حمله دوباره انگلیسی‌ها به رشت و انزلی

۱۳۹۹/۰۳/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۷۹۱۶
حمله دوباره انگلیسی‌ها به رشت و انزلی

بیست و یکم خرداد 1297، نیروهای انگلیس بار دیگر به شهرهای شمالی ایران رشت و انزلی حمله کردند. پیش از شروع جنگ جهانی اول و کشیده شدن دامنه آن به ایران، بخش‌هایی از کشور به علل طبیعی و داخلی دچار کمبود یا گرانی غله شده بودند و نشانه‌های آن از اوایل سال 1291ش/1912م، آشکار و روز‌به‌روز بر شدت آن افزوده می‌شد. این قحطی و کمبود غله و دیگر مواد خوراکی مورد نیاز تا سال 1296ش، ادامه یافت و اغلب مردم در دوران جنگ جهانی اول با خشکی و قحطی و کمبود و گرسنگی دست به گریبان بودند. در کنار این سختی و تنگنای طبیعی و داخلی از بهمن 1293ش/ ژانویه 1915م، که قوای روسیه وارد خاک ایران شدند تا پایان جنگ و بیرون رفتن قشون عثمانی از خاک ایران و تخلیه کامل کشور از نیروهای انگلیسی در سال1297، مردم ایران ناخواسته به منازعه خونین متفقین و متحدین کشیده شده و به ورطه آسیب‌ها و محرومیت‌های فراوانی افتادند.  حضور نیروهای انگلیسی در رشت و انزلی یکی از زمینه‌های خیزش جنبش جنگل بود که در نهایت با خیانت روس‌ها شکست خورد. در این دوره قحطی در ایران بیداد می‌کرد و همه روزه کودکان، زنان و سالمندان بسیاری را به کام مرگ می‌کشاند. نیروهای اشغالگر انگلیس تمامی منابع و تولیدات کشاورزی را برای گذران نیاز نظامیان در جنگ خود، خریداری کرده و احتکار می‌کردند. عجیب‌تر اینکه ارتش بریتانیا مانع از واردات مواد غذایی از بین النهرین و هند و حتی از امریکا به ایران شد. سربازان انگلیسی علاوه بر این به‌دلیل عدم رعایت بهداشت موجب شیوع بیماری‌هایی نظیر آنفلوآنزا و وبا در ایران شدند که به‌دلیل قحطی و عدم توانایی مردم برای مقاومت در برابر بیماری‌ها، مبتلایان جان خود را از دست می‌دادند. جعفر شهری نویسنده و شاهد این قحطی بزرگ می‌نویسد: «در همین قحطی نیز بود که نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار هیزم‌ وار روی هم انباشته شده، کفن و دفن آنها میسر نمی‌گردید و قیمت گندم از خرواری 4 تومان به 400 تومان و جو از من 2 تومان به 200 تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتکران آنها حاضر به فروش نمی‌شدند.»  محمد قلی مجد در کتاب «قحطی بزرگ» خود می‌نویسد: بر اثر چنین فاجعه عظیمی بود که جامعه ایرانی به‌شدت فروپاشید و استعمار بریتانیا توانست به سادگی حکومت دست نشانده خود را در قالب کودتای 1299 بر ایران تحمیل کند. مجد چنین نتیجه می‌گیرد: «هیچ تردیدی نیست که انگلیسی‌ها از قحطی و نسل‌کشی به عنوان وسیله‌ای برای سلطه بر ایران استفاده می‌کردند. بدتر از این، مشارکت احمدشاه و جمعی از اطرافیان او در احتکار مایحتاج عمومی بود. در این برهه میرزا‌حسن‌خان مستوفی‌الممالک در تلاش برای جلوگیری از این احتکارها و رساندن ارزاق عمومی به مردم بود.