جهش تولید با حضور زنان
فرشته محمدی
آخرین سرشماری سراسری کشور که در سال 1395 انجام شد، جمعیت کشور را 79 میلیون و 926 هزار و 270 نفر اعلام کرده است. بنا بر اطلاعات این سرشماری 51 درصد جمعیت کشور را مردان و 49 درصد آن را زنان تشکیل دادهاند. از سوی دیگر طبق اخرین اطلاعات منتشر شده در پایگاه وزارت علوم و آموزش عالی بهطور کلی ۵۷ درصد دانشجویان کل مقاطع و ۴۴ درصد دانشآموختگان کشور زن هستند. بررسی ترکیب جنسیتی دانشگاههای دولتی نیز حاکی از آن است که 56 درصد از دانشجویان دانشگاههای دولتی کشور را زنان تشکیل دادهاند. از این میان سهم دختران از کل دانشجویان رشتههای علوم پزشکی 53 درصد، از رشتههای علوم انسانی 58 درصد و در گروههای علوم پایه به 69 درصد رسیده است. با وجود تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان زن همچنان تعداد پژوهشگران و اعضای هیات علمی زن پایین است و تنها ۴ مجله تخصصی زنان داریم. بهعبارتی دیگر بهرغم آنکه وضعیت آموزشی و شاخص دسترسی به تحصیلات عالی برای زنان در حد قابل قبولی به ویژه در مقایسه با کشورهای همجوار است اما از ظرفیت بالای فارغالتحصیلان زن در مدارج بالای علمی، آنطور که باید استفاده نمیشود. بررسی وضعیت زنان در دانشگاهها نیز حاکی از آن است که سهم زنان در رتبه علمی استاد هشت درصد، در رتبه دانشیارمعادل 13.5 درصد و ۲۱ درصد در مرتبه استادیار در دانشگاههای کشور مشغول به کار هستند. همچنین ۳۴ درصد از اعضای هیات علمی دانشگاههای علوم پزشکی کشور را نیز بانوان تشکیل میدهند.
زنان در حسابداری
در چنین شرایطی هرگونه جهش در امر دانش، کارو تولید و توسعه اجتماعی - اقتصادی بدون نقشیابی جایگاه ویژه زنان به خصوص در حرفه حسابداری و حسابرسی که بالاترین تعداد زنان در دانشگاههای کشور را بهخود اختصاص دادهاند، غیرممکن است. بر اساس آمار انجمنهای حرفهای انگلستان حدود 49 درصد اعضای این انجمنها زن هستند و گرایش زنان به حرفه حسابداری در این کشور روزافزون بوده بهطوریکه 57 درصد دانشجویان رشته « ACCA» را زنان تشکیل میدهند. شاید کمتر کسی بداند که «لورانس نایتینگل گراهام» زنی بود که کار خود را از حسابداری برای یک شرکت داروسازی شروع کرد تا اینکه توانست برند« الیزابت آردن» را به وجود آورد و تبدیل به یکی از ثروتمندترین زنان جهان بشود.او خود این موفقیت را مدیون ورود به رشته حسابداری میداند. در ایران نیز بیش از دودهه است که شاهد علاقهمندی زنان به رشته حسابداری هستیم. نگاهی به تاریخ خلاصه حسابداری ایران، زنان برجستهای را عمدتا در سطح دانشگاه و نه کار حرفهای به ما معرفی میکند. نامهایی از جمله فریده خلعتبری، طاهره خدادوست، منیژه رهسپار محمدی «از مدیران موسسه حسابرسی کوپرز قبل انقلاب ایران»، سکینه غنیمیفر، شیرین مشیر فاطمی «اولین زن عصو انجمن حسابداران خبره انگلستان در ایران»، رضوان حجازی، ویدا مجتهدزاده، بیتا مشایخی، شهناز مشایخ، فرزانه نصیرزاده و دهها استاد زن برجسته دیگردر رشته حسابداری ایران از ستارگان علوم حسابداری دانشگاهی بهشمار میروند.
