توافق هستهای اصلی باید حفظ شود
اندیشکده بریتانیایی «چاتهام هاوس» در پژوهشی بابهرهگیری از نظرات دیپلماتها و کارشناسان بینالمللی چنین نتیجه گرفته که اگر کاخ سفید به دنبال امضای توافقی تازه با ایران است ضمن حفظ برجام، باید بر ظرفیت کشورهای اروپایی در خاورمیانه توجه ویژه داشته باشد. در این میان، ایران موضوع امضای توافق بدیل را رد کرده است.
به جرات میتوان گفت جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا در طول چند دهه پس از انقلاب اسلامی، هیچگاه سیاست بدون تنشی را در قبال یکدیگر نداشتهاند. موج سختگیریها علیه تهران از همان روزهای پس از انقلاب به ویژه با تحریمهای پس از حادثه ۱۳ آبان ۱۳۵۸ آغاز شد و به تدریج تا دوره «باراک اوباما» با نوسانهای متفاوت افزایش یافت. با این حال نتیجه انتخابات ریاستجمهوری کشورمان در سال ۲۰۱۵ میلادی (۱۳۹۲) که به پیروزی رویکرد اعتدالی «حسن روحانی» منجر شد، نقطه عطفی بود که امیدواریها برای تغییر اوضاع را تاحدودی پررنگ کرده بود.
اگرچه مقامهای ارشد جمهوری اسلامی ایران علاقهمندی خود به تعامل با جهان و از جمله امریکا را با امضای توافق هستهای برجام در سال ۱۳۹۴ نشان دادند، این توافق نیز از دشمنی کاخ سفید علیه کشورمان کم نکرد. برجام باعث شد تا با بسته شدن راه بهانهگیری غرب اندکی از فشار کاخ سفید کاسته شود. نتیجه انتخابات رباست جمهوری امریکا در سال ۲۰۱۶ اما موجب شد تا این شرایط موقتی هم تغییر کند. دوره ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» حتی فضای تنفس اندکی را که برجام به دیپلماسی میان تهران و واشنگتن داده بود، بست. ترامپ از دوره رقابتهای انتخاباتی تحت تاثیر حمایت مالی و سیاسی لابیهای طرفدار صهیونیسم و رژیم اسراییل، مخالفت خود با برجام را علنی کرد. از حدود سه سال قبل (۱۳۹۵) کاخ سفید با اتخاذ رویکرد فشار حداکثری سختترین تحریمها را علیه کشورمان برقرار ساخت. همین نگاه بسته و یکجانبه دولت امریکا موجب شده است تهران و واشنگتن به نحو بسیار خطرناکی رو در روی یکدیگر موضع بگیرند و سطح تنش تا مرز راه افتادن جنگ بالا برود.
«فشار حداکثری» به معامله بزرگ نمیانجامد
مهمترین دستاویز ترامپ برای مخالفت با توافق هستهای این بود که وی آن را ناقص میدانست. بهانه ترامپ این است که برجام قادر نیست مانع هستهای شدن ایران گردد. همین ادعا موجب شد تا سرانجام وی در میانههای سال ۲۰۱۸ (اردیبهشت ۱۳۹۷) به صورت رسمی از توافق هستهای خارج و خواستار آن شد که ایران باید برای امضای توافقی تازه بر سر میز مذاکره با ایالات متحده بنشیند. البته برخی تحلیلگران در امریکا اعتقاد دارند علت اصلی ناراحتی ترامپ جمهوریخواه آن است که توافق هستهای توسط اوبامای دموکرات به نتیجه رسید.
در هر صورت درخواستهای کاخ سفید تاکنون با مخالفت تهران روبرو شده و در پی بیاقدامی اروپا، منجر به اقدامات متقابل ایران در کاستن از تعهداتش در چارچوب برجام شده است. مسوولان کشورمان تصریح کردهاند این اقدامات برگشت پذیرند و در صورت برداشتهشدن تحریمها، تهران آمادگی دارد در قالب گفتوگو به تعامل ادامه دهد. رسانهها و کارشناسان غرب با نگاه به رویکرد سرسختانه هر دو طرف به تحلیل و گمانهزنی در مورد ماهیت این تنش و شرایط برای حصول توافق تازهای میان ایران و امریکا پرداختند. اندیشکده «چاتهام هاوس» در لندن در گزارشی با نگاه به راهبردهای دونالد ترامپ در مورد ایران، مسیرهای احتمالی برای دستیابی به یک توافق هستهای با ایران را بررسی کرده است.
