گزارش یک نامهنگاری سپاس آقای رییسجمهور
عباس آخوندی
جناب آقای دکتر روحانی
رییسجمهور محترم
با سلام
روزگار سختی است. در شرایطی که مردم گرفتار فشارهای طاقتفرسا هستند و احساس بیدولتی میکنند و جایی را نمیشناسند که به آن پناه ببرند، و همچنین در شرایطی که غوغاسالاران در عین حالی که در اقلیت محض هستند با کوبیدن بر طبلهای بیشمار خود و ایجاد هیاهوهای کرکننده هرگونه گفتوگو را ناممکن ساختهاند و بدون کوچکترین توجهی به منافع ملی هر یک از سرِ کینهتوزی و تعصب سنگی به دست گرفته و بر پیکر دولت نیمهجان میکوبد، من هیچ تمایلی نداشتم و ندارم که در این سنگپراکنی با آنان لحظهای همراهی داشته باشم.
آنان از هر یک کلمه نااندیشیدهای که شما میگویید گزگی میسازند تا بر سرِ شما و دولتتان فرود آورند. شما بهدرستی در سخنان روز گذشتهتان با اشاره به گرفتاریهای بهجامانده از مسکن مهر گفتید که «اعتراف میکنم عقب ماندگی در مسکن داشته و دلیل آن این بود که برخی طرحهای ما اجرایی نشد. گرفتار بودیم که مسکن ناتمام و بدون خدمات را به جایی برسانیم، بنابراین دچار عقب ماندگی شدیم». آنان به استدلال و محدودیتهای شما کاری ندارند. آنان تنها در پی شنیدن همین یک عبارت «اعتراف میکنم» از شما بودند تا دنیا را بر سر شما و همکارانتان خراب کنند. من زبانی رسا دارم. از این هیاهوها باکی ندارم و در این باره خواهم گفت و نوشت. ولی، غم همکارانی را میخورم که در سراسر کشور شب را از روز نمیشناختند تا پروژههای کجبنیادی که آنان از خود بهجای گذاشتهبودند را تمام کنند و اکنون باید سرزنش نیز بشنوند.
آقای رییسجمهور
من درباره سیاست مسکن با شما همراه نبودم و نیستم. و آنچه اکنون نیز انجام میدهید را جز بازی در زمینِ زمینخواران نمیدانم. کاری که میکنید شبیه همانی است که دولت دهم در آخر عمر خود میخواست انجام دهد؛ طرح باغشهرها که با تدبیر رهبری متوقف گردید. بیش از این به این موضوع نمیپردازم. لیکن با توجه به مطلبی که ابراز فرمودید تنها به ارسال مجدد استعفایم در تاریخ 21آذرماه 1396 که به دلیل سفر جنابعالی به ترکیه در همان روز به منظور شرکت در اجلاس فوقالعاده سران کشورهای اسلامی، در تاریخ 3دیماه تقدیمتان کردم کفایت میکنم. این استعفا تنها 4 ماه پس از تشکیل دولت دوازدهم است و من به دلیل اخلاقی تمایل داشتم که شما در پیگیری سیاستهای خودتان در بخش مسکن با کوچکترین مانعی روبرو نباشید. یادآوری میکنم که طراحی سیاست مسکن در تمام کشورها با توجه به ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی و وجود تضاد منافع بیشمار در آن بین زمینخواران و سوداگران از یک سو و خانهاولیها و بدمسکنهایی که در بافتهای اسکان غیرِرسمی و فرسوده میانشهرها زندگی میکنند از سوی دیگر، از پیچیدهترین سیاستگذاریهای ملی است. و البته زمینخواران و غوغاسالاران تمایل دارند موضوع را به توزیع زمین، شهرفروشی و ثبتنام متقاضیان و متعهد کردن دولت به توزیع منابع ملی تقلیل دهند تا در پایان تمام منابع را خودشان جمعکنند.
حکمرانان بیاندیشه نیز فارغ از منافع ملی و رعایت حالِ تهیدستان تنها در پی نمایش قهرمانی خود و کسب محبوبیت از جیب مردم هستند. در این دوران پُرهیاهو، از صمیم قلب برای شما در تدبیر امور ایرانِ عزیز آرزوی توفیق دارم. ولی، این امر تنها در سایه خردورزی و پرهیز از افتادن در دام غوغاسالاران امکان پذیر است. به عنوان یک برادر، شما را از این بابت پرهیز میدهم. باقی برعهده شماست. با سپاس