اما با این حال و متاسفانه فقط 5 درصد حسابداران رسمی ایران زن هستند.
آیا جنسیت باعث تفاوت جایگاه حرفهای میشود؟
جنسیت یک باور و تعریف اجتماعی از امور زنانه و مردانه است که میتواند طی زمان تحول یابد. عامل جنس را معمولاً اساس یک طبقهبندی دوگانه در نظر میگیرند که تعیین میکند یک فرد زن یا مرد است. البته چنین طبقهبندی بر عامل ژنتیکی جنس و نه عامل هورمونی تأکید دارد، زیرا میتوان اثبات کرد که بخشی از رفتارهای فردی در قالب تفاوتهای هورمونی مرد و زن قابل تعریف است. از میان ویژگیهای مختلف انسان چیزی که میتواند به انسان کمک کند تا خود و دیگران را بهتر بشناسد شخصیت است. این ویژگی، جنبهای از حیات انسان است که با استفاده از آن میتوان پیشبینی کرد که آدمی در اوضاع و احوال معین چه رفتاری از خود نشان خواهد داد؟ تحقیقات و مستندات موجود در همه جهان به ویژه جوامع ساخت سنتی نظیر ایران نشان میدهد که نوعی باور نادرست حتی در بخشهایی از خود زنان نیز وجود دارد که زنان را کمتر از مردان شایسته و لایق میداند و فعالیتهای زنان را کم ارزشتر از فعالیتهای مردان ارزیابی میکند نه تنها مانع ارتقای شغلی زنان به موقعیتهای معتبر و مدیریتی میشود بلکه انگیزش درونی و احساس شایستگی و کارآمدی آنها را نیز تخریب میکند.بهطوریکه حتی در شرکت سهامی حسابرسی وزارت امور اقتصادی که در قبل انقلاب تاسیس و زنان حسابرس هم درآن حضور داشتهاند اما شاهد مدیر حسابرس ارشد درآن نبودهایم. جالب آنکه رشته حسابداری اساسا رشته زنانه تلقی شده که محدودیتهای سنتی سایر مشاغل را برای زنان ندارد و علیرغم تعداد قابل ملاحظه زنان در این رشته چه در ایران و جهان «مشارکت 51 درصدی زنان در موسسات حسابرسی» اما شاهد ظهورکمتر برجسته زنان در این رشته و موسسات بزرگ بینالمللی هستیم. بررسیها نشان میدهد که فقط یک زن در راس موسسات بزرگ دهگانه جهان وجود دارد و آن جین استفان رییس هیاتمدیره موسسه RSM International است. این موسسه ششمین موسسه بزرگ بینالمللی جهان است. تحقیقات دیگری هم از سهم حداقلی زنان در حرفهای حسابرسی در جهان خبر میدهد. مثلا اینکه فقط 15 درصد شرکای کار حسابرسی پانصد شرکت برتر جهان را زنان در موسسات حسابرسی بینالمللی موسوم به بیک فور«Big Four» تشکیل دادهاند. یا فقط 9 شریک کار حسابرسی مسوول کار از بین یکصد شرکت برتر انگلستان زن هستند. مضافا درصد مدیران حسابرسی زن در چهار ابر موسسه بزرگ حسابرسی جهان به این ترتیب است: دلویت: 20.8 درصد، پیدبلیوسی: 16.3 درصد، ای 12.9 درصد و کیپیامجی معادل 10.6 درصد بوده است. همچنین بررسیهای دیگری هم نشان میدهد که متوسط حقوق زنان و مردان همرده در موسسات حسابرسی بزرگ انگلستان تفاوت حدود 11 هزار دلار در سال را نمایش میدهد. نتیجه آنکه موضوع فقدان جایگاه مناسب و ارتقای زنان در حرفه حسابداری و بویژ حسابرسی محدود به کشورهای سنتپذیر و توسعهنیافته نیست.
کارشناس ارشد حسابداری و عضو انجمن حسابداران خبره ایران