تحلیل
غربیها بازندگان بزرگ اتحاد جدید خاورمیانه
سریل برت، اسلیت (فرانسه)
حمله ترکیه به سوریه بازی مهم اتحاد و سازشها را تسریع کرد: دشمنان سابق (کردها و نیروهای دولتی سوریه، اسراییل و عربستان سعودی) را به یکدیگر نزدیک کرد و متحدان تاریخی (ترکیه و امریکا) را روی در روی یکدیگر قرار داد. در این رقابت برای نفوذ، امریکا میدان مبارزه و اعتبار خود را از دست داد، در حالی که روسیه موقعیت داوری را به دست آورد، همانگونه که اجلاس پوتین و اردوغان در سوچی نشان داد. شبکه اتحادهای تاریخی امریکا بطور آشکار از بین رفت. اختلاف نظر امریکا با عربستان سعودی در دوران محمد بن سلمان با محاصره قطر و جنگ در یمن افزایش یافت. اروپاییها نیز با تحول عربستان در داخل و خارج دچار دردسر شدند. تنش با ترکیه نیز به اوج خود رسید، در حالی که این کشور از سال ۱۹۵۲ ستون تاریخی ناتو است. همبستگی با اتحاد آتلانتیک فقط ظاهری فریبنده است به حدی که صداهایی خواستار حذف ترکیه از ناتو هستند. اتحاد ضد داعش به رهبری امریکا از بین رفته است و جای خود را به خاورمیانهای داده است که در آن اتحادهای غربی بهشدت با یکدیگر رقابت میکنند یا حتی یکدیگر را از میدان به در میکنند. روسیه با مداخله خود در سوریه در سپتامبر ۲۰۱۵ پیمان سالهای ۱۹۷۰ شوروی با پدر بشار اسد را از سر گرفت و هدف آن حفظ یک متحد سابق در برابر حضور امریکا در عراق، اسراییل، اردن و ترکیه و نشان دادن تواناییهای عملیاتی خود فراتر از مرزهایش بود. روسیه با ایران، لبنان و یمن همگراییهایی را در حفظ توافق هستهای ایران، مبارزه با نفوذ امریکا در عراق و مبارزه با اسلامگرایی سنی از بین النهرین تا قفقاز فراهم کرد. محور مسکو-دمشق-تهران در منطقه به قدری قابل توجه شد که شکلی از مذاکره در مورد بحران سوریه را ایجاد کرد. ترکیه سنی با وجود اینکه رقیب دمشق و تهران است، به آن پیوست. حرکت براونی اتحادهای منطقهای بسیار قدرتمند است که حتی منجر به سازشهایی شده است که غیرعادی به نظر میرسد. در بین این اتحادهای بعید، نزدیکی روابط بین اسراییل و عربستان سعودی برای مبارزه با راهبرد منطقهای ایران در لبنان و سوریه است. همچنین عربستان سعودی که از جنگ جهانی دوم وابسته به امریکاییها است، مجموعه ابتکاراتی را به سوی روسیه آغاز کرده است. محمد بن سلمان درصدد حمایت روسیه برای سیاست خارجی خود است. در خاورمیانه، اتحادهای تاریخی غربیها در حال تجزیه است. در عوض امپراتوریهای منطقهای سابق (روسیه، ترکیه و ایران) درصددند با بازسازی شبکههای جدید همبستگی موقت اما در حال توسعه آنها را از میدان بیرون کنند. روسیه بازگشت گسترده به منطقه را تحقق بخشید و در نظر دارد شبکههای اتحاد را بین دشمنان منطقهای گسترش دهد. در این بازی مهم معاصر، غربیها از هماکنون بازندگان بزرگ هستند.
کلید آینده لبنان در گذشته نهفته است
دانیا کلیت خطیب، عربنیوز (لبنان)
درحالی که اعتراضات در لبنان علیه گروه سیاسی فاسد حاکم در حال افزایش است، من به یاد فواد شهاب میافتم که از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۴ رییسجمهور این کشور بود و به ایجاد ثبات و تاسیس نهادهای مدنی در آن کشور پرداخت . او اگر اکنون حضور داشت، خوشحال میشد که مردم رهبران فرقهای را به عنوان سیاستمداران فاسد عقب میرانند. شهاب در مقام فرمانده ارتش لبنان در سال ۱۹۴۵ دوبار با درخواست برای مداخله ارتش علیه خیزش مردمی علیه رییسجمهور بشارالخوری مخالفت کرد. نکته مهم درمورد شهاب این است که او فرمانده ارتش بود ولی با انجام کودتای نظامی در زمانی در کشورهای دیگر مانند عراق و مصر مرسوم بود، مخالفت کردو همه تلاش خود را برای حفظ مردم سالاری، قانون اساسی و حکومت قانون صرف کرد. استعفای سعد حریری در هفته گذشته به اعتراضات خاتمه نداد. حریری گفته است در صورتی به دولت باز میگردد که بتواند دولتی از فنسالاران را تشکیل دهد. جنبش اعتراضی مردم لبنان نتیجه به هم پیوستن گروهها و اقشار مختلف از مناطق مختلف است که خواستار تغییرات اقتصادی و اجتماعی هستند. این گروههای کوچک نیازمند بلوغ هستند و بهتراست فرایند بلوغ دستورکار محلی و ملی خود را طی کنند ولی این فرآیند باوجود جناح فاسد حاکم ممکن نیست. لبنان نه تنها به فردی نیازدارد که کشوررا از یک دوره انتقالی دشوار عبور دهد، بلکه به احیای روحیه شهابیسم نیاز دارد.شهاب درانتهای دوره صدارت خود دیدگاهی بسیاربدبینانه به لبنان داشت و معتقد بود لبنان آماده غلبه برفرقه گرایی نیست. او پیش بینی میکرد که مردم لبنان با یکدیگر درگیر خواهند شد. اومی دانست که لبنان سرزمینی مستعد مداخلات خارجی است نیکولاس ناصف، نویسنده زندگینامه شهاب، مینویسد این رییسجمهور همه مدارک و نوشتههای خود را سوزاند زیرا نمیخواست از خود چیزی باقی بگذارد که حکومتش را توجیه کند . او ترجیح میداد این وظیفه را برعهده تاریخ بگذارد.لبنان نیازمند رهبری ملی مبتنی برقانون اساسی و مایل به انجام اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. امروزه مردم لبنان به اندازه کافی بالغ شدهاند که روح شهاب و شهابی نوین را درک کنند.
منبع: عصر دیپلماسی