسی برخورد میکند. این قضیه در خصوص تهدیدهای مقامات امریکایی نیز مشهود است. در شرایطی که در سال گذشته بازار با حساسیت بیشتری نسبت به تهدیدهای امریکا نگاه میکرد، حالا شاهد آن هستیم که بازار این تهدیدهای تو خالی را جدی نمیگیرد.
وی ادامه داد: خوشبینیها به وضعیت بازار و درآمدهای آتی محتملی که فعالان حوزه سهام در تحلیلهای ذهنی خود مد نظر قرار دادهاند سبب شده تا جریان نقدینگی به معاملات سهام همچنان ادامه یابد.
فرهانیان در خصوص احتمال تداوم رشد گفت: خوشبینی مورد بحث میتواند سبب شود تا در صورت وقوع هر نوع گشایشی در امور سیاسی، شاهد اتکای سهامداران بر جریانات آتی در آمدی برای شرکتها باشیم که شاید در حال حاضر وقوع آنها کمتر محتمل باشد. این کارشناس بازار سهام گفت: بازار ما صرفا با تحولات سیاسی و تاثیر روانی آن بر روند معاملات قابل ارزیابی نیست. باید به خاطر داشت که بازارهای موازی در حال حاضر سودآور نیستند و همین امر موجب شده تا سرمایهگذاران جایگزین بهتری برای سرمایهگذاری نداشته باشند. از این رو حتی اگر قیمتهای سهام را در محدوده مناسبی برای خروج تلقی کنند نیز ممکن است انگیزه لازم برای خروج از معاملات سهام را نداشته باشند. مهمترین دلیل این امر را نیز میتوان مدیریت مناسب بانک مرکزی در سایر بازارها نظیر بازار ارز دانست که توانسته از احتمال رشد غیر مولد قیمتها در این بازارها بکاهد.