در انتظار رکود بورس؟
میثم رادپور|
تحلیلگر بورس|
یکی از مشخصههای هر اقتصادی واکنش بازارهای مختلف نسبت به تغییر متغیرهای اثرگذار بر اقتصاد کلان است. اقتصاد ایران نیز طبیعتا از این قاعده مستثنی نیست و با دگرگونی یک یا چند عامل واکنش درخور را به تغییرات مختلف میدهد. یکی از این متغیرهای اثر گذار که به خوبی بازتاب تغییرات آن برای همگان قابل لمس است، نرخ برابری ریال در مقابل ارزهای خارجی است که در سال گذشته نوسانهای قابل توجهی را پشت سر گذاشت. جهش قیمت ارز در مقابل پول ملی که تمامی قیمتها را در اقتصاد ایران دگرگون کرد، سبب شد تا هریک از بازارها نظیر طلا، سکه، مسکن و غیره متناسب با ماهیت دارایی مورد معامله با تغییرات جدی همراه شوند. در این میان متغیر یاد شده که متاثر از تحریمهای یکجانبه ایالات متحده دستخوش نوسان شده بود، بر یکی از بازارها یعنی بازار سهام بازتابی متفاوت داشت. این بازتاب متفاوت ناشی از مشخصههای بود که معاملات سهام نسبت به داد و ستد در سایر بازارها داشت. از آنجا که سرمایهگذاران در بازارهای مالی اهمیت زیادی به جریانهای نقد آتی داراییهای تحت تملک خود میدهند، بنابراین قابل انتظار بود که در مقایسه با سایر بازارها مواجه متفاوتی با تحریمهای امریکا داشته باشد. این تفاوت از آنجا ناشی میشد که تخمین میزان اثرپذیری از تحریمهای یاد شده منوط به انتشار صورتهای مالی میان دورهای و سالانه شرکتها بود. در واقع اگرچه افزایش چشمگیر قیمت ارز نوید از رشد تورمی درآمد شرکتها میداد با این حال بیم زیان ده شدن نمادهای مورد معامله سبب شد تا بازار به آرامی خود را با سه برابر شدن قیمت ارزهای خارجی به خصوص دلار هماهنگ کند. با این حال همان قدر که رشد قیمتها نسبت به بازارهای موازی آهسته و پیوسته بود، تداوم آن از لحاظ زمانی سبب شد تا جو هیجان و حرکت تودهوار روی اغلب صنایع قیمت نمادها را ارزش ذاتی فراتر ببرد و شاهد شکلگیری بازار حبابی در بسیاری از نمادهای کوچک بازار باشیم. برگشت شاخص کل به سطح 330 هزار واحدی نیز به نوعی واکنش به بهای گزاف سهام در برهه زمانی خود بود که هماکنون به شکل سکون قیمتها تداوم یافته است. به نظر میرسد که حالا پس از یک دوره رونق در معاملات و پس از آنکه قیمتها در بازار سهام خود را با بهای کنونی دلار وفق دادهاند، وقت آن رسیده که خود را برای رکود بیشتر در بازار آماده کنیم. در نهایت واقعیتهای اقتصادی خود را به تمامی بازارها تحمیل میکند. نمیتوان انتظار داشت که در شرایط رکود سایر بازارها یک بازار به تنهایی رشدی مداوم را شاهد باشد. این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که افزایش قیمتها در نیمه نخست سال جاری بیش از آنکه ناشی از خلق ارزش باشد به سبب هماهنگی با نرخ ارز رویداده است. آنطور که به نظر میآید بازار سهام برای رکودی جدیتر آماده میشود چرا که ریسکهای پیش روی بازار اعم از ریسکهای سیاسی و قانونی نیز آنطور که پیش بینی میشود به نفع بازار تعدیل نشدهاند. از یک سو ریسکهای سیاسی که میتوانند بر قیمتها تاثیر بگذارند همچون FATF و مسائل وابسته به برجام در آینده نزدیک مرتفع نخواهند شد و از سوی دیگر مباحث مربوط به لایجه بودجه سال بعد نیز تاکنون شفاف نشدهاند. در حالی که به نظر میآید ساختار معیوب اقتصاد کشور برای برونرفت از شرایط کسری بودجه به دنبال بیشتر شدن پایههای مالیاتی و کاهش معافیتها باشد، باید تاثیر مخرب فشار هزینه بر واحدهای تولیدی را در نظر گرفت. همین امر میتواند به راحتی بقا بسیاری از واحدهای تولیدی کشور را تهدید کند و خطری جدی پیش روی شرکتهای بورسی باشد. بنابراین در شرایط فعلی باید ریسکهای پیش رو را با دقت بیشتری رصد کرد چرا که تشدید رکود در بازار محتملتر از بازگشت آن در مسیر رونق است.