اختلافات چین و هند
مریم خالقینژاد| زهرا بنیاشراف|
مرکز بینالمللی مطالعات صلح|
چین و هند دو کشور قوی با ظرفیتهای متفاوت اما هر دو با بالاترین جمعیتهای جهان و اقتصادهای با رشد و تراز جهانی تند و سریع نسبت به مناطق دیگر را دارا هستند که از دیرباز برخی اختلافات تاریخی را به همراه مناسبات تقریبا ضعیف و دارای فراز و فرود دارا بودهاند. چین دارای تمدنی قدیمی است و هند نیز پس از استقلال خود چندین اختلاف عمیق و جنگ با این کشور داشته است. اما بعد از جنگ سرد دو کشور گفتوگوهای زیادی را از سر گرفتند که هیچگاه منجر به قطع و از بین بردن اختلافات میان این دو نشد. در این بین روابط کشورها با همپیمانان خود نیز یکی از عوامل دامن زدن به اختلافات و کمرنگ شدن تفاهمات میان دو کشور است. همه این اختلافات منجر به یک بازی نامتقارن میان چند بازیگر شده است که چین در مقابل امریکا و هند و دیگر یارانش قرار دارد. اگرچه این دو کشور از نظر جمعیت تا حدودی نزدیک به هم و از نظر اقتصادی نیز از سریعترین و فعالترین اقتصادها هستند اما هند بنابر برخی شرایط داخلی و خارجی و منطقهای نتوانست در این رقابت فاصله نزدیک خود را با چین حفظ کند و طی سالیان اخیر تا حدودی فاصله خود را با چین زیاد میداند . همین امر باعث نگرانی و گرایش بیشتر به همراهان خود مانند غرب برای جبران این کاستی برآمده است.
آخرین جنگ میان دو کشور در سال 1962 بین دو کشور جمهوری خلق چین و هند جنگ بر سر مسائل به ظاهر ارضی و مرزی رخ داد که هیچگاه نمیتوان از موارد دیگر در دامن زدن به آتش این اختلافات چشم پوشی کرد. هند و چین در برخی مناطق مانند سکیم و آرناچال پرداش و لداخ حدودا چهار هزار مرز مشترک دارند اختلافات مرزی بر سر مناطق مختلفی مابین این دو کشور از جمله تخاصم بر سر دوکلم که چین معتقد است به آن تعلق دارد وجود دارد. در تاریخ بیشتر اختلافات دو دهه اخیر مابین دو کشور مربوط به مناطق مرزی و حدود مرزی است که چین خواهان رعایت و عمل بر حسب معاهدات و عهدنامهها و قرار دادهای موجود است و بر این اعتقاد است که هند بر خلاف توافقات و عهدنامهها همچنان به استقرار در مناطق مرزی تاکید دارد .
عدهای معتقدند که اختلاف اصلی بر سر زنگال است که هرکدام آن را از آن خود ودر حیطه سرزمینی خود میدانند و چین آن را تبت جنوبی نام نهاده است که به عنوان جزیی از خاک جمهوری خلق چین از آن یاد میکند تا جاییکه این امر عمیقترین اختلاف در دو دهه گذشته میان این دو کشور بوده است. شواهد حاکی از آن است که دلیل اصلی حل نشدن و مشخص نشدن خطوط مرزی مابین کشورها در منطقه زنگال آن است که به دلیل کوهستانی بودن مرزبندی مشخصی ندارد و دولتها نیز تاکنون چنین اقداماتی انجام ندادهاند.
اما اگرچه گفته ده است که زنگال مشکل اصلی اختلاف مابین چین و هند است اما کم نیستند عوامل ریز و چالش زا مابین دو کشور که منجر به پرنگتر جلوه نمودن اختلافات مرزی و سرحدی میشود.که میتوان از آنها به عنوان خرده اختلافات مابین دو کشور نام برد که در زیر به آنها اشاره میشود.
مخالفت هند با کریدور اقتصادی چین و پاکستان
سرمایهگذاری چین در نپال، بسیاری علت رشد سرمایهگذاری مستقیم چین را در نپال بسته شدن مرز میان هند و کاتماندو میدانند که منجر به تمایل نپال به چین شده است و این امر نگرانی فزایندهای را در هند ایجاد کرده است.
عدم تفاهم در تحریم مسعود اظهر: مسعود اظهر سرکرده گروه جیش محمد است که برخی اقدامات آنها منجر به درگیری با هند شده است.
حضور رهبر تبت در هند، چالش برانگیز بودن سفرهای رهبران بودایی تبت به هند از این جهت نیز منجر به اختلاف میان دو کشور شده است که این فرقه سالیان طولانی است که خواهان جدایی و استقلال هستند و این زمینهای برای دخالت غرب و به خصوص سرکرده آنها امریکا را فراهم میآورد.
مسافرت برخی مقامات تایوانی به هند
عضویت هند در گروه تامینکننده گان هستهای نیز از دیگر مواردی هست که این دو کشور با یکدیگر اختلاف دارند. افزایش قدرت دریایی چین نیز به خصوص در دریای مدیترانه که هند آن را حیات خلوتی برای خود میداند نیز برای هند نگرانکننده شده است و منجر به تقلای هند برای مقابله با چین و قدرت دریای آن در منطقه مدیترانه شده است.
اگرچه عوامل بیرون از بحران میان چین و هند مانند کشورهای متحد هند سعی در بزرگنمایی این اختلافات و اتمام آنها به نفع هند دارند تا با این امر هم حریف خود یعنی چین را شکست داده و از قدرتش بکاهند و هم بر هند و سیاستهای هند به عنوان مهره مهمی در سیاستها و معادلات بینالمللی تسلط بیشتر داشته باشند. اما با وجود دههها اختلاف میان چین و هند، چین یکی از بزرگترین شریک تجاری هند است و سیاستشان در مقابل یکدیگر با وجود رقابت، تعامل را با خود همراه دارد و این امر برآمده از نیازهای طرفین به یکدیگر و آگاهی طرفین از نیات مداخلان این ماجرا است. بر همین اساس پیشبینی میشود که اگر مناقشات میان دو کشور حل نشود و به همین منوال ادامه یابد، تعامل همراه با رقابت و حتی تنش بسیار قوی را در پیش خواهند داشت. البته در عرصه سیاست و اقتصاد این احتمال نیز با درصد پایینی وجود دارد که هند به دلیل کاهش قدرتش در مقابل چین در مقابل برخی وسوسههای متحدانش سر خم نموده و در این صورت اوضاع به صورت برعکس خواهد چرخید و احتمال بالاگرفتن تنشها و کاهش تعامل را به همراه خواهد داشت.