این اندیشکده عنوان داشت که سیاستمداران و تحلیلگران از ۱۰ کشور (ایالات متحده، ایران، فرانسه، آلمان، بریتانیا، روسیه، چین، عربستان سعودی، امارات و رژیم اسراییل) مطلبی را بیان کردند که بخش اعظم آن قابل ارایه به افکارعمومی نیست اما در تحلیل خود از نظرات آنها استفاده کرده است. با این حال بیشتر این کارشناسان خوشبین نیستند که معامله بزرگی (Grand Bargain) مخصوصا به نفع ایران قابل دستیابی باشد. تردید آنها بیش از همه از ماهیت سیاستهای دولت ترامپ ناشی میشود که بر مبنای بازی حاصل جمع صفر (برد و باخت) بنا نهاده شده و به نحو قابل توجهی بر راهبرد تحریمی استوار است. از طرف دیگر درک کارشناسان از اولویتهای تصمیمسازی و منافع ملی مورد توجه ایران محدود است. طبق تحلیل مفصل فوق، تاکید بر استراتژی فشار حداکثری موجب بیثباتی و اضطراب بیشتر در منطقه به ویژه برای متحدان واشنگتن شده است. این امر با از دست رفتن اعتبار کاخ سفید در خاورمیانه و اروپا نیز همراه گردید. در این فرایند رویکرد یکجانبه گرایانه ایالات متحده باعث اختلاف دیدگاههای اروپا و امریکا بر سر ایران شده و به چین و روسیه فرصت استفاده از این تفرقه را داده است. با توجه به تلاشهای اروپا برای نجات برجام، ایران توانسته است روند افزایش فشار اقتصادی را تاحدودی به نفع خود تغییر دهد. بنا بر نظر چاتهام هاوس، موضع ایران با توجه به تحولات داخلی پیچیدهتر از قبل شده است. ایران بارها خواهان رفع تحریمها در قبال مذاکرات بیشتر شده است و این کار را تا زمان دریافت راهحل مناسب ادامه میدهد. متغیرهای مورد نظر ایران از نگاه تحلیلگران تنها بر موضوعات اقتصادی استوار نیستند بلکه در محاسبات تهران بقای نظام، سیاستهای منطقهای و بینالمللی و راههای مقابله با سیاست مهار متمرکز است.
برای برخی بازیگران منطقه همچون عربستان، امارات و رژیم اسراییل نیز ناکارآمد بودن سیاست مهار ایران اثبات شده است و همین شرایط این دولتها را بر آن داشت تا تدابیر مستقل دوجانبه و چندجانبه منطقهای را در پیش بگیرند که هم بر مهار و هم بر تعامل توجه میکند.
بررسیهای این اندیشکده از نظر کارشناسان آمار نتایج جالب توجهی را به همراه دارد. تنها ۱۸ درصد کارشناسان به یک معامله بزرگ میان دو طرف امید دارند و تنها ۳۶ درصد آنها دستیابی به توافق «برجام پلاس» (JCPOA plus) را قابل تصور میبینند. ۳۲ درصد این افراد هم اعتقاد دارند چالش کنونی هیچ راهحل دیپلماتیکی ندارد. با اینحال ۹۱ درصد کارشناسان میگویند برجام باید حفظ شود.
گزارش چاتهام هاوس تاکید دارد مدل برجام میتواند بهترین نتیجه برای پاسخ به وضعیت کنونی باشد و توسعه خطوط آن باید در راستای همان توافق پیشین در دستور کار قرار گیرد. مهمترین موضوعهای مورد نظر غرب بندهای مربوط به غرب، دسترسیهای بیشتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تشدید نظارتها و ایجاد محدودیت در حوزه موشکهای بالستیک و بین قارهای هستند. علاوه بر موضوعات فوق، ایالات متحده امریکا بر مسائل منطقهای و حوزه نفوذ ایران در خاورمیانه هم تمرکز دارد.
به اعتقاد تحلیلگران این اندیشکده، همه مسائل تنها از طریق مذاکرات چندجانبه تحت هدایت اروپا قابل دستیابی خواهد بود زیرا اروپا از جمله معدود بازیگران بینالمللی است که اعتبار کافی برای مدیریت روابط در سرتاسر منطقه را دارد.منبع: ایرنا