خسران جبرانناپذیر «بیسوادی»
محسن معتمدکیا
هر روز خبری تازه از محکومیت تیمهای باشگاهی ایران در فیفا به صدر اخبار ورزشی رسانههای کشور تبدیل میشود. این نه رویه این روزها، بلکه دور باطل هر سال، حداقل در دو دهه اخیر ورزش کشور است و هر زمان فصل نقل و انتقالات نزدیک میشود، تن و بدن هواداران از احتمال محرومیت تیم باشگاهیشان میلرزد. شاید اگر حساب و کتابی وجود داشت، میشد تخمین زد که فوتبال ایران رکوردار شکایت مربیان و بازیکنان خارجی در فیفاست و همین موضوع به چهره ورزش ایران در سازمانهای بینالمللی لطمههای جبرانناپذیری زده است. کمتر مربی یا بازیکن خارجی را در این سالها پیدا میکنید که با خوشی از تیم باشگاهیاش از ایران جدا شده و بعد از این جدایی کارش برای تسویه حساب به فیفا نکشیده باشد. این وضعیت در دو باشگاه دولتی استقلال و پرسپولیس معمولا حادتر از دیگر باشگاههایی است که حداقل در ظاهر به بخش خصوصی واگذار شدهاند و دیگر از دولت پول نمیگیرند. عمدهترین دلیل این بدقولی و بدحسابی دو باشگاه دولتی پایتخت، سیستم ضعیف مدیریتی است که به دلیل بیثباتی فقط به گذران دوران خود و راضی کردن دل هوادار در کوتاهمدت فکر میکند و در پایان دوران مدیریتی خود با بدهیهای انباشته و جمع شده از گذشته، باشگاه را ترک و مدیر بعدیشان هم به تعداد صفرهای این بدهی اضافه میکند. بیسوادی مدیریتی در سالهای اخیر یکی دیگر از اصلیترین دلایل این سقوط در دو باشگاه مطرح پایتخت بوده بهطوری که از تنظیم یک قرارداد ساده که تامینکننده منافع باشگاه و منافع بیتالمال باشد در بسیاری از موارد ناتوان نشان دادهاند و از طرف مقابل مدیران برنامه بازیکنان و مربیان خارجی در امضای قرارداد نهایت سوءاستفاده را از این «بیسوادی» بردهاند. برای بررسی آنچه در این دو باشگاه پرهوادار اتفاق میافتد، نیازی به بررسی خبرهای آرشیوی در سالهای گذشته نیست و کافی است نهادهای ناظر برای رسیدن به سرنخ و پیدا کردن مشکلات مدیریتی در این دو باشگاه، اتفاقهای چند ماه اخیر و نهایت یک سال گذشته را بررسی کنند تا مشخص شود دلیل این همه مشکل برای این دو تیم کجاست.